تیتر۲۰- در حال حاضر توجه اصلی دستاندرکاران تهیه مسکن اغلب بر مباحث و عوامل کمی و بهویژه عوامل اقتصادی و سوداگرانه متمرکز است. این در حالی است که توجه به خواستهها و نیازهای واقعی استفادهکنندگان این مسکنها در حال تنزل است. در این راستا، تکرار و تکثیر از یک مدل ثابت و همیشگی مسکن و بدون در نظر گرفتن نیازهای روحی روانی و علایق و سلیقههای شخصی افراد چالشهای زیادی را به وجود آورده است. نیاز به مشارکت در امر تولید و ساخت مسکن با توجه به روند موجود در حال افزایش است. به نظر میرسد باید در مشارکتهای واگذاری در امر مسکن بالاخص برای افراد ضعیف اقتصادی، خواستههای واقعی آنها از سرپناهی که در آن زندگی میکنند و تمام جوانب معمارانه، روانشناسانه و... را که در پیوند محکم و اصولی با اقتصادی واقعی هستند در نظر گرفت. تمام مباحثی که در این حوزه مطرحاند میتوانند در چارچوب یک ایده جدید و نوپا در قرون اخیر و در معماری جهان به نام معماری جمعی تجمیع شوند. متن زیر ماحصل گفتوگوی ما در خصوص ابعاد کمی و کیفی مسکن خوب است.
مولفههای ساخت مسکن خوب برای اقشار کمدرآمد
در همین راستا بنا به گفته فرشاد فرزین، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری مسکن جنوب، مسکن باکیفیت علاوه بر تامین مسائل عملکردی، نیازمند فضاهایی اجتماعی است که باید در بسترهای مختلف فرهنگی، زمانی و مکانی مطالعه شود.
به باور وی بسیاری از معضلات شخصیتی و ناهنجاریهای اجتماعی به دلیل آپارتماننشینیها در روزگار معاصر پدیدار شده است؛ آپارتمانهایی که مفهومی جداافتاده دارند و فضاها نیز فقط کاربردی عملگرایانه به خود گرفتهاند. این سخنان بخشی از صحبتهای فرزین در خصوص توجه به مسکن خوب برای همه اقشار جامعه است.
وی در پاسخ به این سوال که کیفیت در مسکن و خانه را چگونه تعریف میکنید؟ گفت: همنسلیهای ما زندگی اجتماعی در فضاهای مشارکتی را تجربه کردهاند و این در حالی است که نسلهای جدید به سختی با همسایگان و بستگان خویش ارتباط برقرار میکنند و بسیاری از تعاملات اجتماعی مانند بازیهای دستهجمعی کودکان در شهر کاملا از بین رفته است. باور ما بر این است که مسکن خوب، زندگی را زیباتر میکند و خوشبختانه توانستهایم این دستاورد را داشته باشیم که این باور در بدنه شرکت جاری شود. مسکن مطلوب باید بتواند هم این کیفیت را در زندگی ایجاد کند و هم شهروندان سالمی را روانه اجتماع کند؛ چراکه فکر میکنم اکثر افرادی که امروزه در شهرها زندگی میکنند شهرنشین هستند، ولی از امکانات شهروندی برخوردار نیستند.
فرزین در ادامه با بیان اینکه طی سالهای اخیر به دلیل سیاستهای کلی کشور و شرایط اقتصادی موجود، تامین حداکثری مسکن در پروژهها در مقایسه با تعریف و طراحی فضاهای بینابینی نقش پررنگتری دارد خاطرنشان کرد: در نگاه اول میتوان به وضوح مشاهده کرد نظام معماری منسجمی در کشورمان وجود ندارد و ضوابط شهرسازی اشتباهی بر آن حاکم شده است. باتوجه به اینکه گروه هدف پروژههای شرکت مسکن جنوب از طبقه متوسط جامعه هستند، به این فکر افتادیم تا ابتدا از درون خودمان یعنی از حوزه معماری و مسکن اجتماعی شروع کنیم تا با شناخت معماری اصیل ایرانی نقشآفرین و جریانساز باشیم!
وی در ادامه تاکید کرد: متاسفانه با تاکید بر سیاستهای نادرست در ساختوسازهای مختلف نیازهای محلهای و شهرسازی، استانداردهای سرانه فضاهای آموزشی، درمانی، سبز و... رعایت نمیشوند؛ به همین دلایل نیز شاهد از بین رفتن بافت و تاریخ محلههای قدیمی و ارزشمند در شهرهایمان هستیم.
این کارشناس حوزه مسکن یادآور میشود: ناآگاهی در عرصه شهرسازی بابت تامین مسکن و سرپناه از یکسو منجر به هدر دادن منابع انسانی و طبیعی در ساختمانسازی میشود و از سوی دیگر موجب ایجاد آسیبهای اجتماعی در زمان حال و آینده میشود.
به باور وی نقص موجود در این زمینه به طرح تفصیلی و ضعفهای سیاستگذاری برمیگردد: باور دارم که گام اول برای بازنویسی و اصلاح ضوابط میتواند جدیگرفتن فضاهای خالی در جانمایی و لکهگذاریهای اولیه معماران و طراحان در دستور نقشه باشد.
این فعال عرصه ساختساز در پاسخ به این سوال که باتوجه به گروه هدف (اقشار کمدرآمد) تا چه حد در پروژههای شما تلاش شده است که نابرابری اجتماعی به کمترین میزان خود برسد؟ آیا نگاه ویژهای به نیازهای گروههای سنی مختلف و بهخصوص گروههای آسیبپذیر دارید؟ گفت: یک ایده برای سرمایهگذاری اقشار کمدرآمد وجود دارد و آن این است که آنها بتوانند در پروژههای این شرکت سرمایهگذاری کنند و حتی بابت این موضوع، بحث بورس و فرابورس مطرح شده که هنوز به اجرا درنیامده است؛ همانطور که پیشتر اشاره شد، اولویت ما در تعریف برنامه هر پروژه بر روی کیفیت فضایی و تعاملات اجتماعی متمرکز است، پس به خودی خود ماهیت فضاهای منفی که این تعاملات را بین ساکنان یک مجموعه باهم و ساکنان آن مجموعه با شهر و محیط خودشان ایجاد میکنند به نیازهای گروههای مختلف سنی این گروهها برمیگردد؛ ازجمله فضاهای باز و نیمهباز بازی، فضاهای استراحت و گفتوگو برای کودکان، سالمندان و بانوان.
فرزین با تاکید بر اینکه استانداردسازی و انبوهسازی تا اندازه قابلتوجهی میتواند کیفیت زندگی را ارتقا ببخشد گفت: برای پروژههای اقشار کمدرآمد باید علاوه بر طراحی معماری، طراحی صنعتی هم داشته باشیم، بهنحوی که خریدار با چمدان وسایل شخصیاش وارد پروژه شود؛ همانطورکه مرحوم گلزار قصد داشت در طراحی شهرک اکباتان این ایده را اجرایی کند؛ این به آن معناست که امروزه علاوه بر طراحی صنعتی درها و پنجرهها نیازمند طراحی مبلمان و دکوراسیون مسکن نیز هستیم.
این مدیرعامل در پاسخ به این پرسش که «با بررسی روند پروژهها به نظر میرسد رویکرد مجموعه از خانههای مطلوب به سوی خانههای رؤیایی در حال تغییر است. آیا این سیر تغییرات را تایید میکنید؟ چه عواملی را در این موضوع دخیل میدانید؟» خاطرنشان کرد: برخی از پروژههای این شرکت به دلیل قرارگیری در مناطق مرفهتر از لحاظ شهری و نیز تعداد واحدهای محدودتر دارای این رویکرد هستند؛ افزون بر این، رویکردهای گفتهشده دارای توجیه اقتصادی در منطقه خودشان هستند. من اعتقاد دارم که توانایی شرکت در جذب مشتریان از سطوح مختلف اجتماع، یک امتیاز برای مفهوم مسکن اجتماعی خواهد بود. از نظر ما بهتر این است که گوناگونی هم در وسعت واحدها و هم در ساکنان هر مجموعه اتفاق بیفتد تا آن مجموعه برای برخورد با مسائل شهر از لحاظ فرهنگی و اجتماعی تعادل و توازن بیشتری داشته باشد.
این فعال ساختمانی در پاسخ به این سوال که در دوره همهگیری کووید-۱۹ و عصر دیجیتال، مسکنهای حداقلی و سوئیتهای کوچک را برای خانوارهای تکنفره در نظر گرفتهاید؟گفت: هنوز برنامهای برای این مساله در دستور کارمان قرار نگرفته است؛ چراکه این موضوع به شرایط فرهنگی بستر هر پروژه وابسته است؛ این مساله شاید در نیویورک و توکیو خیلی ضروری باشد، اما در حال حاضر در ایران و مناطق جنوبی آن جا نیفتاده است. ما حداقلِ فضا برای یک خانواده در ایران را یکصد مترمربع ارزیابی کردیم و در پروژه شار ۱ (از پروژههای این شرکت) واحدهای ۵۰ مترمربعی را به عنوان استودیوی دانشجویی در نظر گرفتیم که البته هنوز از بازخوردهای واقعی نسبت به آن بیخبریم، اینکه مورد استقبال واقع میشود یا خیر؟!
وی در بخش دیگر سخنانش با تاکید بر اینکه مسکن مقرونبهصرفه با مسکن ارزانقیمت یکی نیست گفت: اما صنعتیسازی میتواند در نقطه اشتراک این دو مفهوم قرار بگیرد. اجرای برخی ایدههای مقرونبهصرفه از جمله استفاده از پنلهای خورشیدی و چرخههای آب خاکستری در حال حاضر و باتوجه به قیمت انرژی در ایران بهصرفه نیست، ولی ممکن است که در آینده از آن استفاده کنیم؛ من معتقدم که مساله آب در ایران در آینده نزدیک جزو اولویتهای طراحی خواهد بود.در مورد سبکسازی هر ساختمان باید بگوییم که ما در ابتدا تحقیق و سپس حالتهای ممکن را بررسی میکنیم و بهینهترین گزینه را به اجرا درمیآوریم.
صنعتیسازی نجاتبخش جدایی طبقات جامعه
در ادامه همین مبحث حامد نداف کارشناس این شرکت اظهار کرد: صنعتیسازی نجاتبخش جدایی طبقات جامعه از هم است چرا که به واسطه این مولفه اقشار کمدرآمد نیز از امکانات نسبی بهرهمند میشوند.
این کارشناس با بیان اینکه صنعتیسازی واقعی را میتوان در برخی از کشورهای اروپایی ملاحظه کرد گفت: در این پروژهها صفر تا صد یک ساختوساز به بهترین شکل ممکن انجام میشود و مصرفکننده فقط با یک چمدان لباس وارد منزل میشود.
به گفته وی در این شیوه بعد از فونداسیون تمامی بخشهای تاسیسات، مکانیکال، طراحی و حتی طراحی داخلی از سوی مجریان و به صورت صنعتیسازی انجام میشود.
این کارشناس در خصوص دلایل عدمتوجه به صنعتیسازی در کشور گفت: مفهوم صنعتیسازی در سطح حاکمیت بسیار مبهم است و به همین دلیل، تا این لحظه پاسخ درستی به آن داده نشده است. البته نباید فراموش کنیم که بخش خصوصی اقدامات کمی برای توسعه صنعتیسازی انجام داده است اما انسجام و یکپارچگی خاصی در حوزه سیاستگذاری آن وجود ندارد.
نداف در ادامه با بیان اینکه اولین نکته در عدمبهرهمندی از صنعتیسازی مربوط به شناخت درست از مفهوم و معنای صنعتیسازی است. گفت: شناخت درست از صنعتیسازی و داشتن تعریف درست و دقیق از این موضوع بسیار مهم است. صنعتیسازی در مفهوم درست، در واقع مجموعهای کامل از خدماتی است که برای یک ساختمان انجام میشود و از زمانی که زمین تحویل میشود، همه فرآیندهای اجرایی، از فونداسیون تا سایر بخشها (صفر تا صد مراحل ساخت)، باید به صورت کارخانهای تولید و مونتاژ شود.
به گفته وی تنها استفاده از مصالح جدید به معنای صنعتیسازی نیست، بلکه صنعتیسازی به این معناست که تمام اجزا و قطعات ساختمان در کارخانه تولید شده باشند و در محل احداث ساختمان اجرا شوند. عملا میبینیم که چنین موضوعی در کشور ما و در سوابق قبلی انبوهسازیهای دولتی مانند مسکن مهر اجرایی نشده است. در صنعتیسازی صفر تا صد فرآیند ساخت به صورت کارخانهای انجام میشود و ظرف مدت بسیار کوتاهی قطعات کارخانهای روی زمین مونتاژ میشود. بنابراین صرفا استفاده از مصالح ساختمانی نوین در یک ساختمان به معنای صنعتیسازی نیست. ضمن اینکه قبل از هر اقدامی باید تفکر صنعتیسازی بر این رویه حاکم باشد؛ یعنی پشت این فرآیند باید تفکر صنعتیسازی نهفته باشد. به باور نداف از سوی دیگر، همانطور که گفته شد، زیرساخت در امر صنعتیسازی بسیار مهم است. تا زمانی که زیرساخت درست در این زمینه در کشور پیاده نشود و امکانات لازم برای تولید مصالح صنعتیسازی و اجرای فرآیندها با تفکر صنعتیسازی فراهم نیاید، نهتنها صنعتیسازی در کشور مزیت نیست، بلکه فرآیند ساختمانسازی به فرآیندی معیوبتر تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه جدای از مباحث ذکر شده دو معضل صنعتیسازی در کشور شامل عدم توجه به مقوله شهرسازی و معماران کالبدشناس است گفت: شهرساز در بهترین حالت شهر و فرآیندهای آن را مجموعا تحلیل میکند، مهار کردن مسائل اقتصادی وظیفه سنگینی را برای شهرسازان ما به وجود آورده است. شهرسازان به عنوان گردآورندگان، مطالعات ترافیکی، مطالعات معماری، مطالعات اقلیمی، بهترین شکل توسعه را برای شهرها در نظر میگیرند، البته حفاظت از بافتهای تاریخی نیز از وظایف مهم شهرسازان است. این کارشناس در ادامه در خصوص عدمتوجه معماران به کالبد نیز گفت: در حال حاضر انبوهسازی متشکل از بلوکهای مشرف به هم است که ساکنان رضایت قلبی از آن ندارند و در بیشتر مواقع مجبور به گزینش بین بد و بدتر میشوند. بد از آن جهت که خانه داشتن بهتر از بیسرپناهی است و به هر حال مسکن مطلوب مسکنی است که بخشی از روحیات و حسهای عاطفی و اجتماعی ساکنان در آن گنجانده شود.
نداف با بیان اینکه صنعتیسازی باعث کاهش زمان ساخت و افزایش کیفیت میشود گفت: در سال ۲۰۱۸ یک هتل ۱۰۰ طبقه با سرعت فوقالعادهای بنا شد. بعد از فونداسیون این پروژه، تمام اسکلت و دیوارها با سوکتهایی به بنا متصل شد و در نهایت فعالیتهای تاسیساتی و برقی به واسطه طراحیهای از پیش تعیینشده در جایگاه اصلی خود قرار گرفتند.
این کارشناس در پاسخ به این سوال که صنعتیسازی به چه میزان هزینه ساختوساز را افزایش میدهد گفت: در حال حاضر با لحاظ نوسانات ارزی قیمت هر متر ساختوساز با کیفیت بالای ۱۴ میلیون برآورد میشود که این رقم در صنعتیسازی بالای ۱۸ میلیون تومان است اما این موضوع را باید خاطرنشان کرد در این روش ساختوساز مصرفکننده یک کالای تمامشده و نهایی را تحویل میگیرد.
ایجاد حس تعلق و همبستگی اجتماعی نیازمند ساخت مسکن مطلوب
در ادامه این مبحث افشین فرزین، معمار پروژه شار صدرا با بیان اینکه شرایط اقتصادی کشور در سالهای اخیر به شدت دستخوش تغییر شده و متاسفانه روند تغییرات به سوی تضعیف طبقه متوسط پیش رفته است گفت: اما در این پروژه برای مقوله کیفیت و زیست محیطی اهمیت ویژهای قائل شدهایم.
به گفته وی برنامه ما برای اکثر پروژهها ایجاد حس تعلق و همبستگی اجتماعی بین آن دسته از واحدهای مسکونی بود که معمولا در شهرسازی مورد غفلت واقع میشوند؛ این امر از طریق ایجاد مشاعات در سه سطح مشاعات در سطح زمین برای ارتباط با شهر، مشاعات در سطح پودیوم برای ارتباط ساکنان مجموعه و مشاعات درون برجها بوده است.
مدیرعامل گروه معماری ویراست چهارم در پاسخ به این سوال که برای اینکه یک پروژه مسکونی بتواند در تنظیم عملکردهای شهری ازقبیل کار، تفریح، سلامت و ترافیک نقش ایفا کند چه پیشنیازهایی وجود دارد گفت: سرمایهگذاری متمرکز و زمان کافی برای تعریف و برنامهریزی در حوزه طراحی و اجرا لازمه شکلگیری اینگونه پروژههاست؛ این سرمایهگذاری نیازمند اختیارات قانونی و توان لازم برای تعریف یک سایت با مساحت مناسب است.
به باور وی مسکن اجتماعی به شکل مطلوب در مقیاس یک بلوک شهری اتفاق میافتد و برای تحقق اینگونه پروژهها در شرایط جاری و در نبود سازمانهای مردمنهاد مستقل که بر شکلگیری شهر نظارت میکنند، مدیریت دولتی میتواند تا حدودی کارآمد باشد؛ چراکه مداخله بخش خصوصی، بدون نظارتهای لازم در رقابت بر سود حداکثری به «کالاییشدن» هر چه بیشتر فضاهای شهری میانجامد؛ اگرچه نباید فراموش کرد که جدا از چند نمونه موفق در تاریخ مدرن شهرسازی کشور متاسفانه در اکثر دخالتهای بخش دولتی، فساد و رانت و بیانگیزگی به تولید مجموعههایی مانند مجموعه مسکن مهر انجامیده است.
فرزین گفت: تمام توان ما، کارفرما و مدیریت پروژه در این فعالیت، ارتقای سطح کیفی شهر و خلق ارزشهای کارکردی-فضایی بوده است تا بدین ترتیب سطح توقعات از کیفیت معماری و شهرسازی شهرهای جدید را ارتقا بخشد.
این معمار در پاسخ به این سوال که آیا میتوان ایدهآل ذهنی و شکلی برای تعریف مسکن اجتماعی ایجاد کرد گفت: در حیطه ذهنی، این ایدهآل باید بتواند مخاطبان و سناریوی سبک زندگی خاص خود را پدید آورد و باید قادر به برقراری ارتباط درست میان سطح ساختهشده و فضای باز جمعی باشد؛ باید بتواند فعالیتهای جمعی را از طریق اختصاص مشاعات و کاربریهای عمومی برای ساکنانش تضمین کند. یک مسکن اجتماعی موفق در ابتدا باید بتواند به لحاظ اقتصادی، مخاطب خویش را از میان اقشار متوسط جامعه جذب کند، از قابلیت پاسخگویی به نیازهای ساکنانش برخوردار باشد، با محدوده خود تعامل داشته باشد و در مرحله بعدی از گردهمآوردن افراد، جامعهای متکثر ایجاد کند که شهروندانش به آن احساس تعلق داشته باشند./دنیای اقتصاد