جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 19
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۶:۲۹
آخرین فیلم سم مندرس، «۱۹۱۷» یک فیلم جنگی است. در سال‌های اخیر فیلم‌های جنگی کمتری در سینمای آمریکا تولید می‌شوند یا فیلم‌های جنگی تولیدشده، معمولی و در چارچوب‌های مشخص هستند و به اصطلاح شاهکار از دلشان بیرون نمی‌آید.
کد خبر: ۴۱۵۵۲
تیتر20- اولین نکته‌ای که بعد از تماشا فیلم «۱۹۱۷» به ذهن متبادر می‌شود، شباهت‌ها و تفاوت‌هایش با محبوب‌ترین، دیده‌شده و مطرح‌ترین فیلم‌های جنگی است که در تاریخ سینما ساخته شده‌اند. چرا که از همان آغاز فیلم ابعاد گسترده آن و خصوصا کیفیت ساخت جالب توجهش، مقیاس سنجش فیلم را بسیار بزرگ می‌کند و ناگزیر آن‌را در کنار آثار جنگی بزرگ تاریخ سینما قرار می‌دهد.

اسب جنگی

یک نکته مهم در برخورد اولیه با «۱۹۱۷» توجه به این امر است که فیلم وقایع جنگ جهانی اول را شرح می‌دهد. به لحاظ فضا‌های موجود در جنگ، استفاده از ادوات جنگی قدیمی و کلاسیک مانند اسلحه‌های خاص و جنگجویانی سوار بر اسب و استفاده از سلاح سرد، جنگ جهانی اول و تصاویری که می‌سازد با جنگ جهانی دوم تفاوت‌های عمده‌ای دارند.

یکی از فیلم‌هایی که جنگ جهانی اول در پس‌زمینه‌اش حاضر است و به آن می‌پردازد، «اسب جنگی» فیلم استیون اسپیلبرگ است که به‌واسطه اسب و صاحبش به جبهه‌های جنگ جهانی اول می‌رسد و نبرد دو جناح را به نمایش می‌گذارد. جالب است که در آن فیلم هم بندیکت کامبربچ به عنوان یک فرمانده جنگی حضور داشت. او در این فیلم هم نقش یک فرمانده جنگی را بازی می‌کند. این استفاده از بازیگر مشترک و همچنین نمایش ادوات و تاکتیک‌های جنگی مشابه، «۱۹۱۷» را در رده «اسب جنگی» قرار می‌دهد.

نجات سرباز رایان

طبیعتا هر فیلم جنگی که در سینمای آمریکا از دهه هشتاد به این سو ساخته می‌شود و یک موقعیت مهیب و دهشتناک انسانی را روایت می‌کند، خواه ناخواه با فصل آغازین، یعنی چهل دقیقه ابتدایی فیلم «نجات سرباز رایان» مقایسه می‌شود. آن شروع حیرت‌انگیز در فیلم اسپیلبرگ، مهم‌ترین دستاورد سینمای معاصر هالیوود در چگونگی پرداخت و ساخت صحنه یک نزاع جنگی است. درس کارگردانی است برای همه فیلم‌های بعد از خودش که نشان می‌دهد چطور می‌شود با طراحی میزانسن‌ها و دکوپاژ تماشاگر را به عمق یک فاجعه جنگی پرتاب کرد. «نجات سرباز رایان» تماشاگر را وارد همه جزییات و لحظات دردناکی می‌کند که جنگ با خودش به همراه دارد.

ترس و محافظت از خود، در این چهل دقیقه ابتدایی سهمناک است و همانطور که گفته شد بزرگترین دستاورد سینمای جنگی هالیوود معاصر. اینکه چگونه جنگ، نزاع میان دولت‌ها و قدرت‌ها، باعث ارزان از دست رفتن جان آدمیزاد و انسانیت می‌شود. «۱۹۱۷» هرکجا تلاش می‌کند به موقعیت‌های دهشتناک انسانی دست بیازد و آنان را شرح دهد، به «نجات سرباز رایان» گریز می‌زند و تماشاگر را یاد شاهکار اسپیلبرگ می‌اندازد.

راه‌های افتخار

در صحنه ابتدایی «۱۹۱۷» دو شخصیت اصلی را می‌بینیم که در مسیر طولانی یک خاکریز موحش که بر سطح زمین و در خط مقدم حفر شده، پیش می‌روند. اساسا هر نمای این‌چنینی که گروه سربازانی را در حال گذر کردن از یک تونل جنگی یا خاکریز نشان دهد، تماشاگر را به‌یاد فیلم «راه‌های افتخار» استنلی کوبریک می‌اندازد.

فیلمی قوی و ماندگار که بعد از تماشایش بعید است این عبور‌های جمعی از خاکریز‌ها را فراموش کنید. در آن فیلم کوبریک برای اولین‌بار از چنین مدل صحنه‌پردازی برای وسعت بخشیدن به میزانسن و عمق میدان، استفاده می‌کند. «۱۹۱۷» با شروع فیلم خود از خاکریزی مشابه و ساخت فوندانسیون خود بر روی ایده جنگی «راه‌های افتخار» سعی می‌کند پل ارتباطی قوی میان خود و فیلم‌های جنگی مهم تاریخ سینما بزند.

دانکرک

پیش از «۱۹۱۷» فیلم جنگی دیگری که در سال‌های اخیر نامش زیاد به گوش خورده، «دانکرک» ساخته کریستوفر نولان است. فیلمی که موافقان و مخالفان جدی و دو آتشه‌ای دارد و بحث و جنجال زیادی میان طرفداران و مخالفان خود به‌پا کرده است. تلاش اصلی نولان در «دانکرک» این است که ایده‌های فرمال خاص و خارج از قاعده‌ای را وارد فضای ژانریک فیلم جنگی کند.

شکلی از بیانگری و فرمالیسم سینمایی در «دانکرک» در دل اسلوب فیلم‌های جنگی مورد آزمون و خطا قرار می‌گیرد و «۱۹۱۷» هم در ابعاد تکنیکال خود، درست راه «دانکرک» را می‌رود و سعی می‌کند به یک تجربه فرمالیستی ویژه و خاص برسد. نولان با روایت و شکست توالی زمانی در سه مکان مختلف بازی می‌کرد تا به فرم جدید مورد نظرش برسد. «۱۹۱۷» هم همین بازی را با پلان/ سکانس بودن بخش‌های عمده‌ای از فیلم پیاده می‌کند. کل فیلم به‌غیر از چند کات نامرئی، به‌هم‌پیوسته فیلمبرداری شده است و این یک دستاورد بزرگ برای فیلمبردار فیلم می‌باشد که جایزه اسکار را هم از آن خود کرد./برترین‌ها


ارسال نظرات
موضوعات روز