تیتر۲۰- آلن دوباتن فیلسوف و نویسنده، متولد سوئیس و ساکن لندن است. او یکی از مؤسسان مدرسه زندگی است و کتابهای مختلفی دارد که از ایننظر بهدلیل ترجمه آثاری چون «تسلیبخشیهای فلسفه» در ایران نویسنده شناختهشدهای محسوب میشود. یکی از آثار دوباتن، کتاب «اخبار؛ راهنمای کاربر» (The news: a users manual) است که سال ۲۰۱۴ توسط انتشارات پنگوئن منتشر شد.
ترجمه فارسی کتاب «اخبار» بهقلم مریم تقدیسی سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شد. چاپ اینکتاب در بازار نشر کشور، آن را در کنار آثار دیگری چون «دیگر اخبار نخوانید» رولف دوبلی قرار میدهد که درباره شناخت رسانه و مطبوعات امروز نوشته شدهاند.
دوباتن هم در کتاب خود، همان حرف دوبلی را میزند که اخبار بهعنوان محصول کمپانیهای بزرگ خبر بهجز جا گذاشتن رسوبی مبهم و یاس آور در ذهن، تأثیری در افزایش دانایی ندارد. تصور ما در دورهای که زندگی میکنیم، این است که با گوش ندادن به برنامههای خبری کار نادرستی کردهایم. چون ترک عادتی که در سالهای نوجوانیمان شکل گرفته سخت است. به گفته دوباتن که سعی کرده در کتاب خود با رویکرد پدیدارشناسانه به خبر و رسانه نگاه کند، گردآوری اخبار در بخش اعظم تاریخ چنان سخت و انتقالش چنان پرهزینه بوده که تاثیراتش هم بر زندگی مردم محدود بوده است. اما امروز در جهان تقریباً هیچجایی نیست که برای فرار از اخبار بتوان به آن پناه برد. جار و جنجال اخبار به اعماق وجود آدمها نفوذ کرده و چه موفقیت بزرگی است یک لحظه آرامش در دنیای امروز! دوباتن اینجملات شاعرانه را اینگونه به پایان میرساند: و چه خویشتنداری پارسایانهای لازم است برای روی گرداندن از مهلکه اخبار و روزی را گوش سپردن تنها به صدای باران و افکار خود!
عاملی که دوباتن معتقد است در کار رسانههای خبری باید سرزنش شود، پول است؛ چیزی که رسانههای سعودی و صهیونیست زیاد دارند و بهطور گسترده از آن بهرهبرداری میکنند. دوباتن میگوید شرکتهای خبری بهدلیل نیازهای مالی نمیتوانند خبرهایی ارائه کنند که برای اکثر مردم جذاب نباشند و «اینمیان چه توافقاتی که صورت نمیگیرد و چه خصایص فردی و غرابتهای سودمندی که سرکوب نمیشوند.» بنابراین مشخص است که رسانهها برای ادامه حیات خود باید چه رویکردی را در پیش بگیرند و نمیتوانند برای رضای خدا و آگاهی واقعی مردم اقدام کنند.
ماجراهای خبری زیر لوای برندهای مشهور به مخاطب ارائه و از این طریق از قدرت تأثیرگذاری برخوردار میشوند. دیگر سخن درست دوباتن درباره روانشناسی مردم جهان است که اگر سخنی را از زبان یکدوست بشنوند، توجه چندانی به آن نمیکنند اما اگر با تیتر درشت یا زرق و برق زیاد در برند رسانهای با آن مواجه شوند، سپر انداخته و همه حواس خود را به آن میدهند.
آلن دوباتن هم مانند رولف دوبلی در انتهای کتاب خود، مخاطب را به رفتن به کتابخانههای مرجع و قفسههای فراموششده کتاب توصیه میکند. او هم معتقد است فرد باید اطلاعات خود را از کتاب و منابع دستهاول بگیرد نه رسانههایی که هر کلمه و هر لحظه از فعالیتهایشان با هدف و غرض مشخصی تولید میشود.
دوران مدرن و جابهجایی جایگاه اخبار و دین
با رسیدن به اولینصفحه کتاب، دوباتن بدون مقدمه وارد بحث میشود و اصطلاحاً توی شکم موضوع میرود. او میگوید ما کارهایمان را موقتاً به تعویق میاندازیم تا بار دیگر اطلاعات مهمی درباره دستاوردهای بزرگ، فجایع، جنایتها، اپیدمیها و روابط عاطفی پرتنشی که از آخرین باری که اخبار را گوش کردهایم برای نوع بشر در سراسر کره زمین اتفاق افتاده، دریافت کنیم. و اضافه میکند کتاب «اخبار» تلاشی برای آن است که این عادت فراگیر و آشنا از آنچه هماکنون هست، عجیب و غریبتر و حتی خطرناکتر به نظر برسد. دوباتن معتقد است با وجود عزم راسخ اخبار در پیگیری وقایع غیرعادی، تنها کاری که ماهرانه از آن اجتناب میکند، باز کردن چشم مخاطبانش به روی واقعیت خود اخبار و تسلط شدیدش بر زندگی آنهاست.
هگل در فلسفه پیچیدهاش گفته بود جوامع، زمانی مدرن شدند که اخبار بهعنوان منبع اصلی ارشاد و معیار اقتدار، جانشین دین شد. دوباتن با ذکر اینجمله هگل میگوید امروز اخبار جایگاهی معادل با جایگاه اعتقادات مذهبی پیدا و ساعات مهم زندگی مردم را بهجای عبادت صبحگاهی و عبادت شامگاهی پر کرده و در این زمینه، اگر یکی از مردم از شرکت در مناسک (احترام به اخبار) سر باز بزند، به بدعتگذاری متهم میشود. او میگوید اخبار، آشکارا نمیگوید که صرفاً امور جهان ما را گزارش نمیکند. بلکه بیوقفه در حال خلق سیارهای جدید در ذهن ماست؛ جهانی که با اولویتهای کاملاً متمایز اخبار همسوست. اینفیلسوف سوئیسی همچنین در ابتدای کتابش میگوید ما هرگز بهشکلی سازمانیافته از قابلیت تأثیرگذاری خارقالعاده گزارشهای خبری در درکمان از واقعیت و نفوذ در روحمان مطلع نمیشویم.
عضو هیئت مؤسس مدرسه زندگی در لندن، نکته دیگری هم درباره اخبار و جوامع مدرن دارد؛ اینکه در اینگونه جوامع، فرد ۱۸ سال اول زندگیاش را در کلاسهای درس و مدرسه میگذراند اما باقیمانده را تحت تأثیر اخبار سپری میکند که تاثیرگذاریاش از هر کلاس درسی بیشتر است. در نتیجه اخبار معلم فرد میشود. به باور دوباتن، اخبار قدرتمندترین نیروی تعیین حال و هوای زندگی اجتماعی و شکلدادن به تصورات ما از جامعه بیرون از دیوارهای خانه است. نویسنده «تسلیبخشیهای فلسفه» جمله مهمی هم دارد که به درد غافلانی میخورد که از فعالیتهای رسانههای معاند و بیگانه ایران غافلاند و با کردن سر خود زیر برف، میپندارند اینگونه رسانهها که بودجه خود را از عربستان یا دیگر دشمنان ایران میگیرند، در پی خبررسانی و اطلاعرسانی شفاف و بیغرض هستند. دوباتن میگوید: «اگر میخواهید طرز فکر مردم کشوری را تغییر دهید، لازم نیست به سمت گالریهای هنری، مراکز آموزش و پرورش یا خانه نویسندگان مشهور بروید، کافی است مستقیم مرکز اعصاب بدنه سیاسی، یعنی ستاد فرماندهی اخبار، را هدف قرار دهید.» (صفحه ۱۰ به ۱۱)
چرا گوستاو فلوبر از اخبار متنفر بود؟
عموماً در هر خانوادهای افرادی هستند که با نشاندادن علاقه به شنیدن یا دیدن اخبار، سعی دارند خود را مهمتر و فرهیختهتر از بقیه نشان بدهند. اما همانطور که رولف دوبلی در کتاب «دیگر اخبار نخوانید» اینمساله را نفی میکند، آلن دوباتن هم با آن مخالف است. یعنی بهخلاف تصور رایج، کسی که بیشتر با اخبار درگیر است، لزوماً فرد فرهیخته و دانشمندتری نیست. خوشبینی یکی از مفاهیمی است که ایننویسنده، اخبار را دشمن آن میداند و میگوید اخبار را بهدلیل موانعی که در مسیر خوشبینی ایجاد میکند، میتوان از اعقاب سرخورده عصر روشنگری دانست.
همانطور که میدانیم گوستاو فلوبر ازجمله نویسندگان واقعگرای (رئالیست) پس از دوران روشنگری است. او از مطبوعات و اخبار تنفر داشت و علت اینتنفر که در کتاب «اخبار» مورد استفاده دوباتن قرار گرفته، بلایی است که فلوبر معتقد بود روزنامهها سر هوش و کنجکاوی مردم میآورند. چون روزنامهها بهجای انتشار بیطرفانه اطلاعات، فعالانه به آن جهت میدادند.
جالب است که تنفر فلوبر از روزنامهها، خود را بهطور محسوس در آثارش ازجمله رمان معروف «مادام بوواری» نشان میدهد. در اینرمان داروسازی حضور دارد که در اوایل داستان، بهعنوان یکفرد خوره اخبار معرفی میشود. اینفرد نفرتانگیزترین شخصیت «مادام بوواری» است. از نظر فلوبر، اخبار افراد نادان را به حماقت و اقتداری تصنعی مجهز میکند. آلن دوباتن هم میگوید فلوبر از اخبار نفرت داشت چون معتقد بود موذیانه خوانندگان خود را ترغیب میکند قوه تفکر خود را به دیگران بسپارند؛ کاری که هیچ انسان شریفی حاضر به انجام دادنش نمیشود.
اخبار خارجی و یادآوری مرگ
اخبار خارجی موضوع یکفصل از کتاب «اخبار» است. جالب است که دوباتن با مطالعات و پژوهشهایی که داشته، تکبر و غرور را کنار گذاشته و اعتراف میکند تصور میکرده دنیا را میشناخته اما علیرغم عکسهای بیشماری که دیده و روزنامههای زیادی که خوانده، کوچکترین تصوری از وضعیت اکثر کشورهای جهان ندارد. او میگوید اخبار خارجی بهطور غیرمستقیم القاکننده ایننکته هستند که کجا و با چهکسی باید مبارزه، تجارت یا همدردی کرد. «این در حالی است که چنین مطالبی اولویتهای واقعی اکثر ما را تشکیل نمیدهند.» (صفحه ۸۴)
بنابراین با وجود اینکه اتفاقاتی که در کشورهای دیگر رخ دادهاند و از فلیتر یا لنز جانبدارانه سازمانهای رسانهای به سمع و نظر ما میرسند، و جزو اولویتهای زندگی ما محسوب نمیشوند، طوری آرایش و ویرایش میشوند تا تبدیل به مساله شوند تا به همدردی ما، تجارت ما و دشمنی ما سمتوسو بدهند.
یکی از بحثهای فرعی اخبار خارجی در کتاب «اخبار»، درباره لذتی است که انسان از شنیدن یا دیدن آنها میبرد. اینلذت مشابه مفهوم «لذت تراژیک» است که جولیان یانگ در کتاب «فلسفه تراژدی» به آن پرداخته است. در لذت تراژیک، مخاطب با دیدن وضعیت تراژیک قهرمان، هم با او احساس همدردی میکند و هم از اینکه در جایگاه او نیست و چنینبلاهایی را تجربه نمیکند، لذت میبرد. در مواجهه با اخبار خارجی یا دیگر اخباری که درباره نزول بلا بر سر دیگران یا سلاخیشدنشان هستند، حسی از عقلانیت و آرامش در مخاطب به وجود میآید که ناشی از مقایسه وضعیت امن و آرام خود با مبتلایان درون خبر است. دوباتن میگوید خبرهای بهشدت اندوهبار معمولاً باعث افزایش طاقت و امید میشوند. در همینبحث است که او مطالبی را بیان میکند که یادآور سخن بزرگانی چون امام علی (ع) درباره فواید یادآوری مرگ و عبرتآموزی آن هستند.
دوبات به بحث بزرگکردن چهرهایی خاص و ویرانشدن زندگی مخاطبان هم پرداخته است؛ اینکه رسانههای غربی به اشتباه و بیرویه موفقیت چهرههای مشهور و سلبریتی را در چشم مخاطب خود فرو میکنند و موجب شکلگیری بیماری حسادت در آنها میشوند. اما در طرف دیگر، خبرهای مربوط به فجایع، تأثیرات آزارنده تصاویر موفقیت دیگران را برطرف میکنند. اخبار تصادف، سرطان، انفجار و آتشسوزی موجب میشود ناکامیهای ما ناچیز به نظر برسند. دوباتن میگوید آنچه مرگ را بهروشنی به ما یادآوری میکند، دغدغههای بیاهمیتمان را زیر سوال میبرد.
ایناستاد فلسفه با یادآوری تاریخ طولانی اندیشه مرگ و اینکه قادر است به زندگی معنا ببخشد، پیشنهاد میکند سازمانهای خبری گزارشهای اتفاقات هولناک را با عنوان «یاد مرگ» منتشر کنند تا در مورد درسی که از آنها میتوان گرفت، تردیدی باقی نماند./مهر