يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۴ - 2025 April 13
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۲۳ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۰
ایران قرار بود بهشت نوآوری شود؛ جایی که استارتاپ‌ها نفس می‌کشند، ایده‌ها جان می‌گیرند و بازار به‌دست نبوغ جوانان می‌افتد. اما حالا، همان استارتاپ‌ها یکی‌یکی بلعیده می‌شوند؛ نه توسط بازار، نه توسط رقیب، بلکه در دل نهادهای خصولتی. این ورود پر سروصدا، در ظاهر سرمایه‌گذاری است و در باطن تسلط. آیا این مسیر اجتناب‌ناپذیر است یا مرگی تدریجی برای نوآوری در ایران؟
کد خبر: ۷۵۳۴۲

تیتر20- پیشرفت استارتاپ‌ها در ایران اگرچه در ابتدا با تحسین جهانیان همراه بود، اما این روزها بیشتر به نوعی انفعال جمعی شباهت دارد. اکوسیستمی که روزی با امید و انگیزه در اتاق‌های کوچک و پارک‌های فناوری شکل گرفت، حالا زیر سقف‌های بزرگ و سنگین خصولتی‌ها به خواب رفته است. اتفاقی که در ابتدا شبیه «نجات» به نظر می‌رسید، حالا بیشتر «تصرف» است. آنچه این شرکت‌های نوپا را به دام نهادهای خصولتی می‌کشاند، ترکیبی است از بحران‌های اقتصادی، تحریم، نبود سرمایه‌گذار واقعی و وعده‌هایی که در ظاهر نجات‌بخش‌اند.
در نگاه اول، تزریق پول توسط یک مجموعه خصولتی به استارتاپی که نفس‌های آخر را می‌کشد، تصمیمی عاقلانه است. بازار ایران پر از مثال‌هایی است که در آن خصولتی‌ها با سرمایه‌گذاری در حوزه‌هایی مثل سلامت دیجیتال، لجستیک، فین‌تک و تجارت الکترونیک، تیم‌هایی را از خطر نابودی نجات داده‌اند. اما وقتی چند ماه می‌گذرد، حقیقت پنهان خود را نشان می‌دهد. ساختارها تغییر می‌کنند، سرعت تصمیم‌گیری افت می‌کند، جسارت حذف می‌شود و نوآوری جای خود را به محافظه‌کاری می‌دهد.

حضور نهادهای خصولتی در اکوسیستم نوآوری کشور، در ظاهر با شعار حمایت از کارآفرینی انجام می‌شود، اما در عمل بسیاری از آن‌ها به‌دنبال خلق نوآوری نیستند، بلکه در جست‌وجوی تثبیت جایگاه خود در اقتصاد دیجیتال‌اند. آن‌ها به استارتاپ‌ها نه به‌عنوان نیروهای تحول‌گرا، بلکه به‌عنوان پیاده‌نظام‌های قابل‌کنترل نگاه می‌کنند. نتیجه، شکل‌گیری ساختارهایی است که در آن نوآوری کنترل‌شده، مدیریت‌شده، و نهایتاً بی‌اثر می‌شود.

خصولتی‌ شدن، مسیری بی‌بازگشت برای اکوسیستم؟
در سال‌های گذشته، بسیاری از استارتاپ‌های موفق ایرانی یا به‌طور مستقیم فروخته شدند یا به‌صورت غیرمستقیم تحت سیطره‌ی نهادهای خصولتی قرار گرفتند. مؤسسان آن‌ها، یا کنار رفتند یا به‌مرور به کارمندان سطح بالا با اختیار محدود تبدیل شدند. استارتاپ‌هایی که روزی با شعار «خلق ارزش» آمده بودند، حالا صرفاً بازوهای اجرایی مجموعه‌هایی‌اند که اولویتشان حفظ موقعیت است نه تغییر آن.

یکی از نمونه‌های شاخص، شرکت‌های فین‌تکی هستند که به‌دلیل تعامل مالی با بانک‌ها، در نهایت ناچار شدند یا وابسته شوند یا حذف. برخی از آن‌ها، با جذب سرمایه از بانک‌های بزرگ، رشد سریع‌تری را تجربه کردند، اما در ادامه، سیاست‌های بانکی، استراتژی نوآورانه‌شان را خنثی کرد. ایده‌هایی که در مراحل اولیه با سرعت بالا اجرا می‌شد، حالا باید در کمیته‌های سیاست‌گذاری منتظر تأیید بمانند. اگر هم مخالفتی باشد، سرمایه‌گذار دست بالا را دارد؛ چون سرمایه، ابزار فشار است.

در حوزه حمل و نقل و لجستیک، استارتاپ‌هایی بودند که به‌دنبال تغییر سیستم سنتی توزیع در کشور بودند. اما بعد از ورود نهادهای شبه‌دولتی، مأموریت آن‌ها تغییر کرد. دیگر هدف، تسهیل برای مشتری نبود، بلکه بهره‌وری برای مالک جدید بود. در نگاه خصولتی‌ها، نوآوری باید در چارچوب سیاست‌گذاری کلان جا بگیرد؛ چارچوبی که اغلب با ذات پویای استارتاپی در تضاد است.

در کشوری که دسترسی به سرمایه‌گذار خارجی محدود است و ریسک سرمایه‌گذاری بالا، خصولتی‌ها تنها بازیگران فعال باقی مانده‌اند. اما آن‌ها به‌جای ساختن زمین بازی، بازی را می‌خرند؛ بازیکن‌ها را هم. نتیجه، نه توسعه اکوسیستم، بلکه تسلط بر آن است.

نوآوری در محاصره پول؛ وقتی خلاقیت گروگان سیاست می‌شود
آن‌چه روند خصولتی‌سازی را خطرناک می‌کند، نه صرفاً ورود سرمایه، بلکه تغییر تدریجی در ماهیت استارتاپ‌هاست. نوآوری در یک زیست‌بوم طبیعی، محصول تنوع، رقابت و آزادی عمل است. اما وقتی این فضا با قدرت خصولتی‌ها مهندسی می‌شود، نوآوری دیگر یک ارزش ذاتی نیست، بلکه یک ابزار است برای روابط عمومی، برای کنترل بازار، یا در بهترین حالت، برای بهره‌برداری اقتصادی کوتاه‌مدت.
با حذف بازیگران مستقل، رقابت هم رنگ می‌بازد. وقتی همه‌ی استارتاپ‌های مطرح در یک حوزه، زیرمجموعه خصولتی‌ها باشند، چه انگیزه‌ای برای رقابت باقی می‌ماند؟ وقتی موفقیت یک ایده به جای استقبال بازار، به رضایت سهام‌دار خصولتی وابسته باشد، دیگر چه کسی ریسک می‌کند؟ این فضا، محیطی نیست که در آن نوآوری رشد کند. بلکه جایی است که در آن ایده‌ها پیش از تولد، خفه می‌شوند.

بر اساس داده‌های داخلی، طی چهار سال گذشته بیش از ۴۰ درصد از استارتاپ‌های ثبت‌شده در ایران، یا متوقف شده‌اند یا به ساختارهای خصولتی پیوسته‌اند. از میان آن‌ها، فقط درصد محدودی توانسته‌اند هویت اولیه‌ی خود را حفظ کنند. بسیاری از تیم‌های اصلی، یا از کشور مهاجرت کرده‌اند یا از پروژه خارج شده‌اند. استارتاپ‌هایی که روزی پرچم‌دار نوآوری بودند، حالا به ویترین سرمایه‌گذاری‌های دولتی تبدیل شده‌اند.

نکته تأسف‌بارتر این است که در برخی موارد، حتی نهادهای خصولتی نیز نمی‌دانند با استارتاپ‌ها چه کنند. آن‌ها صرفاً برای عقب‌نماندن از موج فناوری، اقدام به خرید می‌کنند، بدون آن‌که زیرساخت، استراتژی یا تخصص لازم برای مدیریت نوآوری را داشته باشند. اینجاست که سرمایه‌گذاری، به‌جای تقویت، به تخریب منجر می‌شود؛ نوآوری نه به شکوفایی، بلکه به سردرگمی می‌رسد.

اگر استارتاپ‌ها قربانی‌اند، مقصر کیست؟
نمی‌توان تمام تقصیرها را گردن خصولتی‌ها انداخت. بسیاری از مؤسسان استارتاپ‌ها، به‌دلیل نبود دانش حقوقی، فقدان مدل مالی پایدار، یا حتی وسوسه رشد سریع، چشم‌بسته وارد قراردادهایی می‌شوند که عملاً آینده ایده‌شان را به گرو می‌برد. آن‌ها به‌دنبال نجات کوتاه‌مدت‌اند و در این مسیر، نوآوری را می‌فروشند.

از سوی دیگر، ساختارهای حمایتی ناکارآمد، نبود سرمایه‌گذار خطرپذیر واقعی، و دخالت‌های سیاسی در بازار، همه به خصولتی‌ها میدان داده‌اند تا نقش‌آفرین اصلی شوند. اما آیا این نقش‌آفرینی به سود اقتصاد است؟ اگر نوآوری از صحنه کنار برود، اگر استارتاپ‌ها دیگر حرف تازه‌ای نزنند، آیا چیزی از اکوسیستم باقی می‌ماند؟

اکوسیستم استارتاپی، بدون نوآوری، فقط پوسته‌ای رنگ‌شده از اقتصاد قدیمی است. پوسته‌ای که شاید برای مدتی بدرخشد، اما درونش تهی است. اگر قرار است از این مسیر بازگردیم، هم خصولتی‌ها باید نگاهشان را عوض کنند، و هم سیاست‌گذاران باید زمین بازی را برای رقابت آزاد، سرمایه‌گذاری واقعی و احترام به نوآوری فراهم کنند.

در غیر این صورت، سرنوشت بسیاری از استارتاپ‌های امروز، چیزی نخواهد بود جز خاموشی تدریجی، در دل نهادهایی که نه نوآورند و نه علاقه‌ای به نوآوری دارند./اقتصاد انلاین

برچسب ها: استارتاپ فناوری
ارسال نظرات
موضوعات روز