تیتر20 - در چند سال گذشته، فروشگاههای زنجیرهای در نقش بازوی اجرایی دولت برای توزیع اقلام یارانهای وارد میدان شدند؛ تجربهای تازه که قرار بود سرعت، نظم و شفافیت را به فرآیند توزیع کالاهای اساسی وارد کند. دولت در تلاش برای کنترل بازار و حمایت از اقشار کمدرآمد، از زیرساخت این فروشگاهها بهره گرفت تا با حذف واسطهها، اقلام مورد نیاز مردم را با قیمت مناسبتری به دست مصرفکننده نهایی برساند.
استفاده از فروشگاههای زنجیرهای برای توزیع کالاهای یارانهای، در ظاهر راهکاری منطقی بهنظر میرسد؛ نهادی با زیرساختهای لجستیکی گسترده، نظام مالی شفافتر و ارتباط مستقیم با مصرفکننده. در عمل نیز، حضور گسترده این فروشگاهها در بافت شهری باعث شد که دسترسی به اقلام یارانهای برای بخش قابل توجهی از جمعیت شهری سادهتر شود. سیستمهای انبارداری و فروش دیجیتال نیز به دولت امکان داد تا نظارت دقیقتری بر فرآیند توزیع داشته باشد؛ نظارتی که در مقایسه با روشهای سنتی، از دقت و شفافیت بیشتری برخوردار بود. اما این همه ماجرا نیست.
فروشگاههای زنجیرهای توانستند در حوزههایی چون سرعت پخش و کاهش تخلفات قیمتی موفق ظاهر شوند.
استفاده از فروشگاههای زنجیرهای برای توزیع اقلام یارانهای، سیاستی است با ظرفیتهای مثبت قابل توجه؛ اما نیازمند به روز رسانی در نحوه طراحی، اجرا و نظارت است.
فروشگاههای زنجیرهای به شرط آنکه با نظامهای سنتی همافزا شوند و در کنارشان حضور داشته باشند، میتوانند مکملی کارآمد برای سیاستهای رفاهی دولت باشند. البته حذف سایر بازیگران، تمرکز توزیع در مراکز خاص، و فقدان سازوکارهای دقیق نظارتی، تنها به تعمیق شکافها میانجامد.
آنچه اکنون ضروری است، نه کنار گذاشتن این مسیر، بلکه بازطراحی آن با مشارکت ذینفعان واقعی، از تولیدکننده تا مصرفکننده، و از دولت تا بخش خصوصی است.