پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
نادر نادرپور، شاعر نام آشنای ایرانی شعری دارد که مطلع آن این چنین است: «پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال، یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام. تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم، ناز هزار چشم سیه را خریده ام»
کد خبر: ۳۶۱۳۸
تیتر20/ سرویس بهداشت و زیبایی - چندی پیش که در خیابان گاندی به سوی پایین قدم می زدم در کف پیاده رو برگه های تبلیغاتی زیر پای شهروندان چسبانده شده بود که مضمون آن اشاره به همین شعر نادرپور داشت. « ما شمار را پیکر تراشی می کنیم» این تبلیغ که مربوط به یک کلینیک زیبایی بود، در صدد القای این فکر به مخاطبان و مشتریان خود بود که می توانید به هیات فعلی خود (حتی اگر دیو هم باشید) وارد کلینیک ما شوید و با یک پیکر تراشیده و در قاموس یک «باربی روزآمد» از آن طرف خارج شوید.
روزگاری پیش از این که شعر نادر پور سروده شد و زمان زیادی هم از آن نمی گذرد، فرهنگ، عادات و زیبایی شناسی ما مردم ایران روال متفاوت و دیگرگونه ای داشت. مبانی زیبایی شناسی بر اساس جمال طبیعی سنجیده می شد و شهروندان اعم از زن و مرد به دنبال ده ها روش مختلف برای دست کاری در بدن و اندام خود نبودند.
حال چه اتفاقی روی داده است که در سراسر کشور تب و تاب زیبایی و زیبا سازی فراگیر شده است و ضرب المثل معروف «بکش و خوشگلم کن» مصداق بارز رفتارشناسی ما ایرانیان و دغدغه اصلی همگان شده است. تاجایی که این روزها در بین اطرافیان، مخصوصا خانم های جوان کسی را نمی توان پیدا کرد که دستی در اندام خود نبرده باشد و یا قصد این کار را نداشته باشد.
تب دستکاری در چهره و اندام در میان مردم و گسترش تبلیغات سرسام آور مراکز زیبایی که این روزها با گردش مالی بسیار کلانش به یکی از کسب و کارهای بسیار سودآور تبدیل شده است، ریشه در کدام آبشخور فرهنگی و رفتارشناسی دارد؟
جالب این جاست که با توجه به گسترش مدیا و رسانه های اجتماعی ما شهروندان جهان سومی به راحتی امکان مقایسه کنش اجتماعی و فردی خود را با کشورهای پیشرفته داریم و به وضوح می توانیم ملاحظه کنیم که ساده زیستی و الگوهای زیبایی مبتنی بری «سادگی» بخش اصلی فرهنگ مردمان در کشورهای توسعه یافته است. جالب این جاست که حتی ایرانیانی که مدت هاست در مغرب زمین زندگی می کنند و تحت تاثیر رفتار فرهنگی اطرف خود قرار دارند، سلوکی کاملا متفاوت نسبت بر ایرانیان داخل دارند. نمونه بارز آن عدم توسل به آرایش ها و تزیینات اغراق آمیز از سوی این افراد است.
آیا این همه هزینه کلان و غوغای به راه افتاده در زمینه زیبایی ریشه در فکر «خود زشت انگاری» ما ایرانی ها دارد؟ آیا داشتن بالاترین سرانه مصرف مواد آرایشی در کنار کشورهایی مانند عربستان و سایر کشورهای عقب افتاده ناشی از احساس عدم اعتماد به نفسی دارد که خود به خاطر عقب افتادگی در سایر شاخص های اجتماعی است؟
آیا بخشی از تب پیکرتراشی در کشور ناشی از تغییر فرهنگ زیستی جامعه و گسترش تنبلی و روی آوردن به خوارک های مضر و نپرداختن به ورزش و در پیش گرفتن تغذیه و زندگی سالم نیست؟
نباید فراموش کرد که سلامت واقعی فقط با تغییر سبک زندگی و روی آوردن به ورزش و رعایت اصول مناسب تغذیه به دست می آید.
درصدی از موج گرایش به مراکز زیبایی از دهان و دندان و پوست و لاغری و پناه بردن به انواع دستگاه هایی لیزری و پزشکی وارداتی که بازار بسیار خوبی پیدا کرده است، علاوه بر دلایلی که در بالا به آن ها اشاره شد به فراگیر شدن سبک خطرناک زندگی امروزی بر می گردد. جالب این جاست که دستگاه های متعدد وارداتی که این روزها بازار مصرفی اش در ایران بسیار داغ است، احتمالا در میان مردم کشورهای سازنده شان، تا این حد مورد مصرف ندارند.
البته بدیهی است مراجعه به پزشکان متخصص پوست، مو، زیبایی، دهان دندان و بسیاری از موارد امری پذیرفته شده است، اما سخن بر سر این است که این امور در حال حاضر از حوزه پزشکی و ضروریات خارج شده و به رفتاری افراطی تبدیل شده است که از منظر مطالعات اجتماعی قابل تحلیل و بررسی و نه با رویکرد پزشکی و سلامت.
امروز پیکر تراشان پیر و جوان با انواع اقسام دستگاه های وارداتی و مدرن در پی ساخت و ساز اندام شهروندان تهرانی و ایرانی هستند، به گونه ای که در این بازار کساد اقتصاد و مسکن این سازندگان بدن کار و بارشان از سازندگان مسکن پیشی گرفته و شاید گردش مالی این حوزه از بخش مسکن هم بیشتر شده است. در این میان نمونه های بسیاری هستند که در این رهگذر نه تنها بر زیبایی شان افزوده نشده، بلکه سلامت جسمانی و زیبایی طبیعی وخدادادی خود را نیز فدای تنوع طلبی و ماجراجویی خود کرده اند.