تیتر20 - انتخابات دبیرکلی سندیکای بیمهگران ایران که قرار است ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ برگزار شود، برخلاف دورههای گذشته به خبر مهمی در رسانهها تبدیل شده است. سه نامزد با سابقه مدیریتی در صنعت بیمه، وارد رقابتی شدهاند که نه فقط برای اعضای سندیکا، بلکه برای ذینفعان این بازار اهمیت پیدا کرده است.
پرسش اصلی اما اینجا است: چرا جایگاهی که باید نماد وحدت صنفی و سخنگوی رسمی صنعت بیمه باشد، در سالهای گذشته به یک عنوان تشریفاتی تقلیل یافته است؟
صنعت بیمه و جایگاه سندیکا؛ نهادی با ظرفیتهای بالقوه
سندیکای بیمهگران ایران نهادی صنفی است که قرار بود از بدو تأسیس نقش هماهنگکننده و مطالبهگر داشته باشد. اساسنامه سندیکا تأکید میکند که وظیفه اصلی آن دفاع از حقوق صنفی شرکتهای بیمه و ایجاد همصدایی در برابر نهادهای سیاستگذار است. در بسیاری از کشورها، نهاد مشابه سندیکا جایگاه اثرگذاری دارد؛ تا جایی که بدون اجماع آن، تغییرات عمده در مقررات بیمهای امکانپذیر نیست. اما در ایران، تجربه سالهای گذشته نشان داده که این ظرفیت بالقوه هیچگاه به فعل تبدیل نشده است. دبیرکلها بیشتر درگیر هماهنگیهای درونی و مدیریت جلسات بودهاند و کمتر توانستهاند صدای واحدی از صنعت بیمه را به گوش دولت و قانونگذاران برسانند.
چرا انتخابات این دوره خبرساز شده است؟
این نخستین پرسشی است که در مواجهه با انتخابات شهریورماه به ذهن میرسد. در ظاهر، برگزاری انتخابات دبیرکل یک رویداد درونصنفی است که تنها برای مدیران شرکتهای بیمه اهمیت دارد. اما واقعیت آن است که شرایط امروز صنعت بیمه با گذشته تفاوتهای بنیادین پیدا کرده است. افزایش سهم بخش خصوصی در بازار بیمه، رشد ضریب نفوذ بیمه در جامعه، پیچیدهتر شدن محصولات بیمهای و همزمان فشارهای مالی و نظارتی بر شرکتها باعث شده نقش دبیرکل دیگر تنها یک نقش تشریفاتی نباشد. رسانهها بهطور سنتی توجه کمی به صنعت بیمه داشتهاند. در مقایسه با بازار سرمایه یا نظام بانکی، بیمه همیشه در حاشیه قرار داشته است. اکنون رسانهها به خوبی متوجه شدهاند که انتخاب فردی بانفوذ در رأس سندیکا میتواند معادلات قدرت در صنعت بیمه را تغییر دهد.
فشارهای اقتصادی و ضرورت ایجاد یک صدای واحد
صنعت بیمه ایران در سالهای اخیر با مشکلات ساختاری متعددی دستبهگریبان بوده است: از نرخشکنی در رقابتهای ناسالم گرفته تا کسری ذخایر فنی برخی شرکتها و عدم تناسب حق بیمههای دریافتی با ریسکهای پذیرفتهشده.
یکی از دلایل اصلی این ناکامی، نبود یک صدای واحد و مقتدر است. شرکتهای بیمه هرکدام بهصورت جزیرهای عمل کردهاند و در مواجهه با بیمه مرکزی یا دولت، حاضر نشدهاند منافع خود را در قالب یک سیاست جمعی تعریف کنند. اکنون رسانهها با دقت بیشتری انتخابات دبیرکلی را دنبال میکنند زیرا گمان میبرند شاید این بار دبیرکل جدید بتواند صنعت بیمه را از این پراکندگی بیرون بیاورد.
چرا جایگاه دبیرکل روی کاغذ مهم است اما در عمل بیاثر مانده؟
دبیرکل سندیکا در اساسنامه نقشی کلیدی دارد: هدایت جلسات، پیگیری مصوبات، نمایندگی رسمی سندیکا در تعامل با نهادهای حاکمیتی و حتی ایفای نقش در تدوین مقررات. با این حال، واقعیت صنعت بیمه ایران نشان داده است که قدرت واقعی در جای دیگری متمرکز است؛ در بیمه مرکزی و شورایعالی بیمه.
سندیکا در عمل بیشتر نقش مشورتی داشته و نه تصمیمگیر. همین مسئله باعث شده دبیرکلهای گذشته هیچگاه نتوانند در سطح کلان اثرگذار شوند. پرسش اینجاست: اگر دبیرکل نمیتواند در تصمیمات کلان نقشی ایفا کند، پس اهمیت انتخابات فعلی چیست؟ پاسخ روشن است: اکنون صنعت بیمه در نقطه بحرانی ایستاده و فعالان امیدوارند شاید یک دبیرکل بانفوذ بتواند این ساختار معیوب را تغییر دهد یا دستکم صدای صنعت را بلندتر کند.
سندیکا و بیمه مرکزی؛ رابطهای مبهم و پرچالش
یکی از ریشههای ناکارآمدی سندیکا در سالهای گذشته، رابطه پیچیده و پرچالش آن با بیمه مرکزی بوده است. بیمه مرکزی بهعنوان نهاد ناظر، قدرتی گسترده در تعیین مقررات، صدور مجوزها و اعمال سیاستهای کلان دارد. سندیکا در برابر این قدرت عملاً نقش مشاور درجه دوم داشته و اغلب از موضع ضعف سخن گفته است. در چنین فضایی، طبیعی است که دبیرکل نتواند جایگاه خود را تثبیت کند. حالا پرسش اصلی این است که آیا دبیرکل آینده خواهد توانست از یک رابطه یکسویه فاصله بگیرد و بهعنوان شریک گفت وگو با بیمه مرکزی ظاهر شود یا خیر؟
چشمانداز پیش رو؛ صدای واحد یا ادامه سکوت؟
اگرچه بسیاری بدبیناند و معتقدند ساختارهای قدرت اجازه نمیدهد دبیرکل سندیکا به بازیگری مؤثر تبدیل شود، اما نمیتوان منکر شد که شرایط امروز متفاوت است. فشارهای اقتصادی، بحرانهای انباشته و حساسیت رسانهها فضایی ایجاد کرده است که میتواند به دبیرکل آینده فرصت بیشتری بدهد. اگر او بتواند اعتماد شرکتهای بیمه را جلب و میان منافع متعارض تعادل برقرار کند ، شاید برای نخستین بار سندیکا بتواند به صدای واحد صنعت بیمه تبدیل شود. در غیر این صورت، جایگاه دبیرکل همچنان روی کاغذ مهم خواهد بود و در عمل بیاثر.
رقابت سه نفره؛ چهرههایی بانفوذ یا بازیگران تکراری؟
انتخابات دبیرکلی سندیکای بیمهگران ایران، با ورود سه نامزد با سوابق و ویژگیهای متفاوت، صحنهای برای آزمون میزان نفوذ و اعتبار سندیکا در صنعت بیمه شده است. محسن پورکیانی با تجربه مدیریتی گسترده و نفوذ در شرکتهای بزرگ بیمه، احتمالاً از حمایت مدیران باسابقه و محافظهکار سندیکا برخوردار خواهد شد؛ حمایتهایی که مبتنی بر توانایی او در مدیریت جلسات و تعامل با بیمه مرکزی است.
در نقطه مقابل، بهمن لامعی با ترکیبی از تجربه عملیاتی، سابقه مدیریتی استانی، تحصیلات عالی و سوابق دفاع مقدس، میتواند نگاه گروههایی از فعالان بخش خصوصی و رسانهها را جلب کند که به دنبال تغییر و تحول در ساختار سنتی سندیکا هستند؛ اما فقدان تجربه مستقیم در تعامل با نهادهای کلان صنعت بیمه، ممکن است حمایت بخش محافظهکار را محدود کند و رقابت را به رقابتی میان نمادهای تحول و ثبات بدل کند.
سید حمیدرضا سید خراسانی نیز به عنوان چهرهای اجرایی و کمتر شناختهشده در سطح رسانهها، احتمالاً مورد حمایت نیروهای جوان و مدیران عملیاتی شرکتهای کوچک و متوسط قرار خواهد گرفت، اما فقدان سابقه رسانهای و نفوذ کلان، موجب میشود تحلیلگران کمتر به او توجه نشان دهند.
مجموع این عوامل نشان میدهد که واکنشها به انتخابات آینده سندیکا با تقسیمبندی میان محافظهکاران صنفی، فعالان بخش خصوصی و رسانهها شکل خواهد گرفت و نتیجه نهایی نه تنها نمایانگر انتخاب یک فرد، بلکه معیاری از تمایل سندیکا به تغییر ساختار قدرت و ارتقای جایگاه خود در صنعت بیمه خواهد بود؛ اتفاقی که میتواند فصل تازهای برای نهادی که سالها صدای واحدش گم شده بود، رقم بزند.
انتخابات دبیرکلی سندیکای بیمهگران ایران این بار فراتر از یک رویداد اداری ساده است.
شرایط خاص اقتصادی، رقابت سه نامزد باسابقه، توجه رسانهها و امید به تغییر جایگاه سندیکا، همه عواملی هستند که آن را خبرساز کردهاند. با این حال، واقعیت آن است که سندیکا هنوز راه درازی در پیش دارد تا بتواند جایگاه واقعی خود را به دست آورد.
دبیرکل جدید اگر میخواهد فراتر از تشریفات عمل کند، باید شجاعت نقد ساختار موجود، توانایی لابی با نهادهای تصمیمساز و هنر ایجاد همصدایی میان شرکتهای متفرق بیمه را داشته باشد. آینده نشان خواهد داد که آیا این انتخابات آغاز فصلی تازه برای صنعت بیمه است یا تنها تکرار نمایشهای گذشته.