تیتر۲۰- خانه هنرمندان ایران در بهمن ۱۳۷۸ با بازسازی بنایی از دوره پهلوی اول که آن روزها مرکز نظامی نیمهمتروکی بیش نبود به دست بهروز غریبپور، با حمایت شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیسجمهور وقت، محمد خاتمی برپا شد و آنچه از زمان مدیرعاملی غریبپور تا مجید رجبیمعمار در اسفند ۱۴۰۰ در این خانه گذشت، آن طور که غریب پور می گوید میتواند کتابی با بیش از چندین هزار صفحه شود شامل خدماتی که این نهاد فرهنگی مستقل به شهروندان تهران و ساکنین ایران ارائه کرده است.
نهاد فرهنگی مستقلی که در اساسنامهاش ذکر شده است بنایی که از سوی شهرداری تهران در اختیار آن قرار داد مادامی که خانه هنرمندان ایران مشغول فعالیت است به این خانه متعلق است، مدیرعاملش از سوی اعضای شورای عالی آن انتخاب میشود و شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موظف به کمک به آن در جایگاه حمایتی و نه نظارتی هستند.
اما چه اتفاقی افتاده است که شهرداری تهران از زمان مدیریت علیرضا زاکانی، در مرداد ۱۴۰۰، بنا را بر نادیده انگاشتن خانه هنرمندان ایران گذاشته است؟ به وظیفه قانونیاش برای معرفی شخصی به عنوان نماینده شهرداری در شورای عالی خانه هنرمندان ایران عمل نکرده و با پایان کار مهندس مصطفی کاظمی به عنوان نماینده پیشین، عملا راه ارتباطی اعضای شورای عالی این خانه با خود را بریده است؟ چه شده است که پا را بر شریان حیانی خانه هنرمندان ایران گذاشته و از تامین بودجه آن خودداری میکند؟ و حتی بدتر از آن، آنطور که محمدجواد حقشناس، عضو پیشین شورای شهر تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی آن میگوید ردیف بودجه خانه هنرمندان ایران و انجمنهای صنفی دوازدهگانهاش از بودجه مصوب شهرداری تهران حذف و عنوان کلی «کمک به مراکز فرهنگی و مذهبی» را جایگزین آن کرده است؟
خانه هنرمندان ایران؛ نگین ارزشمندِ نه فقط تهران و ایران که غربِ آسیا
محمدجواد حقشناس در این مورد صحبتهایش را اینطور آغاز میکند: «اگر موافق باشید نخست پیشینهای از موقعیت و وضعیت خانه هنرمندان ایران ارائه دهم و بعد به این نکته برسیم که این خانه اکنون در چه وضعیتی به سر میبرد.»
این عضو پیشین شورای شهر تهران و رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی آن، ادامه داد: «خانه هنرمندان ایران نزدیک به ۲۳ سال است که با فعالیتی موثر در زمینههای فرهنگی و هنری، در شهر تهران پابرجاست. همانطور که میدانید این مجموعه دارای ساختمانی مرکزی است و در کنار آن، واحدهایی دیگر چون تماشاخانه ایرانشهر وجود دارد و در عین حال، محوطه ساختمان نیز شامل مجموعهای از آثار هنرمندان صاحبنام حوزه هنرهای تجسمی است و این ترکیب را به نوعی میتوان «باغگالری»ای در بافت مرکزی تهران نامید که به شهروندان تهرانی عرضه شده است.»
او افزود: «این مجموعه در گذشته یک پادگان نظامی بود. پادگانی که ۲۴ سال پیش با توافقی که میان مدیریت شهری وقت و ارتش صورت گرفت در ازای پرداخت قیمت منطقهای و روزِ آن، به تملک شهر درآمد. از آن زمان چند سالی گذشت تا آمادهسازی به گونهای مناسب صورت بگیرد چون به هر حال تبدیل یک پادگان، یک مجموعه نظامی به مجموعهای که بخواهد کارکردی برای عموم جامعه داشته باشد دشواریهای خود را داشت و نیازمند فکری متمرکز و برنامهای دقیق و ذهنیتی متناسب با این اتفاق بود.»
این مدرس دانشگاه در ادامه توضیح داد: «در همان مقطع ضمن صورت گرفتن این اتفاقات، چگونگی اداره خانه هنرمندان ایران نیز مورد بحث بود؛ این که این مجموعه چگونه اداره شود و آیا مانند دهها یا شاید صدها مجموعهای که امروزه به عنوان فرهنگسرا یا خانه فرهنگ میشناسیم، در اختیار سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قرار بگیرد؟ یا به معاونت فرهنگی اجتماعی یا معاونتهای دیگر مانند معاونت شهرسازی سپرده شود یا اداره امورش به سایر واحدهای زیرمجموعه شهرداری تهران مانند شهرداریهای مناطق واگذار شود؟»
حقشناس افزود: «در نهایت سازوکاری خاص برای اداره امور خانه هنرمندان ایران تعریف شد؛ هیات امنایی شکل گرفت و اساسنامهای مستقل نوشته شد به گونهای که چندان تحت تاثیر سیاستهای اجرایی یا کارکردهای همراه با نگاه کوتاهمدت شهرداران و شورای شهر قرار نگیرد بلکه تبدیل به مجموعهای فاخر با نگاهی مستقل شود که به نوعی محل حضور هنرمندان صنوف مختلف و شاخههای گوناگون هنری باشد.»
او تصریح کرد: «با همین رویکرد بود که نظارهگر شکلگیری انجمنهای تخصصی در خانه هنرمندان ایران شدیم؛ ۹ انجمن تخصصی هنری در آنجا شکل گرفت که برخی از آنها شامل چندین هزار عضو میشد؛ انجمن خوشنویسان، انجمن عکاسان، انجمن طراحان گرافیک، انجمن نقاشان، انجمن شاعران، انجمن تصویرگران، انجمن هنرمندان سفال و سرامیک، انجمن مجسمهسازان و انجمن صنفی مهندسان مشاور معمار و شهرساز و در کنار آن اعضای نهادهای صنفی خانه تئاتر، خانه موسیقی و خانه سینما نیز به عضویت خانه هنرمندان درآمدند تا در نهایت کسانی از میانشان به عنوان نماینده انتخاب شوند، مجمع عالی خانه هنرمندان ایران را شکل دهند و نهایتا هیاتمدیرهای انتخاب کنند و هیاتمدیره فردی را به عنوان مدیرعامل برگزیند. براساس قاعده در هر دوره دو نفر انتخاب و به عنوان نامزدان هیاتمدیره برای مدیرعاملی به شهرداری تهران معرفی میشدند و شهردار در نهایت برای یکی از آن دو نفر حکم مدیرعاملی صادر میکرد.»
حقشناس ادامه داد: «جا دارد یادی کنیم از اولین نفری که به عنوان مدیرعامل خانه هنرمندان ایران انتخاب شد؛ بهروز غریبپور، چهرهای ممتاز در حوزه هنر تئاتر که خدمات و آثارشان در حوزه مدیریت فرهنگی از جمله تبدیل کشتارگاه به فرهنگسرای بهمن غیرقابل انکار است. ایشان که خود در بازسازی مجموعه و تبدیل پادگان نظامی به مکانی فرهنگی و هنری سهیم بود و نقشی به سزا داشت به عنوان اولین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران انتخاب شد.»
او افزود: «روند ذکرشده برای انتخاب مدیرعامل تا سال ۱۳۹۴ ادامه داشت. تا روزهایی که آقای محمدباقر قالیباف، شهردار وقت، آقای مجید رجبیمعمار را به عنوان فردی دارای سوابق موثر در مدیریت کلان هنری و فرهنگی به عنوان مدیرعامل خانه هنرمندان ایران پیشنهاد کرد. مستحضرید که نام رجبیمعمار سالیانسال همنشین نام مجموعه «روایت فتح» بود و مدیریت در سازمان صداوسیما نیز جزئی از کارنامه کاری ایشان بود. کارنامه کاری او نشان میداد مدیری جامعالاطراف است به گونهای که هم زبان هنرمندان را میداند و هم سیاستهای نهادی مانند تلویزیون را با تمام سختگیریهایش و میتواند میان این دو حوزه که نزدیک کردنشان به هم امری دشوار است قرابت برقرار کند. او صاحب تجربیاتی ارزشمند در این زمینه بود و در هر کجا که کار کرده بود به واسطه آشناییاش با هنرمندان چه در عرصه سینما، چه تئاتر و چه رادیو و تلویزیون و... و همچنین به واسطه اعتمادی که از طرف حاکمیت به او وجود داشت خوش درخشیده بود و نهایتا در دوره آقای قالیباف، هدایت مجموعه خانه هنرمندان ایران را به عنوان مدیرعامل بر عهده گرفت.»
حقشناس اضافه کرد: «زمانی که ما در شورای پنجم و مشخصا کمیسیون فرهنگی آن حضور یافتیم، علیرغم تمام شدن دوره مدیریتی ایشان، درخواستمان این بود که مدیریتشان با توجه به تجربه موفقی که در خانه هنرمندان ایران داشتند، تداوم پیدا کند و با توجه به خطوط قرمز بسیاری که متاسفانه برخلاف قاعده و قانون وجود دارد و خوانششان هم بسیار دشوار است کسی در این سمت قرار بگیرد که هم بتواند با ۹ انجمن صنفی این خانه و سه نهاد صنفی خانه تئاتر، خانه سینما و خانه موسیقی ارتباط برقرار کند و هم با بدنه مدیریتی.»/خبر آنلاین