تیتر۲۰- دکتر مهدی کریمی تفرشی، کارشناس اقتصادی و رئیس کارگروه احیاي کسب و کارهاي جاده ابریشم سازمان ملل-یونسکو نوشت: مسئله عدم اعتماد میان فعالان بازار سرمایه و تاجران با دولت، مسئلهای است که حل آن باید به شکل جدی در دستور کار مسئولان ذیربط قرار بگیرد. یکی از نمونههای بارز این عدم اعتماد، ثبت نام فعالان بازار طلا در سامانه جامع تجارت است. دی ماه سال گذشته بود که اعلام شد باید طلافروشان اطلاعات تجارتهای خود را در سامانه جامع تجارت ثبت کنند. این مسئله اعتراض فعالان این صنف را به دنبال داشت تا جایی که دنبالکنندگان اخبار حتماً به خاطر دارند که چند روزی کار به اعتصاب و اعتراضات رسید
.صحبتها و تعاملات رئیس اتحادیه این صنف با مسئولان وقت به جایی نرسید و تنها نتیجهای که به دنبال داشت تعویق سه ماهه تصویب این طرح بود اما در نهایت با شروع سالجاری، مقرر شد که ثبت اطلاعات در این سامانه تغییراتی به نفع فعالان بازار طلا داشته باشد اما حتماً باید انجام شود یعنی انجام نشدن آن به هیچ عنوان در دستور کار دولت قرار نگرفت. اما تسهیلاتی برای کسانی که اطلاعات خود را در این سامانه ثبت کنند در نظر گرفته شد که مواردی نظیر ثبت موجودی طلا یا معافیت از پرداخت هرگونه مالیات برای هرگونه فروش طلا به واحدهای صنفی که توسط این واحدها در سامانه مؤدیان ثبت میشود،
علاوه بر معافیت تا ۱۵۰ گرم، از جمله این تسهیلات است که میتوان به آنها اشاره کرد. نکته اینجاست که وقتی این طرح تصویب شد بازه زمانی ۶ ماهه برای آن در نظر گرفته شد. یعنی اعلام شد که حداکثر تا ۶ ماه آینده که اواخر شهریور به اتمام میرسد، باید تمام طلا فروشان در سامانه جامع تجارت ثبت نام کرده باشند اما آنطور که از شواهد و قراین پیداست امروز و در آستانه اتمام این مهلت ۶ ماهه ،هیچ گونه استقبالی از آن به عمل نیامده است و این بازه شش ماهه به اتمام خواهد رسید و این اتفاق نخواهد افتاد. حال سوالی که مطرح است این است که اگر طلا فروشان این کار را انجام ندهند چه جریمهای در انتظار آنان است و اصلاً چرا طلا فروشان با وجود اینکه بازه زمانی برای آنها در نظر گرفته شد تا این اندازه در برابر اینکه اطلاعات معاملات خود را در سامانه جامع تجارت ثبت کنند مقاوم هستند؟ حرف طلا فروشان دقیقاً چیست و چرا مراجع مربوطه یک بار و به شکل جدی این مسئله را به طوری که هم دولت و هم تاجران طلا راضی باشند پیگیری نمیکنند؟ ابعاد مختلف این طرح نیز همچنان شفاف نیست. اینکه چرا فعالان بازار طلا در برابر آن مقاوم هستند، اینکه در صورت ثبت نام نکردن چه سرنوشتی در انتظار طلا فروشان است و اینکه چه ضرری واقعاً به کسانی که در آن سامانه ثبت نام میکنند میرسد، مشخص نیست. تنها شاید بتوان به یک مسئله با تامل بیشتری فکر کرد و آن هم اینکه اگر کاسبان و فعالان تجاری در زمینه دیگری در معرض تصویب یک قانون مشابه قرار داشتند، آیا میتوانستند همچون طلافروشان از انجام آن سر باز زنند؟ آیا اصناف دیگر هم قدرت طلافروشان را دارند و اگر ندارند علت آن چیست؟