پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
بازیکن سابق کشاورز، پاس و تراکتورسازی از پشت پردههای فوتبال ایران صحبت های جالبی مطرح کرده است.
کد خبر: ۲۰۷۶۴
تیتر 20 - پای صحبت های علی آذری بازیکن سابق کشاورز، پاس و تراکتورسازی از پشت پردههای فوتبال ایران نشستیم که خواندن آن ها خالی از لطف نیست.
علی جان ممنون که دعوت ما رو پذیرفتید. خوش آمدید.
تشکر میکنم که من و دعوت کردید.
بیوگرافی شما رو که میخوندم، دیدم شما تو تمام تیمهای بزرگ و پرطرفدار فوتبال کشورمون بازی کردید. خودتون دوست داشتید که تو همه تیمها باشید؟
من خیلی جوون بودم که تو تیم کشاورز شروع کردم به بازی کردن. خیلی بازیکنهای بزرگ تو این تیم بازی میکردن که آرزوی هر فوتبالیست و همه مردم بود که اونها رو ببینن مثل مرحوم قایقران، آقای انصاری فرد، زرینچه و خیلیهای دیگه. به همین دلیل خیلی زود تو فوتبال ایران تونستم خودم رو جا بندازم و مطرح بشم. اون موقع بازی کردن یک بازیکن جوون خیلی سخت بود. من ملی پوش جوانان بودم. ملی پوش المپیک تو مقدماتی المپیک آتلانتا بودم.
یه چیزی که تا حالا جایی نگفتم رو میخوام اینجا برای اولین بار بگم. من اون سالی که با تیم استقلال قرارداد داخلی امضا کردم، سرباز شده بودم و باید میرفتم تیم نظامی بازی میکردم. برای همین برای تعیین تکلیف برگشتم تیم کشاورز ولی اقای عابدینی که اون موقع مدیرعامل پرسپولیس بودن یه زرنگی کرد و من رو از کشاورز خرید و به تیم پاس قرض داد. یعنی من همزمان هم با استقلال قرارداد داشتم هم با پرسپولیس ولی متاسفانه تو هیچ کدوم هم نتونستم بازی کنم و رفتم پاس و مسیر جور دیگهای رقم خورد.
چهار سال که بیشترین سالهای بازیم در یک تیم هم هست، توی باشگاه پاس رقم خورد و به حضور در این تیم افتخار میکنم. به خاطر مسائلی که پیش اومد و اختلاف نظرهای فنی و مدیریتی که همه جا هم هست، از تیم پاس جدا شدم و به تیم تراکتورسازی رفتم. تراکتورسازی یکی از بهترین دوران فوتبالم بود و خیلی خوشحالم که دو سال برای تراکتورسازی بازی کردم. من اولین گل تراکتورسازی تو لیگ برتر رو به ابومسلم زدم. تراکتورسازی سقوط کرد و من هم بازیکنی نبودم که تو لیگ یک بازی کنم و مجبور شدم تیمم رو عوض کنم.
رفیقباز بودین؟
نه به اون معنا. من خیلی اهل حاشیه نیستم.
بچه کجایین؟
آپادانا خیابان سهروردی. من یه اعتقادی شدیدی به یکی از فوتبالیستهای ایران دارم، شخصی که سابقه کار کردن باهاشون رو هم داشتم حتی روبرشون هم بازی کردم، آقای حمید علیدوستی. به نظر من ایشون از جنس فوتبال ایران نیستن و کلاسشون خیلی بالاتره. بعضی فوتبالیستها از جنس فوتبال ایران نیستن و از جوی که جریان داره نیستن. من فکر میکنم خودم هم جزء اونها هستم. مطمئن باشید با تواناییهایی که من داشتم اگر اهل اون روابط فوتبال ایران بودم الان وضعیت خیلی بهتری برام رقم خورده بود. البته ممکنه به خاطر اشتباهاتی که تو انتخابهام داشتم برام اینجوری پیش اومد.
حداقل میتونستید تو جام جهانی 98 باشید.
به راحتی میتونستم. البته زمان آقای پورحیدری تیم داشت میرفت کانادا با تیم ملی آمریکا بازی دوستانه بود. آقای فرکی دو شب قبل از اعزام تماس گرفتن که دعوت شدم تیم ملی. وضعیتم توی تیم پاس خیلی خوب بود اما متاسفانه بازی با فولاد خوزستان که اون موقع اگر اشتباه نکنم اسمش جنوب اهواز بود مصدوم شدم و به اردوی تیم ملی نرسیدم.
ترافیک بازیکن تو پست شما هم زیاد بود.
آقای مهدوی کیا و رضا شاهرودی بودن. من همون سال ازدواج کردم و دانشجو هم بودم. یک سال هم به خاطر مصدومیت از فضای فوتبال حرفه ای فاصله گرفتم. همینجا جا داره تشکر ویژه کنم از آقای بهمن فروتن. وقتی رفتم شموشک نوشهر ایشون من رو احیا کردن و یادی کنم از آقای مهندس درویش که خدمات زیادی به فوتبال مازندران کرد.
چرا استقلال و پرسپولیس نرفتی؟
دیگه مسیر عوض شد. من تو شموشک جزء 11 نفر برتر لیگ شدم. بعدش رفتم تیم ذوب آهن ولی سال خوبی برام نبود. به دلیل این که تفکراتم با تفکرات حاکم بر اونجا همسان نبود. اون سال انتخاب خوبی نبود و میتونستم انتخابهای بهتری داشته باشم. بعد از این که ذوب آهن تموم شد، اتفاق خیلی خوبی برای من افتاد. شروع به وجود آمدن تیم استیل آذین بود. با اومدن تیم استیل آذین، آدمهای جدیدی تو فوتبال اومدن مثل آقای هدایتی و امثال ایشون. باب شد که آدمها از سرمایه شخصیشون سرمایه گذاری کنن. من تجربه همچین تیمی رو داشتم تو شموشک نوشهر که آقای درویش هزینهها رو میدادن. با وضعیت اقتصادی الان خیلی سخته یک نفر با سرمایه شخصی خودش این کار رو بکنه. استیل آذین سال خیلی خوبی بود با آقای پروین که از اسطورههای ما هستن. کلاً کار کردن با آقای پروین لذت بخشه.
کدوم مقطع توی استیل آذین بودی؟
اون موقعی که لیگ یک بودن و توی پلیآف نتونستن بیان لیگ برتر که اون هم داستانای خودش رو داره. یه سری بازیکنان خوب جمع شدیم دور هم و سال بعدش من کاپیتان اون تیم بودم و قهرمان لیگ یک شدیم و اومدیم لیگ برتر. توی لیگ برتر هم نتیجه خوبی گرفتیم و در اولین سال حضورمون چهارم شدیم که با اختلاف امتیاز کمی آسیایی نشدیم که بعدش من دیگه توی سن 36 سالگی فوتبال رو گذاشتم کنار.
از روند زندگی فوتبالیت راضی هستی؟
از روند اتفاقاتی که افتاد، نه. خیلی بهتر از این میتونست باشه.
مقصر خودت بودی؟
بیشتر از 70% مقصر خودم بودم. هر بلایی سر آدم میاد مقصر اول خودشه ولی خیلی آدمهایی بودن که تو این مسیر میتونستن کمک کنن که نکردن و خیلی آدمهایی بودن که خیلی کمک کردن مثل آقای فروتن.
یک مقطعی رفتید تو کار بدنسازی.
فوتبال رو که گذاشتم کنار، شروع کردم کلاسهای مربیگری فوتبال رو رفتن. من تو اون مقطع نمیخواستم زود وارد مربیگری بشم. شروع کردم کلاسهای بدنسازی هم رفتن. هدف اولم این بود که خودم از سیستم بدنی خارج نشم. بعد دیدم تو این کار خیلی توانایی دارم. 6-7 سال طول کشید و مدرک این کار رو گرفتم تا مدارک فوتبالم رو گرفتم و وارد مربیگری شدم.
الان چه مدرکی دارید؟
B دارم و منتظر A هستم.
اوضاع لیگ یک چه طوره؟
لیگ یک یه ماراتن گلادیاتوری هست که 18 تیم باید همدیگر رو بکشن تا 2 تا تیم بیاد بالا. یا مرگ یا زندگی. لیگ برتر از تیم پنجم، ششم تا تیم دوازدهم، سیزدهم به یک بازی یکنواخت تبدیل میشه. ولی تو لیگ یک فرق میکنه. ممکنه یک تیم تو رده دهم با سه تا برد مدعی صعود بشه و این مدعی صعود شدن خیلی تبعات داره. از لحاظ مالی و شخصیتی.
داستانهایی جریان داشته توی این پونزده بیست سال اخیر فوتبال ما که خیلی از آدما دیده نشدن و خیلی از آدما اونجایی قرار گرفتن که نباید باشن.
معتقدی که بعضی بازیکنا هزینه میکردن؟ یعنی همه هزینهها برای بعضیا بوده! (با خنده)
اصلا شما شک نکنید که یه جریانهای ناپاکی توی فوتبال ایران وجود داشته، داره و خواهد داشت. البته توی تمام کشورها هست و فقط مختص فوتبال ایران نیست. متاسفانه توی فوتبال ما هم خیلی باب شده و هم عیان شده. همه جای دنیا فوتبال مافیای خاص خودش رو داره. توی فوتبال ما این تابو دیگه شکسته و به قول امیر قلعه نویی دستهای پشت پرده داره سرنوشت این فوتبال رو رقم میزنه. کاری به گوینده این حرف ندارم ولی ایشون بیراه نگفتن. الان دستهایی داره خط هایی رو مشخص میکنه که سرنوشت بعضی از جوونا، فوتبالیستها، مربیان و حتی باشگاهها رو عوض میکنه. این هزینههای زیر میزی، این بازیکنایی که با پول وارد تیمها میشن، این خانوادههایی که با وعده بازی کردن بچه هاشون پولای هنگفت پرداخت میکنن، پولایی که جابهجا میشه در نقل و انتقالات، اینا هیچ کدوم طبیعی نیست.
نظرت در مورد وضعیت ایران در جام جهانی روسیه؟ (این مصاحبه قبل از قرعه کشی جام جهانی ضبط شده است)
من به نظرم کارمون خیلی سخته. چیزی که حس کردم آقای کی روش داره توی بازی های تدارکاتی امتحان میکنه ببینه آیا با روش دیگه ای هم میتونه بازی کنه. جام جهانی فرصت اشتباه نیست. شما اگر یه اشتباه کنی سراشیبی وجود نداره، اونجا پرتگاهه. تیممون پتانسیلش معلومه. نه میتونیم ازش انتظار معجزه داشته باشیم نه میتونیم بگیم این تیم زنگ تفریح تیمهاست. امیدوارم بهتر از جام جهانی قبل باشیم.
سه چهارتا بازیکنایی که الان توی فوتبال ایران دوستشون داری؟
بازیکنای مسعتد و جوون خوب زیاد داریم. به شکل فوتبال پنج شیش تا از جوونای تیم ملی علاقه دارم و خصوصا اینکه از نظر اخلاقی هم بچه های خوبی هستن. به فوتبال آقای جهانبخش خیلی علاقه دارم چون توی کلاس خوبی داره بازی میکنه و روند اخلاقی و زندگیش هم خیلی خوبه. سرار آزمون هم بازیکن خوبیه ولی خب طبیعیه که بازیکنا نوسان دارن و همیشه روی فرم نیستن. از بازیکنان داخلی هم خیلی بازیکنا دارن زحمت میکشن چه جوونها چه بازیکنای دارای سن بالاتر. مثلا سید جلال حسینی خیلی داره برای فوتبال ایران زحمت میکشه.
ما همیشه توی بازیکن سمت چپ دچار چالش بودیم. الان آقای میلاد محمدی فوتبالیست با کیفیتی هست و از نظر من فاکتورای بدنیش خیلی خوبه. فقط برای پیشرفت حتما باید توی فوتبال اروپا بمونه. یه بازیکن تخصصی چپ پا یه مقدار سبک بازیش باید متفاوتتر از بقیه باشه. الان شما مارسلو رو توی رئال مادرید نگاه کنید، یه کارایی میکنه یه ضرباتی میزنه یه جاهایی یه گرههایی رو باز میکنه که بقیه بازیکنا نمیتونن. اون به دلیل چپ پا بودن و سبک شکل بازی اون آدمه. استایل بازی یه آدم چپ پا باید یه مقدار متفاوت تر از بقیه باشه. اینه که همیشه آدما رو علاقمند میکنه به یه بازیکن چپ پا.
متشکریم دعوت ما رو پذیرفتید. اگه برای پایان صحبتی دارید، بفرمایید.
امیدوارم فوتبال ایران روز به روز پیشرفت کنه. ما خیلی استعداد داریم تو این کشور. بتونیم این استعدادهامون رو صادر کنیم به تمام نقاط دنیا و فوتبال بشه زبان فرهنگمون. فرهنگ بیشتر بیاد تو فوتبال. ادب و احترام بیشتر بیاد تو فوتبال و ما بتونیم با فوتبال تو همه میدونهای بین المللی حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشیم./جام