جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۲۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۷
یادداشت
امیرحسین آخوندی - روانشناس
کد خبر: ۳۹۱۸۱
امیرحسین آخوندی
تیتر20 - بی شک خانواده به عنوان نخستین و مهمترین نهادی که کودکان رفتارهای اولیه و بنیادی خود را در آن فرا می گیرند، شناخته می‌شود.

 از طرفی وقت گیرترین و در عین حال حساس ترین وظیفه والدین در طول دوران زندگی تربیت فرزندان است؛ تربیتی که در سایه آن می‌توان آینده رفتاری کودکان را پیش بینی و پی‌ریزی کرد. 

«ژان ژاک روسو» فیلسوف معروف سوئیسی معتقد بود که یک کودک تحت تربیت های مختلف امکان تبدیل شدن به هر فردی را دارد. او می‌گفت: کافیست یک کودک به من بدهید و به من بگویید که می خواهید در آینده چه کاره شود؟ سیاست‌مدار، وکیل، قاتل، کشیش یا هر شغل دیگری؛ فقط بگویید تا با تربیت در جهت تبدیل شدن او به آن شخصیت حرکت کنم.

هرچند هنوز هم نمی توان از تاثیر وراثت بر شکل گیری رفتار آدمی چشم پوشی کرد اما واقعیت این است که طبق نظریه «فروید» در رویدادهای 3 سال اول زندگی، مطابق با نظر روانشناسان رفتاری کلیه یادگیری ها محصول مشاهده و تکرار هستند و این یعنی محیط عامل تعیین کننده‌ای در تربیت فرزندان است. 

حال در این مسیر «بزهکاری» و انجام جرم یکی از مواردی است که عامل حضور آن در رفتار آدمی می تواند حاصل یادگیری و پرورش آن، ابتدا در محیط خانواده و سپس در اجتماع باشد. نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد 65 درصد مجرمان در خانواده‌ای تربیت یافته‌اند که حداقل یکبار سابقه بزهکاری درآن وجود داشته است.

روشهای تربیتی والدین، حتی اگر برای آن برنامه خاصی هم وجود نداشته باشد، کودکان را به سمتی سوق می‌دهد که انتخاب این روش‌ها می تواند در آینده فرد بسیار تعیین کننده باشد. حال در این مقاله سعی داریم با آسیب شناسی روش‌های تربیتی در خانواده‌ها چندین روش تربیتی متداول را به همراه درصد احتمال جرم خیزی ناشی از آنها بررسی کنیم.

1-  روش اقتدارگرا: این روش مختص والدینی است که سعی در کنترل بسیار زیاد بر اعمال کودکان خود دارند. تاکید درعدالت و اطاعت در این روش بسیار بالاست. قوانین به روشنی ذکر می شوند و عدم رعایت آنها توسط کودک، تنبیه را به دنبال خواهد داشت. محصول این روش عموما دلسردی کودکان است. والدین در این روش به شدت انتظار مسئولیت دارند، حال آنکه کودکان آنها ترسو هستند و اعتماد به نفس پایین دارند؛ فقدان خودانگیختگی و تسلط پذیری بالای کودکان این دسته نکات بارز تربیتی این روش است و جالب آنکه کودکان ترسوی این دسته درصدی بالای 50 را در جرم خیزی دارند گرچه عموما جرم هایی مانند شرخری، سرقت از بانک و به طور کلی بزهکاری علنی دراین دسته عموما نادر است.

2-   روش اعتبارگرا: برخلاف روش اول، والدین این دسته گرم تر و اجتماعی ترند. آنها مسئولیت پذیرند و به جای آنکه مزاحم و محدودکننده باشند اظهار کننده هستند. تمایل آنها به پرورش کودکانی مسئولیت پذیر و مشارکت کننده است به همین دلیل کودکان آنها بهترین و بیشترین میزان تطبیق را با جامعه دارا هستند. هم در گروه اول و هم دراین گروه والدین از کودکان خود انتظارات بالایی دارند اما این والدین آزادی بیان و عمل بیشتری را به کودکان خود می دهند. بنابراین محصول این تربیت، فرزندی مسئولیت پذیرنیست اما درعین حال فرزندان حاصل از این شیوه تربیتی رقابت طلب نیز هستند. درصد جرم در این گروه زیر 15درصد محاسبه و ارزیابی شده است.
3-   روش اجازه دهنده: والدین این شیوه تربیتی نیز درحالی که گرم و پذیرنده هستند توقع بسیار پایینی از کودکان خود دارند. آنها ملایمند، از تقابل اجتناب می کنند، مدام نگران از بین بردن اعتمادبه نفس و خلاقیت کودکان خود هستند؛ در نتیجه آن بیشتر اجرا کننده هستند تا قانون گذار، گاهی اوقات این روش باعث گیج شدن کودکان می‌شود چرا که به نظر می‌رسد این والدین در حال جبران کردن موارد و کمبودهایی هستند که در کودکی نداشته‌اند؛ آنها حالا سعی دارند تا آن را به کودکان خود -فارغ از آنکه کودک به آن علاقه دارد یا خیر- بدهند. این والدین اغلب یا در فقر بزرگ شده‌اند یا در کودکی والدین سخت گیری داشته‌اند در نتیجه در کودکان خود انعکاسی از گذشته اغلب نامساعد خود را می بینند و احساس می‌کنند حالا فرصتی برای جبران آن گذشته سخت خود پیدا کرده‌اند. درصد جرم خیزی در این دسته بیش از 50 درصد است و عمده رفتار کودکان تربیت یافته این شیوه تربیتی در آینده خشونت آمیز است.

4-   والدین درگیر: بزرگترین مشخصه والدین پیرو این شیوه تربیتی بی‌مسئولیتی، انتقال قدرت میان والدین و غفلت بیش از حد است. آنها در ارتباط با فرزندان خود نه چیزی برای دادن دارند ونه چیزی برای پس گرفتن نیاز دارند. این دسته عموما در قشر مرفه جامعه یا در کودکان طلاق یافت می‌شوند. مشغله‌های زیاد والدین کودکان تنها، سرخوردگی‌های اجتماعی و افسردگی، مشخصه دیگر این گروه است. درصد جرم خیزی در این گروه بالای 60 درصد است که البته بیشترین سهم از آن مختص جرایم و آسیب‌هایی چون اعتیاد، بزهکاری جنسی و خشونت ناشی از منبع قدرت است.

در نهایت نباید فراموش کرد، منتسب کردن یک فرد یا مدل تربیتی به یک دسته به صورت انحصاری و دقیق کار بسیار سختی است اما با دقت به آیتم‌های موجود و مطالعاتی که سالها در این زمینه انجام گرفته، می توان لیبل یا برچسب دسته مدنظر و موثر در ارتکاب جرم را یافت که این امر امکان آسیب‌شناسی، پیشگیری و پیش بینی‌های زودهنگام در هر دسته را میسر خواهد کرد.

ارسال نظرات
موضوعات روز