تیتر۲۰- دکتر محسن اکبرپور شیرازی، عضو هئیت علمی دانشگاه امیرکبیر و یکی از اعضای هیئت داوران رویداد (چادرو) . در گفت و گو با ستاد خبری این رویداد، ارزیابی ایدههای ارائه شده در این رویداد به صورت مرحله به مرحله را از ویژگی منحصربه فرد آن عنوان کرد و گفت : رویداد(چادرو) نمونهای از نوآوری باز در کشور و یک معادله دو سر برد برای شرکت معدنی و صنعتی چادرملو و تیمهای شرکتکننده است و از این طریق میتوان آیندهای روشنی را برای بخش معدن و صنایع معدنی کشور متصور بود.
اهمیت برگزاری رویدادهای فناورانه و نوآورانه را در سطح کشور چطور ارزیابی میکنید؟ در چنین رویدادهایی چه اولویتها و مولفههایی باید در نظر گرفته شود؟
در سالهای اخیر، حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان یکی از مفاهیم پرتکرار اقتصاد ایران بوده است. لازمه تحقق این امر، پذیرش از سوی دانشگاهها و بازیگران بخش صنعت و معدن کشور است. در این راستا برنامهریزیها و سیاستگذاریهای متعدد و گوناگونی برای دستیابی به اقتصاد دانشبنیان صورت گرفت و بر اساس آن نقش سازمانها و ارگانهای مختلف تبیین شد. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نیز در سالهای اخیر به منظور ایجاد زیرساختهای دانشبنیان و نهادهای فعال در اکوسیستم فناوری گام برداشته است. خواهناخواه باید پذیرفت که دانش یکی از مولفههای ایجاد تولید ارزش افزوده در کشور است و بر تولید ناخالص ملی اثر میگذارد.
مدلهای مختلفی برای تعیین اولویت رویدادهای فناورانه و نوآورانه قابل تعریف هستند. در اولین مدل سه مولفه اصلی شامل دولت، دانشگاه و صنعت عرضه و تقاضا و ارتباط بین آنها را تعریف میکنند. در مدل دیگر یعنی نظام نوآوری ملی نیز، مولفهها مشخص و سیاستگذاری لازم برای مجموعه بازیگرانی که باید روی آنها سرمایهگذاری شود، انجام شده است. برنامههای کلان توسعه نیز بر اساس همین مولفهها برنامهریزی شده است، به طوری که دانشگاهها باید در نوآوری فعال باشند، فضای نوآوری را بپذیرند و به سوی دانشگاه نسل سوم، یعنی از آموزش و پژوهش به سمت توسعه فناوری، ارائه محصولات دانشبنیان و سهم داشتن در بازار حرکت کنند. صنعت نیز باید به دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی اجازه فعالیت بدهد، پروژههای تحقیقاتی و تحقیق و توسعه (R&D) را در این فضا به انجام برسانند و نوع نگاه به فعالیت افراد علمی در محیطهای صنعتی نیز بر اساس نوآوری باز اتفاق بیفتد. در حقیقت رویداد فناورانه و نوآورانه چادرو نیز نمونهای از نوآوری باز در کشور است.
رویداد چادرو را چطور ارزیابی میکنید؟ برگزاری این رویدادها به چه میزان میتواند در حوزه معدن و صنایع معدنی موثر واقع شود؟
نظم و برنامهریزی دقیق و مرحله به مرحلهای که در این رویداد وجود داشت، اولین موضوعی بود که توجه را جلب میکرد. خود اظهاری، استفاده از توانمندی داخل شرکت و رفتن به سمت منابع بیرونی سازمان که میتوانند مکمل منابع داخلی باشند، بسیار دقیق اجرا شده بود. به نظر میرسد که برگزاری رویداد چادرو نتیجه سودمند و اثربخشی را برای شرکت معدنی و صنعتی چادرملو خواهد داشت. اگر برگزاری رویدادهای نوآورانه و فناورانه از سوی صنعت و دانشگاه پذیرفته شود، علاوه بر اینکه شرکتهای معدنی و صنعتی منتفع میشوند، تیمهای دانشبنیان نیز باور میکنند که فضای نوآوری در کشور ایجاد شده است. بنابراین، شرکتهای دانشبنیان کشور، بدون شکلگیری فرایندهای رسمی و پیچیده، علم خود را در اختیار فعالان معدنی و صنعتی قرار میدهند. به عبارت دیگر، مهمترین مولفه در شرکتهایی که در راستای دستیابی به اهداف فناورانه حرکت کردهاند، این است که به نتیجه دلخواه خود دست یابند.
نظر شما درباره طرح رویداد نوآورانه و جذب ایدههای شرکت چادرملو چیست؟
اولین دوره برگزاری رویداد چادرو در شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، رویداد جذاب و چشمگیری است، زیرا فرایندی سیستماتیک و منظم برای جذب ایدههای خلاقانه و کاربردی در این مجموعه انجام شده است. شرکت معدنی و صنعتی چادرملو برای جذب ایدهها، مراحل مختلفی را پیشبینی کرده است که ابتدا ایدههای مطرح شده به صورت اصولی جمعآوری و پس از انجام بررسی اولیه، غربالگری میشوند و در داخل شرکت به گردش در میآیند. در این راستا شرکت معدنی و صنعتی چادرملو از اتاقهای فکر «Think Tank» و صاحبنظران در داخل شرکت استفاده میکند و تعدادی از ایدههای برگزیده، وارد مرحله داوری میشوند. فرایند جذب ایدههای فناورانه در شرکت معدنی و صنعتی چادرملو نشان میدهد که برای این منظور تبلیغات و اطلاعرسانی درست و مناسبی انجام شده است. دریافت 70 ایده در مرحله اول برگزاری رویداد، تعداد قابل توجه علاقمندان به حوزههای مطرحشده در این رویداد را نشان میدهد. طرح این سوال که شرکتهای دانشبنیان چگونه با این رویداد آشنا شدهاند، یکی از سوالات مهم برای تحلیل روش مناسب تبلیغات به شمار میآید. در هر صورت تعداد بالای ایدههای دریافتی نشان دهنده موفقیت این دوره است.
در رویداد فناورانه چادرو سه حوزه اصلی شامل زنجیره ارزش فولاد، محیطزیست، آب و انرژی و هوشمندسازی و تحول دیجیتال مطرح شده است. دریافت تعداد زیادی از طرحها و ایدههای نوآورانه نشان میدهد که موضوعات مطرحشده و محورهای رویداد چادرو به درستی انتخاب شدهاند. امید میرود که این رویداد نتایج خوبی را برای شرکت معدنی و صنعتی چادرملو به همراه داشته باشد و نتایج به دست آمده تایید کنند که تکرار برگزاری رویداد اثربخش است و میتواند این شرکت را به اهداف فناورانه و نوآورانه برساند. برگزاری رویدادهای فناورانه برای شرکتهای دانشبنیان و فعالان این حوزه نیز نتایج امیدبخشی خواهد داشت و شرکت معدنی و صنعتی چادرملو نیز با مرکز نوآوری نوچاد میتواند در بلندمدت دورههای فناوری را برگزار کند.
لازم به یادآوری این نکته است که دو نوع برگزاری رویداد وجود دارد. در نوع اول یک ایده وجود دارد و افراد و تیمهای مختلف طرحهای خود را پیشنهاد و ارائه میدهند. در نوع دوم شرکتها به دنبال عارضهیابی، مجموعهای از موضوعات و نیازمندیهای خود را مطرح و تشریح میکنند و در اختیار شرکتهای دانشبنیان قرار میدهند که به اصطلاح «Reverse Pitch» و یا ارائه معکوس انجام میشود. در نوع دوم برگزاری رویداد نوآوری نیز خروجیهای ارزشمندی به دست میآید و با توجه به اینکه تیمها و شرکتها متمرکز بر مسائل جدی خود صنعت فعالیت میکنند، یک مزیت ویژه دارد. این مزیت ایجاد یک محصول جانبی (By-product) است، به طوری که شرکتها به به تعداد افرادی علاقمند و توانا در حوزه فعالیتهای فنی دسترسی پیدا میکند.
به نظر شما برجستهترین نکته این رویداد چیست؟ آیا ایدههای مطرحشده در رویداد چادرو توانستهاند، انتظارات داوران را برآورده کنند؟
در تجربه اول برگزاری رویداد شرکت معدنی و صنعتی چادرملو که به صورت منظم در حال برگزاری است، جزییات به خوبی دیده شده است. تیم تکنولوژی و توسعه این شرکت به منظور همراهی ذینفعان، توضیحات، الگوها و موضوعات یکپارچهسازی را به تیمهای نوآور ارائه میدهند. این نکته ویژه را باید در نظر داشت که منظم بودن برگزاری رویداد، سرمایه و دارایی را ایجاد میکند. علاوه بر این، برگزاری رویدادها به صورت منظم، با ایجاد دانش میتواند در دورههای بعد ارتقا پیدا کند. نظم و یکپارچگی در فرایندها یک تجربه جدید و سازنده برای شرکت معدنی و صنعتی چادرملو است و یکی از ویژگیهای برجسته رویداد چادر به شمار میآید.
با مرور کلی بر طرحها و ایدههای برگزیده، میتوان آنها را در چند دسته کلی قرار داد. دسته اول آن دسته از تیمهایی هستند که توانستهاند با فضای رویداد چادرو همگرا شوند و علاقهمندی، توانمندی و زمینه همکاری مشترک خود را در این رویداد به نمایش بگذارند. دسته دوم تیمهایی هستند که ایده نوآورانهای داشتند و بر اساس چارچوب خطی مورد انتظار رویداد، پیشرفت کردند و به بلوغ رسیدند. زمانی که دسته دوم به رویداد وارد میشوند، همگام با آن رشد میکنند. به عنوان مثال شرکتهای دانشبنیانی هستند از این طریق گواهینامه دانشبنیانی و یا استانداردهای مورد نیاز خود را دریافت کردهاند. در حقیقت این امر نشان میدهد که آموزشها و قالبهایی که در طول دوره برگزاری رویداد به شرکتهای دانشبنیان داده شده، باعث رشد چشمگیر و تقویت آنها شده است. اگرچه برخی از طرحها و ایدههای ارائهشده در رویداد چادرو شانس زیادی برای حضور در 10 طرح برتر را نداشتند، اما زمان، انرژی و هزینههای انجامگرفته از دست نرفته و بلوغ در شرکت دانشبنیان شکل گرفته است.
نگاه شرکت چادرملو به این رویداد را با توجه به حمایتهای صورتگرفته، چطور ارزیابی میکنید؟
حرکت شرکت معدنی و صنعتی چادرملو در مسیر حمایت از ایدهها، به معنای پذیرش حرکت در مسیر اقتصاد دانشبنیان است. حمایت از شرکتهای دانشبنیان اولین بار با قرار گرفتن دانشگاه استنفورد در کنار سیلیکون ولی اتفاق افتاد؛ به این صورت که ایدههایی که از این دانشگاه آمدند، توانستند بازدهی بالایی داشته باشند و این موضوع مهم در مقیاس جهانی مورد توجه قرار گرفت. نظریهپردازان علوم اقتصادی نیز پذیرفتهاند که ایدهها و فناوری میتوانند منبع تولید ناخالص داخلی و افزایش آن باشند. بنابراین در برنامه پنجم توسعه که برنامهای داناییمحور بود، نقش شرکتهای دانشبنیان در رشد اقتصادی کشور پذیرفته شد و در برنامه برنامه پنجم توسعه تحت عنوان نظام نوآوری ملی، مولفههای مختلفی تعیین شد، مباحث مرتبط با پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد مطرح شد تا موضوعات علمی و جهتگیری به سمت توسعه فناوری در دانشگاهها است، محقق شود. در برنامه ششم و هفتم توسعه همچنان مزایای اقتصاد دانشبنیان دنبال میشود، زیرا از این طریق اکوسیستمی فراهم میشود که دو طرف جدی دارد. در یک سوی این اکوسیستم تولیدکنندگان و شرکتهای دانشبنیان که در رویداد چارو نیز مشارکت کردند، قرار گرفتهاند و در طرف دوم آن شرکتهایی که نیازمند و متقاضی دانش و فناوری هستند. در ساختار اکوسیستم فناوری، شرکتهای متقاضی، توانمندی خود را برای این تقاضا عرضه میکنند، زیرا اگر تقاضای دانش و فناوری با مکانیزم سنتی پیش برود و متناسبسازی نشود، انرژی صرفشده در شرکتهای دانشبنیان میرا میشود و حتی موجب ناکامی و سرخوردگی آنها شود. بنابراین گسترش ارتباط میان مراکز صنعتی بزرگ و شرکتهای دانشبنیان میتواند علاوه بر رفع نیاز شرکتهای معدنی و صنعتی، زمینه تشویق و پیشرفت هستههای دانشی را نیز فراهم آورد.
بنابراین با در نظر گرفتن مزایای اقتصاد دانشبنیان، هر شرکتی علاقهمند است سهمی در رشد و توسعه کشور داشته باشد. در نخستین نشست دانشبنیان که توسط وزارت صمت برگزار شد، دو حوزه معادن و خودروهای الکتریکی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نشست شرکتهای معدنی و صنعتی حضور داشتند و هر یک آمادگی خود را برای پشتیبانی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان اعلام کردند و سند تفاهمنامهای نیز در این خصوص امضا شد. بنابراین، چنین به نظر میرسد که در مسیر شکلگرفته برای تقویت اقتصاد دانشبنیان، هر شرکتی باید عزم خود را جزم کند و صنایع بزرگ کشور نباید به این مسئله بیتفاوت باشند. تردیدی وجود ندارد که هستههای دانشبنیان در داخل و بیرون از دانشگاه در مراکز نوآوری تعریف شدهاند و امروز فعالیت میکنند.
الگوهای جهانی مزیتهای فراوانی را در مسیر توسعه نوآوری نشان میدهند و اگر این مزایا وجود نداشتند، دنیا به این سمتوسو حرکت نمیکرد. سرمایهگذاری در حوزه اقتصاد دانشبنیان از نوع خطرپذیر است و این سرمایهگذاری صرفا منجر به کسب نتایج مثمر ثمری نمیشود. تنها آن دسته از سرمایهگذاریها با نتایج درخشان و ثمربخشی همراه هستند که کاملا متفاوت با الگوهای سنتی عمل میکنند. نمونههای موفقی در استارتآپهای اقتصاد اشتراکی تعریف شدهاند که نوع کسبوکار و سازوکارشان متفاوت از نوع سنتی است. بنابراین تشکیل شبکه همکاری در نیازمندیهای شرکتهای معدنی و صنعتی و همکاری با شرکتهای دانشبنیان یکی از الزامات پیشرفت در این حوزه به شمار میآید و مدیریت هر شرکتی که این مسیر را انتخاب و در آن حرکت میکند، باید از آن تقدیر کرد. با توجه به این که شرکت معدنی و صنعتی چادرملو مورد رضایت اهالی دانش است، همکاری این شرکت با شرکتهای دانشبنیان رویکردی قابل قبول محسوب میشود و نشان میدهد نیاز و خواسته آنها جدی است.
به طور کلی، زمانی که مرکز نوآوری در یک دانشگاه راهاندازی میشود و دانشجویان و پژوهشگران در قالب یک تیم در کنار یکدیگر قرار میگیرند، اگر شتابدهندهای وجود نداشته باشد که این تیم را جذب کند و پرورش دهد، انرژی صرفشده از بین میرود. در حالی که با حمایت از این مراکز و تقویت انرژی، افراد حاضر در تیمهای دانشبنیان میتوانند به نیروهای زبدهای که دهها برابر ارزش افزوده در صنعت ایجاد میکنند، تبدیل شوند. بر همین اساس اگر در بخش معدن و صنعت کشور، فضایی برای حمایت از ایدهها ایجاد شود، صندوقهای مالی تشکیل شوند و تشویق استارتآپها به پیشرفت خود از طریق شتابدهندهها اقدام میکنند و امید میرود که نتایج اثربخشی برای کشور و جامعه رقم میخورد.