تیتر 20-بر اساس تعاریف گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تعارض منافع موقعیتی است که در آن یک فرد یا سازمان در هنگام تصمیمگیری درخصوص چیزی یا کسی، بر سر دو راهی انتخاب بین نفع بجا و نفع نابجا قرار بگیرد. اهمیت تعارض منافع در مناسبات اجتماعی و حکمرانی به این بازمیگردد که یک عامل تحت تاثیر منافع و ملاحظات شخصی در قضاوتها و تصمیمات خود دچار سوگیری میشود و بیطرفی او از این ناحیه تحت تاثیر قرار میگیرد. در دستگاههای مختلف این مساله میتواند به راحتی زمینهساز فساد شود. تعارض منافع بهصورت کلی انواع مختلفی دارد. برای مثال یکی از انواع آن درب گردان است که این نوع تعارض منافع تبعات ناشی از رفتوآمد اشخاص بین نهاد قاعدهگذار و نهادهای تحت قاعده است که میتواند برای افراد درگیر این شرایط بسترسازمنافع باشد. میتوان گفت دلیل اهمیت و پرداختن به این مساله آن است که تعارض منافع زمینهساز اختلال در انجام بهینه وظایف موثر بر سرنوشت مجموعهای است که اختیار منافع خود را به عاملان دیگری سپرده است. از طرفی اهمیت نظام پولی در خلق و توزیع منافع و همچنین نقش موثر بر عملکرد اقتصاد، واکاوی مقوله تعارض منافع در بانک مرکزی را لازم میکند. برای شرح تعارض منافعی که مورد نظر پژوهش است، بررسی روابط بانک و دولت از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع این پرسش مطرح است که بانک و دولت در چه زمینهای با یکدیگر ارتباط دارند که زمینههای تعارض منافع را به وجود میآورد؟ بر اساس تعاریف این گزارش زمینههای ارتباط دولت با نظام بانکی به تاثیر تصمیمات دولت در حوزه بودجه یا از یا ارز در نظام بانکی مربوط است. حضور اعضای دولت در شورای پول و اعتبار و رئیسجمهوری بهعنوان رئیس مجمع عمومی بانک مرکزی، گزینش مقامات بانک مرکزی و تصدی کنترل چند بانک از سوی دولت است. از طرفی مجلس نهاد ناظر دولت است و در برخی از این امور با درجهای پایینتر مشابه دولت است. بنابراین روابط درهمتنیده نهادهای مختلف میتواند زمینهسازایجاد تضاد منافع و به دنبال آن ایجادکننده فساد باشد.
ارسال نظرات
موضوعات روز