در چند ماه اخیر قیمت ورقهای روغنی این کارخانجات در بازار جهش عجیبی را رقم زد، به طوری که قیمت ورق فولادی در بازار از پاییز سال گذشته تا به امروز بالغ بر 100 درصد رشد داشته است. این در حالیست که قیمت مواد اولیه این کارخانجات در بورس کالا فقط 50 درصد افزایش داشته است. افزایش قیمت بازار آزاد منجر به این شد که قیمت این محصول در کشور به حدود 820 دلار در تن رسید، در حالی که قیمت جهانی این محصول براساس گزارش متال بولتن حدود 550 دلار است. به عبارت دیگر مصرف کننده داخلی این محصول را که از صفر تا 100 در کشور و با یارانههای انرژی دولتی تولید میشود، حدود 80 درصد بالاتر از قیمت جهانی تهیه میکند. با فرض تولید 70 درصد ظرفیت کارخانه فولاد غرب و هفت الماس، این دو کارخانه قادر به تولید حدود 75 هزار تن ورق روغنی در ماه هستند. با توجه به اختلاف 270 دلاری این محصول در بازار ایران و قیمت جهانی، سودی معادل 20 میلیون دلار و یا به عبارتی 340 میلیارد تومان در ماه عاید این دو کارخانه یا دلالان میشود. به عبارت دیگر یارانه حدود 5/7 میلیون ایرانی در جیب عدهای خاص میرود.
شرایط زمانی تلختر میشود که تولید ورق روغنی فولاد مبارکه و فولاد گیلان را به این ارقام اضافه کنیم. قیمتهای ورق روغنی در کشور تا حدی بالا رفته است که تعدادی از مصرفکنندگان این ورقها که ناتوان از خرید در بازار داخل بودند، ناچار به این نتیجه رسیدند که نسبت به واردات این ورقها از کشورهای همسایه یا چین اقدام کنند. به عبارت دیگر ارزی که میتوانست برای واردات دارو به کار گرفته شود، به واردات محصولی اختصاص پیدا کرد که در داخل تولید میشود.
با فرض درست بودن موارد بالا، سوالی که مطرح میشود این است که راه حل مشکل ایجاد شده چیست؟ برای حل مشکل باید ابتدا پی به چرایی ماجرا برد. کارخانههای فولاد غرب و هفت الماس مواد اولیه خود را از دو مسیر تامین میکنند. اول از طریق خرید مستقیم از فولاد مبارکه در بورس کالا و دوم از طریق خرید مستقیم از کف بازار و یا تولید اجرتی برای اشخاص خاص که آنها نیز مواد اولیه را از کف بازار تهیه میکنند. از آن جا که بخشی از مواد اولیه این کارخانهها از کف بازار خریداری میشود، در نتیجه تمام محصولات تولیدی این کارخانهها بر اساس قیمت کف بازار نرخگذاری میشود. احتمالا کارخانههای نورد سرد تمامی سهمیه مواد اولیه خود را که با نرخ دولتی از بورس کالا تهیه میکند با نرخ بازار به فروش میرساند. در واقع اگر تمامی مواد اولیه مورد نیاز از بورس کالا تامین شود، باعث تعدیل قیمتها میشود.
پرسش بعدی که مطرح میشود این است که چرا با وجود اینکه مواد اولیه مورد نیاز این کارخانهها در ایران و فقط توسط فولاد مبارکه
آن هم با نرخ دولتی تولید میشود، مستقیما به دست نوردکاران نمیرسد و سر
از بازار سیاه در میآورد؟ چه کسانی مواد اولیه مورد نیاز این کارخانهها
را با نرخ دولتی خریداری میکنند و مجددا به این کارخانجات با نرخ بازار
سیاه میفروشند؟ این افرادی را که ماهانه چند صد میلیارد تومان رانت در
اختیار دارند، کارخانههای فولاد مبارکه، هفت الماس و فولاد غرب میشناسند،
حتی در غیر این صورت به راحتی قابل شناسایی هستند. همچنین اگر کارخانههای
مذکور به دلیل سو مدیریت، با وجود یارانههای انرژی و کارگر ارزان ایرانی
قادر به تولید محصول با قیمت جهانی نیستند چرا باید مواد اولیه با نرخ
دولتی در اختیار آنها قرار گیرد؟ آیا اگر فولاد مبارکه مواد اولیه را در
اختیار تولیدکننده خارجی قرار دهد و مابهازای آن ورق روغنی وارد کند،
منافع بیشتری برای مصرف کننده ایرانی ایجاد نخواهد شد؟/ اقتصادآنلاین