جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 22
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۴
"تیتر20 " رویکرد فروشگاههای زنجیره ای به منابع انسانی را بررسی می کند؛
بی توجهی به مدیریت منابع انسانی و بهره گیری غیرمنصفانه از نیروی کار، آسیب بزرگ دیگری است که در بسیاری از این فروشگاههای بزرگ به طور سازمان یافته شاهد آن هستیم.
کد خبر: ۳۱۱۷۵
تفاوتی آشکار بین آنچه باید باشد و هست /استثمار نیروی کار برای تامین سود بیشتر!

تیتر20 - با شکل گیری و تاسیس فروشگاههای زنجیره ای در دنیا، بسیاری از اخلاق گرایان و نظریه پردازان توسعه و صاحب نظران علوم اجتماعی، حتی در غرب، معتقد بودند این فروشگاهها به دلیل ترویج فرهنگ مصرف گرایی و گسترش عطش خرید در بین توده های مختلف اجتماعی، نه تنها کارکردهای مثبتی آنطور که وانمود می کنند ندارند، بلکه با شیوه های مختلف، منجر به تولید نیاز کاذب و غیرواقعی به خرید و مصرف بیش از حد نیاز در افراد جامعه شده و در درازمدت فرهنگ مصرف گرایی را بر جامعه تحمیل می کنند. 

انتقادی به جا که امروز ما در کشور خود نیز شاهد این معضل هستیم، اما تجربه فروشگاههای زنجیره ای فروش کالا که از سال 1328 با اولین فروشگاه سپه در ایران آغاز شد، در دهه 70 به طور جدی با گسترش و تنوع بیشتری وارد زندگی اجتماعی ما ایرانی ها شد و امروزه چنان تنوع و گسترشی در زندگی اجتماعی ما ایرانیان یافته اند که به راستی می توان مدعی شد این خرید و تفنن در این نوع فروشگاهها، حتی به بخشی از سبک زندگی و هویت جمعی ما تبدیل شده است.

فروشگاههایی که به دلیل تنوع بالای کالاها و ارائه خدمات گوناگون و نیز دسترسی به طیف وسیعی از نشان های تجاری و کالاهای مختلف برای بسیاری از خانواده ها تبدیل به مکانی ثابت برای خرید نیازهای خانوار و حتی به انتخابی برای روزهای فراغت جهت گشت و گذار تبدیل شده اند.

اما به راستی باید اذعان نمود به موازات این محکم شدن جایگاه فروشگاههای بزرگ در جامعه و سبک زندگی اجتماعی، ما علاوه بر هزینه هایی که بابت عدم کنترل نیاز و افزایش مصرف می پردازیم، فرصتی دیگر برای سرمایه داری می آفرینیم که تا صرف نظر از همه مرزهای اخلاقی و حقوق انسانی به منافع خود بیاندیشد.

گسترش فرهنگ مصرف گرایی همه انتقادی نیست که به فروشگاههای زنجیره ای می توان وارد دانست. بی توجهی به مدیریت منابع انسانی و بهره گیری غیرمنصفانه از نیروی کار، آسیب بزرگ دیگری است که در بسیاری از این فروشگاههای بزرگ به طور سازمان یافته شاهد آن هستیم.

البته طرفداران تشکیل چنین فروشگاههایی معتقدند که تشکیل فروشگاه‌های زنجیره‌ای یکی از مسیرهایی است که کشورهای توسعه‌یافته آن را طی کرده و از مزایای آن بهره می‌برند؛ مسیری که بی‌شک کشورهای درحال توسعه‌ نیز باید آن را طی کنند. چرا که این گونه فروشگاهها می توانند با حذف واسطه ها و سرشکن کردن هزینه ها، محصولات را با ارزان‌ترین قیمت به دست مصرف کننده نهایی برسانند.

اما باید یادآور شد این همه داستان نیست، وقتی صحبت از سود و زیان چنین فروشگاههایی است همه متوجه بخش اقتصادی موضوع هستند و از رنجی که در بسیاری از این فروشگاهها بر نیروی انسانی شاغل تحمیل می شود سخن و توجهی در میان نیست.

باید توجه کرد که فروشگاههایی که مدعی اند با کنترل هزینه های تبلیغات غیرضروری و حذف واسطه ها کالاها را با قیمتی ارزان تر به دست مصرف کننده می رسانند، چه رویکردی به منابع انسانی در فروشگاههای خود دارند و آیا در راه دست یابی به سود بیشتر و کاهش هزینه ها، استفاده از نیروی کار ارزان را نیز سرلوحه قرار داده اند؟!

در یک مورد مطالعه میدانی بسیاری از فروشندگان و شاغلین در یکی از این نام های تجاری بزرگ و مطرح فروشگاههای زنجیره ای ( که البته می توان ادعا کرد موضوع فراگیری در میان اغلب این فروشگاههاست)، بسیار از شرایط سخت و دشوار موجود ابراز نارضایتی می کردند.

ایستادن طولانی و مستمر پرسنل سطح فروش گاهی جتی تا 14 ساعت، در مواردی صندوقداران نیز گاه حتی تا 16 ساعت به طور متوالی باید به صورت ایستاده کار کنند،عدم موافقت با مرخصی های قانونی پرسنل و حتی الزام به حضور در محل کار حتی در روزهای تعطیل،پایین بودن میزان حقوق و دستمزد در مقایسه با شرایط و ساعت طولانی کار،اضافه کاری های اجباری بدون دریافت دستمزد و عدم رعایت کرامت انسانی پرسنل از جمله تفتیش بدنی هنگام خروج از محل کار و حتی نداشتن حق اعتراض یا صحبت با هیچ رسانه یا نهادی خارج از مجموعه فروشگاه که منجر به اخراج از کار خواهد شد همه و همه استثماری است که به طور سازمان یافته بر بسیاری از شاغلین این فروشگاه ها تحمیل می شود.

نباید فراموش کرد که بی شک کارکنان سرمایه های بی مانند یک سازمان محسوب می شوند. اگرچه در فرآیند تولید و بازاریابی، برای کسب سود و افزایش شهرت برند، به مشتری و مشتری مداری تاکید می شود اما امروزه سازمانهای موفق به خوبی دریافته اند که تحقق سود و حتی فروش بیشتر و استمرار فروش کالاها، به دلبستگی کارکنان و نقش آفرینی آنها در ارزش آفرینی سازمان بستگی تام دارد. 

کارکنان دلبسته و دلسوز نه تنها در روند رشد و افزایش درآمد و ثبات سود تاثیر گذارند بلکه در بالندگی نام و نشان تجاری، جایگاه و تاثیر ویژه ای از خود به جای می گذارند. 

در واقع مزیت رقابتی هر سازمان، نیروی انسانی آن است. جذب مشتری و ارتقای خوش نامی سازمان به همبستگی، تلاش و تعهد همه کارکنان آن برای رفع تنگناهای پیش رو وابستگی تام دارد.

اما به نظر می رسد در بسیاری از این فروشگاهها تنها برخی از کالاها نیست که مشمول تخفیف شده و ارزان تر عرضه می شوند، بهای جان آدمی نیز ارزان است!


ارسال نظرات
موضوعات روز