پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
تیتر20 - تعلق سازمانی را میتوان بخش مهمی از هویت شغلی و حرفهای دانست که تاثیر بسزایی در میزان همگرایی و همنوایی کارکنان با سیاستها و برنامههای سازمان و مشارکت افراد در جهت تحقق اهداف و نیل به نتایج مطلوب دارد.
ویلیام کان (2009) به عنوان اولین پژوهشگر این حوزه، تعلق خاطر فردی را استفاده از تمام وجود خویش در ایفای نقشهای کاری تعریف میکند.
در واقع فرد در ایفای نقش تمام ابعاد فیزیکی، شناختی و عاطفی خویش را به کار میگیرد و یا ابراز میکند.
پژوهشگران «تحلیل رفتگی» را نقطه مقابل و متضاد تعلق خاطر میدانند که در آن افراد به طور فیزیکی، عاطفی و شناختی از نقشهای کاری خود منفک و جدا هستند.
اما سوال اصلی این جاست که روابط عمومی بهعنوان یک واحد مهم در سازمان چگونه میتواند در ایجاد تعلق سازمانی موثر واقع شود و از واگرایی و تحلیل رفتگی جلوگیری کند.
فرد هنگامیکه به استخدام یک سازمان در میآید، در واقع به عضویت آن سازمان در آمده که طی آن اندیشه، مهارت،گفتار و رفتار و منش وی بر رفتار سازمان تاثیر میگذارد.
عضویت در یک سازمان به تدریج میتواند به تعلق سازمانی منجر شود یا برعکس میتواند به واگرایی و عدم وفاداری بینجامد.
اما تعلق چگونه رخ میدهد؟ در ابتدا يك فرد از راه پذيرفتن نفوذ ديگران بر خود به يك رابطه خشنودکننده دست مييابد و خويشتن را برجسته ميسازد و از تعلق به سازمان احساس سربلندي ميكند.
در مرحله بعدی درمييابد كه ارزشهاي سازمان با ارزشهاي وي سازگار و همانند است.
در مرحله نهايي این احساس همانندی و تعلق در وجود فرد نهادینه میشود.
نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که فقدان تعلق خاطر برای سازمانها هزینههای گزاف میلیاردی به دنبال دارد. در عین حال تعلق خاطر تاثیر چشمگیری بر روی نتایج عملکردی کسب و کار دارد.
بنابراین اهمیت موضوع ایجاب میکند که ریشههای تعلق خاطر کارکنان مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج تعلق خاطر سازمانی را میتوان چنین برشمرد:
عملکرد بهتر
الزاما تعلق بیشتر به معنای سخت کار کردن نیست بلکه هواشمندانهتر کار کردن است. آنها در محیط کارشان مدام دنبال روشهایی برای بهبود عملکردشان هستند. این به معنی فروش بیشتر، خدمات بهتر، هزینههای کمتر، محصول با کیفیت و خلاقانهتر است.
ارتباطات موثرتر
ارتباطات میان فردی قوی، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و دانش و ایدهها با همکاران، صحبت کردن به نمایندگی از سازمان.
رضایت بیشتر مشتریان
این احساس باعث میشود که فرد به فرای نیازهای مشتری توجه کند و این باعث رضایت و خوشنودی مشتری خواهد شد.
کار تیمیبهتر
ارتباط بین کارکنان را با تاکید بر استراتژیها، فرآیندها و فرهنگ و اهداف سازمان، افزایش میدهد.
تعهد بیشتر
این افراد مراقب آینده کاری سازمانشان هستند و از اینکه در سازمانی کار میکنند که هر روز در پیشرفتهای آن سهیم هستند احساس افتخار میکنند.
جابه جایی کمتر و جذب افراد توانمند بیشتر
احساس تعلق بیشتر جابه جایی کمتر کارکنان را به دنبال دارد و خود این کارکنان فعالانه به دنبال جذب و استخدام افرادی هستند که معتقدند میتواند به آنها در پشبرد اهداف سازمان کمک شان کند.
براساس تحقیقی که توسط هِی گروپ (Hay Group) انجام شده، توانمند کردن کارکنان پس از تقویت تعهد و تعلق، موجب، افزایش 40 درصدی عملکرد کارکنان، افزایش 18 درصدی نرخ رضایت مشتریان، کاهش 14 درصدی نرخ ترک کارکنان و چهار و نیم برابر شدن موفقیتهای مالی شرکت خواهد شد. 12 عامل میتواند بر میزان تعلق سازمانی کارکنان یک سازمان تاثیرگذار باشد که عبارتند از:
1-تعریف شفاف انتظارات از همکار در سازمان
2-در اختیارگذاشتن ملزومات لازم برای کار.
3-وجود فرصتهای برابر برای نشان دادن توانمندیها.
4-دیده شدن کارکنان و تقدیر از تک تک آنها.
5-نگاه انسانی و غیرماشینی به کارکنان.
6-حمایت از رشد و ترقی کارکنان.
7-شنیده شدن و نظرخواهی از کارکنان در تصمیمهای سازمانی.
8-نقش و جایگاه کارکنان در استراتژی و ماموریت سازمان.
9-احساس وجود تعهد به انجام کار باکیفیت توسط سایر همکاران.
10-وجود صمیمیت و روابط دوستانه بین کارکنان.
11-سنجش دوره ای میزان پیشرفت کارکنان.
12-وجود فرصتهای آموزشی مناسب برای کارکنان
با بررسی این موارد 12گانه میتوان گفت که روابط عمومیدر داخل سازمان با به کارگیری و تاکید بر استفاده از مهارتهای ارتباطات انسانی میتواند در بیشتر موارد نقش مهم برعهده بگیرد. بویژه آموزش مدیران برای دیدن و تقدیر از همکاران، نگاه انسانی به همکاران، شنیده شدن و مذاکره مطلوب و نظرخواهی و جلب مشارکت همکاران، برقراری روابط دوستانه بین همکاران و نظایر آن میتواند در فرآیند تعلق سازمانی نقش موثری ایفا کند.
همچنین روابط عمومی در این زمینه تنها از سازمان انتظار ندارد که برای ایجاد و تقویت بستر و شرایط تعلق سازمانی تلاش کند بلکه نقش فردی کارکنان را نیز مد نظر قرار دهد. برای نمونه «مثبت نگری» میتواند مهمترین نقش را در تسریع ایجاد تعلق سازمانی کارمندان و پیشرفت و بهبود شرایط ایشان ایفا کند.
برخی کارکنان مرتب عنوان میکنند که «مدیر من چقدر بداخلاق و اخموست... فرصت پیشرفت در این کار برای من وجود ندارد». کارکنان لیوانهای محیط کار خود را چگونه میبینند؟ در مورد آنها با خود چه میگویند؟ تا وقتی به نیمه خالی لیوانهای محیط کارمان چشم بدوزند، به احساس تعلق سازمانی نخواهند رسید و پیشرفتی در انتظار آنها نخواهد بود.
اگر غالب تفکراتی که در ذهن آنها میگذرد و حرفهایی که با خود میزنند جنبه منفی داشته باشد (Negative Self-talk) این موضوع به چشم انداز زندگی آنها وارد میشود و هالهای از بدبینی و سیاهی پیرامون آنها را فرا خواهد گرفت.
با دوری کردن از بدگویی به خود و سرزنش و تفکرات منفی درونی به سمت مثبت اندیشی و مثبت نگری حرکت کنیم. چند بار در طول روز متوقف شوید و تفکرات و گفتههایی که در ذهنتان گذشته را با خود مرور کنید. اگر به این نتیجه رسیدید که افکار و صحبتهای درونیتان عمدتا منفی بودهاند تلاش کنید از زاویه دیگری به آنها نگاه کنید و این بار مثبت نگری را جایگزین کنید. مدیران هوشمند و دارای سواد ارتباطی مثبت، کارمندان مثبت اندیش و با انگیزه را زیر نظر دارند و ایشان را به مسیر پیشرفت سوق خواهند داد. همین پیشرفت و موفقیت تعلق سازمانی را افزایش خواهد داد و این چرخه رشد و تعلق و مثبت اندیشی مستدام خواهد بود.
چنانچه مدیران ضعیف و نالایق باشند و کارمند کوشا و مثبت اندیش را ارج ننهند، آسیب اصلی متوجه سازمان خواهد بود. زیرا زمانی که چنین کارمندی متوجه این ضعف ساختاری و مدیریتی شود با توان و مهارتی که در خود سراغ دارد سازمان را ترک خواهد کرد و مسیرهای موفقیت را در موقعیتهای دیگر خواهد یافت.