دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 13
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۲:۰۵
نامه نویسی جلوی پستخانه، یکی از مشاغل کاملا فراموش شده امروز تهران است اما تا 50 سال پیش، گروهی از آدم های خوش خط و به اصطلاح انشا دار هر روز صبح زود، پای نرده پستخانه تهران بساط شان را پهن می کردند و برای مشتریانی که گاه از راه های بسیار دور می آمدند نامه به اقوام می نوشتند
کد خبر: ۵۵۷۰

تیتر20 - یحیی امیری - نامه نویسی جلوی پستخانه، یکی از مشاغل کاملا فراموش شده امروز تهران است اما تا 50 سال پیش، گروهی از آدم های خوش خط و به اصطلاح انشا دار هر روز صبح زود، پای نرده پستخانه تهران بساط شان را پهن می کردند و برای مشتریانی که گاه از راه های بسیار دور می آمدند نامه به اقوام می نوشتند، از حال و احوال و روزگار خود گزارشی می دادند، موضوع نامه ها متنوع بود و نامه هایی که برای نامزد مقیم شهرستان نوشته می شد با انشاهای احساساتی هم نامه نویس و هم گوینده نامه را منقلب می کرد، گاه متن نامه ها حالت پرخاش داشت و گوینده چنان نهیبی به مخاطب خود می زد گویی هم اکنون او در صحنه است.
 یکی از نامه نویس های قدیمی وپیر که اکنون در آستانه 90 سالگی قرار دارد می گفت (بعضی وقت ها نامه های گله و شکایت و دلتنگی چنان متاثرکننده بود که گوینده با من که نامه نویس بودم دست به یقه می شد) اگر در دهه های 30و 40 که این بازار داغ بود شما از پیاده روی جلوی پستخانه (سه راه خیام) رد می شدید انواع بروز احساسات را شاهد بودید. یکی گریه می کرد و از دلتنگی ها می گفت، یکی فریاد می کشید و از بی وفایی ها می گفت. یکی می خندید و خبر خوش موفقیت های خود را برای پدر،مادر ویا اقوام خود ویا زن و فرزند مقیم شهرستان و روستای خود تعریف می کرد.
ساعت 10 صبح اوج شلوغی بازار نامه نویس های جلوی پستخانه بود، گاه آدم هایی را در کنار نرده به انتظار نوبت می دیدید که متن نامه هایشان را از پیش زیر لب زمزه می کردند و اگر در چهره شان دقیق می شدید حالت های گوناگون خشم،بهت،دلتنگی و شادمانی را می دیدید. 
در واقع پیاده رو تبدیل به صحنه تئاتری می شد که هر کس نقش خود را ایفا می کرد بی آنکه به حالت روانی نامه نویس و یا مشتری قبلی  توجه کند. این نامه ها پس از نگارش توی پاکت پستی (پاکت های سفید مربع شکل مخصوص) می رفت و چند قدم آن طرفتر داخل سالن تمبر می شد و داخل صندوق می رفت.
 نامه هایی که به این ترتیب وارد صندوق پست بشود در روزگاری که پستخانه یا چاپار ( گاری های پستی) به مقصد می رفت تا یک ماه طول می کشید، ماشین های پست هم که آمدند باز هم تا نامه به دست مخاطب برود چیزی بین 7 تا 10 روز طول می کشید ، یک علتش این بود که نامه به وسیله چندرابط دست به دست می شد تا مخاطب اصلی آن را بخواند (آباده، مغازه،خیاطی آقای رحیمی،زحمت کشیده به آقای مش حسین بندری برسانید.)
امروزه دیگر از آن بازار نامه نویسی خبری نیست.فضای مجازی وگوشی های هوشمند وانواع واقسام نرم افزارها وشبکه های اجتماعی کارها را چنان سهل و ساده کرده است که زمان ارسال پیغام یا تصویرتا دور ترین نقاط ایران و جهان به اندازه یک پلک زدن کاهش پیدا کرده و آن روزگار به خاطره ها ییوسته است.

ارسال نظرات
موضوعات روز