پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
این تصور که سپام جایگزین سوئیفت است، از پایه و اساس غلط است و اصلاً چنین چیزی ممکن نیست. در مقطعی این رویکرد وجود داشت که با ایجاد یک سازوکار واسطهای، ارتباطی بین سوئیفت و سپام برقرار گردد، اما چنین موضوعی تاکنون محقق نشده است.
کد خبر: ۳۲۱۱۵
تیتر20 - با اعلام خروج واشنگتن از توافق برجام، ایالات متحده آمریکا طی دو مرحله بازگشت تحریم ها علیه ایران را کلید زد که درنهایت روز دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ (۵ نوامبر ۲۰۱۸)، رسماً آغاز دور جدید تحریمهای جمهوری اسلامی ایران را اعلام کرد، در تحریم های تازه با هدف قطع ارتباطات مالی و بانکی ایران با سایر کشورها،شبکه بانکی سوئیفت، که در واقع به نوعی ستون فقرات تبادلات مالی جهان محسوب می شود نیز روز دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷ گفت که خدمات بانکی خود را به چندین بانک ایران، پس از بازگشت تحریم ها علیه ایران از سوی امریکا، به حالت تعلیق درآورده است.
در واکنش، بانک مرکزی ایران اعلام کرد که سامانههای جایگزین پیامرسانی از مدتها پیش برای پوشش امکانات و خدمات سوئیفت پیشبینی، توسعه و عملیاتی شدهاند و حتی در رسانه ها از راه اندازی سوییفت ایرانی نیز سخنانی مطرح شد.
در خصوص سامانه های پیام رسان مذکور و نیز طرح راه اندازی سوییفت ایرانی، گفت و گویی داشته ایم با مهدی رضائی، کارشناس حوزه بانکی که در ذیل می خوانید:
لطفاً در ابتدا کمی درخصوص بحث راه اندازی شبکه مالی بین بانکی که به عنوان سوئیفت ایرانی از آن یاد میشود توضیح بفرمایید؛ اینکه اساساً این طرح چیست و قرار است چه نقشی را ایفا کند؟
در همین ابتدا باید گفت این واژه "سوئیفت ایرانی" چندان واژه صحیح و معنی داری نیست و اینکه اساساً قرار نیست اتفاق ویژهای بیفتد. بلکه اکنون که این موضوع مورد توجه قرار گرفته، باید دانست که تنها قرار است راهکاری برای کمک به تامین برخی نیازهای مهم کشور آن از چند مبدا خاص، اجرایی شود.
در مقدمه باید اشاره کنم نظر به روند بی ثباتی که در کیفیت بهرهگیری بانکهای ایرانی از سوئیفت بعد از انقلاب وجود داشته و چندسال یکبار به بهانههای مختلف از جمله تحریم، دسترسی این بانک ها به این سامانه مختل شده، همواره تمهید یک راهکار ثانویه (آن هم برای ارتباط داخلی) دغدغه شبکه بانکی بوده است.
در سال 1392 با دورنمای اینکه کلیه تبادلات پیام های مالی در یک بستر یکپارچه در شبکه بانکی صورت بگیرد، بانک مرکزی اقدام به راه اندازی سامانه الکترونیکی پیام رسانی مالی (سپام) کرد تا بانکهای کشور از یک بستر مستقل و صرفاً به منظور ارتباط داخلی از یک سازوکار ارتباطی برخوردار باشند.
به عنوان مثال یکی از کاربردهای آن این است که در فرآیند صدور ضمانتنامه، پیامها و اطلاعاتی که در خصوص اخذ تائیدیه های لازم و احراز هویت هاست، از طریق این سامانه با مراجع مختلف مثل بانک مرکزی و سایر بانکها، رد و بدل می شود.
بوسیله سپام در داخل کشور ما برای صدور اعتبارات اسنادی داخلی ریالی بین بانکها و موسسات مختلف می توانیم از آن بهره ببریم و هیچ مشکلی هم وجود ندارد و راهکاری دایمی خواهد بود.
لذا سپام یک ابزار نرمافزاری با یک زیرساخت ارتباطی بین بانکهای ایران است و اکنون در شبکه بانکی با رضایت نسبتاً خوبی درحال فعالیت است و کم کم مبنای طیف گسترده ای از عملیات بانکی قرار گرفته است.
اما این تصور که سپام جایگزین سوئیفت است، از پایه و اساس غلط است و اصلاً چنین چیزی ممکن نیست. در مقطعی این رویکرد وجود داشت که با ایجاد یک سازوکار واسطهای، ارتباطی بین سوئیفت و سپام برقرار گردد، اما چنین موضوعی تاکنون محقق نشده است.
واقعیت این است که اگر بحث تحریم ها وجود نداشت و کانال ارتباطات بانکی ما با دنیا بدون هیچ مشکلی و همواره برقرار و فراهم بود، همین سوئیفت بلژیکی برای ارتباط داخلی بانک های کشور ابزار مناسبی بود، اما بدیهی است که اکنون فضا کاملا متفاوت است.
پس این که در محافل بانکی و رسانه ای از راه اندازی سوییفت ایرانی می شنویم، اساسا قابلیت اجرایی دارد؟
بازهم می گویم سوئیفت ایرانی عبارت نامانوسی است.
در جریان رخدادهایی که منجر به اعمال تحریمهای جدید و گسترده علیه شبکه بانکی ایران در آبان ماه گذشته شد، طبیعتاً بخش قابل توجهی از فعالیتهای ارزی ما محدود شد و فرآیند تامین خارجی بسیاری از تامینکنندگان مختل شد.
حتی بانکها و موسسات چینی هم که حجم قابل توجهی از مراودات ارزی ما با آنها بود اکنون دیگر حاضر به همکاری به شکل گذشته نبودند و بعضاً رسما اعلام کردند که در بستر سوئیفت پاسخ و ترتیب اثری به پیامهای ما نخواهند داد. لذا بهرهبرداری ما از سوئیفت به محدودترین سطح خود رسید.
حال درخصوص تامین برخی کالاها و نیازهای اساسی در بخش غذا و دارو دغدغههایی مطرح گردیده و در یک راهکار پیشنهادی مقرر است که سپام ابزاری در اجرای این راهکار باشد. همین است که بعضاً فکر میکنند سپام جایگزین سوئیفت میشود و همه مشکلات ارزی برآمده از تحریمهای بانکی مرتفع میشود. لذا این تفکر اساساً غلط و ساده انگارانه است.
طبق توافقات صورت گرفته در سطوح کلان سیاسی، مقرر است برخی اقلام مهم در رستههای غذا و دارو از برخی کشورها نظیر روسیه تامین گردد. بدیهی است که این فرآیند تامین مستلزم پرداخت و تسویه مالی نیز هست که آن نیز خود باید بر بستر سوئیفت صورت پذیرد. لیکن ما اکنون امکان فعالیت در سوئیفت نداریم.
حال در راهکار ارائه شده که صرفا محدود به اجرای عملیات مبادلات مالی تامین کالاهای موصوف است، تمهید یک بستر ارتباطی با برخی از بانکهای کشور تامین کننده (نظیر روسیه) در دستور کار است که قرار است از سپام به عنوان ابزاری برای اینکار استفاده شود.
در این فرآیند با تبیین و اجرای برخی پروتکلها و ارتقاء برخی قابلیتهای نرمافزاری در سپام و سامانههای بانکهای طرف و همچنین ایجاد بسترهای ارتباطی لازم، زمینه برای تبادل اطلاعات مالی و نتیجتاً پرداخت وجوه و یا تعهد پرداخت هزینه آن کالاها به تامینکنندگانشان، فراهم میگردد.
پس بازهم لازم به تاکید است که سپام تعریف و کارکرد خود را دارد و در این مقطع قرار نیست تبدیل به یک ابزار بین المللی برای اجرای تبادلات مالی گردد.
در فضای نظام بانکی بین الملل، کدام بانکها اعلام آمادگی کرده اند؟
در حال حاضر قراراست این پروژه با بانکهایی نظیر میر بیزنیس روسیه و شاید هم EIH صورت پذیرد.
آیا این سامانهها ایرانی هستند و فرآیند پیاده سازی آنها چگونه است؟
سامانه سپام که تولید شرکت خدمات انفورماتیک است که اساساً ایرانی و بومی است و از ابتدا در داخل ایجاد و بهره برداری شده است. درخصوص برقراری ارتباط هم طبیعتاً اعمال اصلاحات و تغییرات لازم از جانب بانکهای طرف ضروری است.
برای شروع این فرآیند ابتدا باید بستر ارتباطی شعب خارج از کشور بانکهای ایرانی با مقر مرکزی آن ها در ایران فراهم شود و یا اینکه اصلاحات لازم صورت پذیرد که چندماهی است که بانک ها ملزم به این کار شده اند.
خب حتی در صورت اجرای موفق، چه تضمینی برای فعالیت و مختل نشدن دوباره وجود دارد؟
البته این خود میتواند محکی باشد برای شرکای تجاری و سیاسی ایران و فضای مناسبی برای ارزیابی آن ها از جانب ما است. / سارا دلیریان