پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
متاسفانه خبرنگاران از منظر حقوق و مزایای صنفی یکی از منفعل ترین صنوف کشور هستند.
جامعه ای که ماهیت کاری آن دفاع و حمایت از حقوق گروه های اجتماعی مختلف است، در مقام دفاع از حقوق خود ضعیف ترین عملکرد را داشته باشد.
کد خبر: ۳۶۱۹۹
تیتر20 - یک بار دیگر 17 مرداد از راه رسید. روزی که در تقویم رسمی کشور به اسم روز خبرنگار شناخته می شود. روزی که اگرچه از منظر یادآوری جایگاه و اهمیت اطلاع رسانی و نقش نهادهای عمومی در نقد شرایط کشور از یک سو، و مشکلات و دشواری های شغل خبرنگاری از سوی دیگر، اهمیت شایسته ای دارد، اما به نظر می رسد در سال های گذشته، مشکلات خبرنگاران روز افزون بوده است.
در ریشه یابی مشکلات خبرنگاران و رسانه های مستقل، مهم ترین مساله ای که به نظر می رسد، احاطه و استیلای کامل نهادها، مدیران، و کانون های قدرت دولتی بر مطبوعات است.
این رویه به قدری در نشریات کشور نهادینه شده است که تقریبا نمی توان از حیات رسانه های مستقل و جریان رسانه ای منتقد و خارج از منطقه اعمال نفوذ قدرت سخن گفت.
طبیعی است که در چنین شرایطی، کیفیت زیست فردی، اجتماعی و حرفه ای خبرنگاران هم تابعی از همین متغیر خواهد بود.
خبرنگاران مستقل که به هیچ کانون قدرتی تعلق خاطر ندارند، یا می خواهند به شکلی کاملا مستقل به حیات شغلی خود ادامه دهند، در این فضا امکان رشد و بالندگی و در نهایت ارتقای کیفیت کاری خود را نخواهند داشت.
علی رغم این که هیچ موسسه مطالعاتی یا هیچ یک از پژوهشگران علوم اجتماعی و ارتباطات تحقیقی در باره سرگذشت و سرنوشت هزاران روزنامه نگاری که در سه دهه گذشته، در رسانه های گروهی ایران فعالیت کرده اند، به عمل نیاورده اند، اما نگاهی اجمالی به مسیر زندگی صدها نفر از همکارانی که در این مدت حضور رسانه ای داشته اند، گویای حقیقت تلخی است که جامعه خبرنگاری ما با آن مواجه بوده است.
مهاجرت دسته جمعی روزنامه نگاران ایرانی که بسیاری از آن ها از افراد کارکشته و حرفه ای این عرصه بوده اند و بسیاری علی رغم میل باطنی خود به این سونامی کوچ تن داده اند، نخستین شاخص رفتار جمعی خبرنگاران در مواجهه با ناملایمات و چالش های پیش رو بوده است.
مشکلات صنفی خبرنگاران، روزنامه نگاران و سایر فعالان حوزه رسانه، اعم از تنگنای معیشت، عدم امنیت شغلی، نبود حمایت های اجتماعی قابل اتکا، عدم امکان بازنشستگی به موقع و قابل قبول، نداشتن امنیت شغلی برای به منصه ظهور رساندن ظرفیت های فردی و بروز شایستگی های فردی و موارد متعدد دیگر فقط بخشی از مشکلات خبرنگاران در دهه های اخیر بوده است.
خانه نشینی اجباری، کوچ اجباری، خروج از شغل اصلی و تن دادن به فعالیت های غیر مرتبط برای امرار معاش، مهاجرت اجباری به شهرستان های دورتر برای کاستن از هزینه های زندگی، عدم امکان تشکیل خانواده و داشتن فرزندان، عدم توانایی در حمایت از افراد تحت تکفل و به سر بردن در وضعیت بحرانی عسرت و استیصال، از جمله سرگذشت بخشی از جامعه خبرنگاران مستقلی بوده است که بدون ارتباط با کانون های قدرت تلاش کرده اند در این شغل فعالیت نمایند.
همه این ها باعث شده است که صرف نظر از موارد معدود، جامعه خبرنگاری ایران نتواند مانند سایر زمینه های هنری و حتی فرهنگی خروجی های قابل اعتمادی در عرصه بین المللی داشته و در عصر رسانه، نهاد مدیای ایرانی را به عنوان یک هویت بومی به جهانیان معرفی نماید.
البته بدیهی است که منظور کسانی هستند که بتوانند از بستر خبرنگاری فارسی زبان برخاسته و حضوری بین المللی را تجربه نمایند.
متاسفانه خبرنگاران از منظر حقوق و مزایای صنفی یکی از منفعل ترین صنوف کشور هستند. شاید به این دلیل که خصلت و ماهیت عملکرد خبرنگاران خواه و ناخواه کارکرد این قشر فعال کشور را به حوزه های سیاسی متصل می نماید.
همین مساله باعث شده است در مقایسه با سایر اقشار کارگری و کارمندی کشور، در ته صف مطالبات صنفی قرار داشته باشد.
عدم امکان فعالیت طبیعی انجمن صنفی منسجم مقتدر و بون حضور عناصر سیاسی که می توانست در رتق و فتق امور صنفی و معیشتی خبرنگاران عملکرد بهتری داشته باشد، یکی از نمونه های بارز این مساله است. سیاسی شدن یک نهاد صنفی نه تنها به نفع جامعه خبرنگاری ایران تمام نشد، بلکه باعث از هم پاشیدن نهادی شد که پیش از انحلال خود از ماهیت علمکردی خود تهی شده بود.
شاید فروتنی این قشر باعث شده است که جامعه ای که ماهیت کاری آن دفاع و حمایت از حقوق گروه های اجتماعی مختلف است، در مقام دفاع از حقوق خود ضعیف ترین عملکرد را داشته باشد.
متاسفانه در حال حاضر و در شرایط دشوار اقتصادی کشور، هستند تعداد زیادی از روزنامه نگاران مستقلی که به شدت از نظر معیشت دچار مشکل هستند و حتی در مواردی چون پرداخت اجاره بها و گذران امور ساده زندگی خود دچار شکل هستند.
نکته قابل توجه این که تقریبا هیچ نهاد متولی و مرتبطی هم نیست که حتی برای پی گیری امور معیشتی خبرنگاران قدم ساده ای بردارد.
انجام یک سرشماری ساده و تدوین دیتای قابل اتکا از جامعه خبرنگاری که اکنون در داخل کشور زندگی می کنند، مثلا از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی امری الزامی و ساده است.
رفع و رجوع امور معیشتی ساده ای مانند، بیمه روزنامه نگاران که به دلایل نابه سامانی شغلی در بسیاری از موارد امکان استفاده از حق بیمه بیکاری هم ندارند، امری است که به لحاظ مناسبات اجتماعی و شهروندی بخشی از نهادهای متولی است که اکنون به محاق فراموشی سپرده شده است.
خبرنگاران در حالی یک بار دیگر شمع لرزان کیک تولد روزشان را فوت می کنند که در غالب موارد برای خود آینده ای روشن و حتی آینده ای مشخص تصور نمی کنند. قشری که تمام عمر خود را برای سوق دادن جامعه به سوی آینده ای سالم وروشن تلاش کرده اند.