ادغام ؛ حل مسئله یا پاک کردن صورت مسئله؟!

تیتر 20 - امروز و با شرایط فعلی نظام بانکی و اقتصاد کشور، تقریبا همه کارشناسان و فعالین حوزه بانکداری به ضرورت بازنگری در ساختار بانکهای کشور اعتقاد دارند. 

ضرورتی که از دل آن موضوع ادغام موسسات و بانکها مطرح شده و در تازه ترین مرحله بحث ادغام بانکهای نظامی کشور موضوع جدی و در دستور کار عنوان شده است. 

صرف نظر از تامل بر واژه ادغام و بررسی صحت کاربرد آن در چنین فرآیندی، اصلاح ساختارهای بانکی کشور در شرایط فعلی اقتصاد کشور و ادغام بانکها برای افزایش قدرت مالی و کفایت سرمایه بانکی و نیز کاهش ریسک عملیاتی آنها و درنهایت عبور از بحران های ناشی از تحریم، امری ضروری و حتی مرسوم در سایر اقتصادهای دنیاست. 

همانطور که در بحران اقتصادی دهه نخست قرن 21 در اروپا و امریکا شاهد بودیم، اما در کشور ما تجربه جدیدی است که البته نیاز به وضع قوانین جدیدی نیز دارد و هنوز با ابهامات و اما و اگرهایی روبه روست. 

 

در نخستین اقدام عملی در پروژه ادغام، پس از مدتها بحث و سپری شدن زمان بندی های اعلام شده از سوی بانک مرکزی، بالاخره در اردیبهشت سال جاری اولین گام در راستای ادغام موسسات و بانکهای نظامی با ادغام موسسه ثامن در بانک انصار اجرایی شد.

 به گفته مسئولین بانک انصار در این مرحله نخستین فاز این اقدام با تغییر تابلوهای موسسه ثامن به بانک انصار و انتقال حسابها و اطلاعات مالی مشتریان ثامن به بانک انصار صورت گرفت و در پی تصمیم بانک مرکزی، موسسه ثامن در بانک انصار ادغام شد تا با این اقدام به یک بانک واحد با نام انصار تبدیل شوند. 

گرچه در نخستین اقدام بانک انصار با اطلاع رسانی به موقع و شفاف به سپرده گذاران موسسه ثامن، با اعلام شماره حساب جدید در این بانک و ارائه خدمات مناسب بانکی به آنها بدون وقفه و عذر و بهانه توانست رضایت سپرده گذاران این موسسه را جلب نماید و همچنین با پرداخت به موقع مبالغ سپرده ها توانست گام موثری در جهت رضایت عمومی و ارتقای نام بانک بردارد اما هنوز وضعیت کلی این موضوع به درستی روشن نیست و اما و اگرهایی در رابطه با این موضوع مطرح است.

با وجود انتقال حساب مشتریان ثامن به بانک انصار و تغییر فیزیکی تابلوها و ظاهر شعب ثامن به بانک انصار، هنوز وضعیت انتقال اموال و دارایی ها به طور کامل مشخص نشده است.

 همچنین هنوز اطلاعاتی در خصوص وضعیت هئیت مدیره موسسه ثامن وجود ندارد و پرسشی که مطرح این است که آیا در وضعیت جدید مدیرانی که در قالب هیئت مدیره موسسه ثامن نقش کلیدی در وضع نابه سامان این موسسه داشته اند، در ساختار اداری و مدیریتی جدید جایگاهی خواهند داشت؟!

ضمن اینکه گرچه شاید برای جلوگیری از زیان بیشتر ذینفعان از جمله سپرده گذاران موسسه ثامن ادغام با بانکی بزرگ و کارآمدتر ضروری بود، اما آیا نباید با توجه به اینکه این موسسه از جمله موسسات مجاز بود، مسئولین و مدیران این موسسه را نسبت به عملکرد آنها در موسسه ثامن و زیان هایی که متوجه اقتصاد کشور و سپرده گذاران نمودند، پاسخگو نمود؟!

موضوع دیگری که مطرح است و باید نسبت به آن روشنگری نمود این است که آیا واقعا هدف بانک مرکزی در این اقدام چه بوده، اگر هدف صرفه جویی در منابع و هزینه ها و افزایش بهره وری و کارایی بوده، چطور است که همچنان بعد از گذشت در حدود 4 ماه از این ادغام صورت گرفته، صرفا تغییر فیزیکی در شعب را شاهد هستیم و هنوز در خصوص واگذاری اموال، تعیین تکلیف دارایی و مطالبات معوق موسسه و نیز تعیین شرایط کارمندان این موسسه اتقاق جدی ای را شاهد نبوده ایم و نیز وضعیت هینت مدیره این موسسه نیز نامشخص است، آیا بانک انصار با تعداد شعبی که به جا مانده از موسسه ثامن است به فعالیت ادامه خواهد داد، اگر پاسخ بلی است پس چطور صرفه جویی و تجمیع منابع به شکل حداکثری رخ خواهد داد و اگر خیر، تکلیف نیروی انسانی شاغل و موظف موسسه ثامن چگونه خواهد بود؟!

آیا با وجود اینکه هنوز اخباری در خصوص عزل یا انحلال هینت مدیره این موسسه منتشر نشده، ایشان هنوز بابت دارا بودن این سمت ها حقوق و مزایا دریافت می کنند؟!  

همچنین اگر هدف از ادغام جلوگیری از گسترش زیان موسسه ثامن و تامین منافع سپرده گذاران بود آیا ضروری نبود تا در ساختار شفاف تری این اقدام صورت می گرفت؟!

صرف نظر از کارنامه و عملکرد قابل قبول بانک انصار در این فرآیند، به نظر می رسد برای نتیجه گیری بهتر در چنین اقدام مهمی، هنوز فاصله و راههای نرفته زیادی پیش روست.