تیتر20 - هیچ نامی در صنعت لبنی ایران بهاندازه «پگاه» با حافظه جمعی مردم پیوند نخورده است؛ نامی که نیمقرن است بر جعبههای شیر، ماست و خامه نقش میبندد و در هر خانهای حضور دارد. اما پشت این برند بزرگ و خوشسابقه، شبکهای پیچیده از شرکتها، داراییها و تصمیمهای کند نهفته است.
صنایع شیر ایران با ۱۷ کارخانه در ۱۴ استان، پنج شرکت کشتوصنعت و ۶ شرکت بازرگانی، سهمی نزدیک به ۲۷ درصد از بازار لبنی دارد، اما آنچه امروز تصویر واقعی از این هلدینگ را میسازد، فاصله میان وعدههای توسعهای و واقعیت مالی است.
بررسی گزارش مالی سال ۱۴۰۲ (آخرین گزارش) و وضعیت شرکتهای تابعه نشان میدهد پگاه همچنان در میانه راه خصوصیسازی، شفافیت و بهرهوری متوقف مانده است.
شفافیت متوقفشده؛ صورتهای مالی که در زمان جا ماندهاند
هلدینگ صنایع شیر ایران آخرین صورت مالی خود را برای سال ۱۴۰۲ منتشر کرده و از آن زمان تاکنون خبری از بهروزرسانی نیست. این در حالی است که بخشی از شرکتهای تابعه وارد بورس یا فرابورس شدهاند و طبق اظهارات مدیرعامل، ۲۴ شرکت از ۲۹ شرکت مجموعه در مسیر پذیرش قرار دارند.
توقف افشای اطلاعات تلفیقی در سطح هلدینگ، اعتماد سرمایهگذاران را با تردید مواجه کرده است. پگاه در ظاهر بر مدار اصل ۴۴ حرکت میکند، اما در عمل، روند گزارشدهی و پاسخگویی مالی با استانداردهای بازار سرمایه فاصله دارد.
این کمتحرکی در افشای دادهها موجب شده امکان تحلیل دقیق کارایی داراییها و سود عملیاتی در مقیاس کل گروه دشوار شود. بسیاری از شرکتهای استانی هنوز ترازنامههای منظم و شفاف خود را منتشر نکردهاند و نبود یک سامانه گزارشگری متمرکز، ضعف سیستماتیکی است که درعمل کار مقایسه و ارزیابی عملکرد را غیرممکن میکند.
واگذاری ناتمام در سایه اصل ۴۴
در ظاهر، پگاه یکی از موفقترین بنگاههای شبهدولتی در مسیر واگذاری است، اما ساختار سهامداری آن همچنان تحت سیطره صندوق بازنشستگی کشوری و هلدینگ آتیه صبا باقی مانده است. این وابستگی موجب شده که استقلال تصمیمگیری، سرعت اجرا و جسارت در نوآوری قربانی ملاحظات اداری شود.
در گزارشهای رسمی آمده است که از سال ۱۳۹۸ تاکنون ۸ شرکت وارد بورس شدهاند و پنج شرکت دیگر در حال پذیرش هستند، اما واگذاری واقعی، یعنی انتقال مالکیت موثر و مدیریت حرفهای مبتنی بر کارایی، هنوز اتفاق نیفتاده است.
پگاه در حالی از واگذاری سخن میگوید که همچنان در قالب ساختار خصولتی عمل میکند و در بزنگاههای تصمیمگیری، بوروکراسی بر منطق بازار غلبه دارد.
داراییهای متورم، بهرهوری ایستا
صورتهای مالی ۱۴۰۲ از رشد ارزش داراییها حکایت دارد، اما این رشد بیشتر ناشی از تجدید ارزیابی و تورم بوده تا بهرهوری عملیاتی.
در همین حال، بازده داراییها و حقوق صاحبان سهام افزایش معناداری نداشته است. بخشی از داراییها در زمین، ساختمان و ماشینآلات قدیمی محبوس ماندهاند؛ داراییهایی که نه نقدشوندهاند و نه به چرخه تولید کمک میکنند.
نمونه روشن این چالش را میتوان در پگاه لرستان دید؛ کارخانهای با نیمقرن قدمت که بخش عمده تجهیزاتش فرسوده است و بیش از ۷۰ درصد شیر مورد نیاز خود را از استانهای دیگر تامین میکند.
این یعنی هزینه حملونقل بالا، اتلاف منابع و وابستگی مضاعف به زنجیرهای که در اختیار شرکت نیست. در حالیکه مدیران از پروژه شیرخشک نوزاد و توسعه خطوط تولید سخن میگویند، زیرساختهای اصلی همچنان نیازمند نوسازی فوریاند.
نقدینگی شکننده و فشار بر زنجیره تامین
یکی از نشانههای چالش در لایههای پنهان گروه پگاه، کمبود نقدینگی و افزایش بدهیهای کوتاهمدت است. در استان لرستان، دامداران از تاخیر سه تا چهارماهه در پرداخت مطالبات خود خبر میدهند.
یوسف بیرانوند، مدیرعامل اتحادیه دامداران استان، میگوید «تابآوری دامداران در شرایط سخت اقتصادی بهشدت کاهش یافته» و برخی به دلیل نداشتن نقدینگی، از ادامه همکاری با شرکت منصرف شدهاند.
این وضعیت، نشانهای از تنگنای مالی در سطح زنجیره تامین است؛ شرکتی که روزانه ۱۷۰ تن شیر خام دریافت و حدود ۹۰ تا ۱۰۰ تن محصول تولید میکند، اگر نتواند پرداختهای خود را به موقع انجام دهد، پایداری تامین مواد اولیهاش در معرض تهدید قرار میگیرد.
سرمایهگذاریهای پرریسک در سایه ماموریت مبهم
در دو سال گذشته، مدیران پگاه از پروژههای متعدد در حوزه تولید محصولات «هایتک» مانند شیرخشک نوزاد، لاکتوز دارویی و پروتئین وی سخن گفتهاند.
هرچند چنین طرحهایی از منظر ملی ارزشافزا و فناورانهاند، اما برای شرکتی با ساختار مالی سنگین و بازده کند، ورود همزمان به این پروژهها میتواند تراز نقدی را فرسوده کند.
مسئله اصلی این است که پگاه هنوز راهبردی روشن برای توازن میان ماموریت حاکمیتی خود (تضمین امنیت غذایی و کنترل قیمت لبنیات) و هدف اقتصادی (سودآوری و رقابتپذیری) ندارد.
برند بزرگ، بازار کوچکتر
پگاه با سهم ۲۷ تا ۲۸ درصدی از بازار داخلی لبنیات، هنوز بازیگر اصلی این صنعت است، اما روند نزولی مصرف لبنیات در کشور و ضعف بازاریابی صادراتی، موقعیت آن را شکننده کرده است.
با وجود شش شرکت بازرگانی زیرمجموعه، درآمد صادراتی هنوز سهم محدودی در فروش دارد. در شرایطی که شرکتهای خصوصی کوچکتر با چابکی و نوآوری بازارهای منطقهای را هدف گرفتهاند، پگاه همچنان درگیر سازوکارهای سنگین تصمیمگیری و کنترل دولتی است.
در انتظار چابکسازی و بازگشت به شفافیت
گزارش مالی سال ۱۴۰۲ تصویری از شرکتی را نشان میدهد که در مسیر توسعه متوقف مانده است؛ داراییهای انباشته اما بهرهوری پایین، وعده واگذاری اما مالکیت متمرکز، طرحهای بلندپروازانه اما نقدینگی شکننده.
صنایع شیر ایران، بهرغم تجربه و گستردگی جغرافیاییاش، هنوز به هلدینگی مدرن با نظام مالی یکپارچه و شفاف تبدیل نشده است.
بازسازی اعتماد بازار سرمایه و احیای پویایی در زنجیره تولید لبنیات، در گرو انتشار منظم اطلاعات مالی، بازنگری در پروژههای سرمایهبر و واقعیسازی فرآیند خصوصیسازی است.
در غیر این صورت، پگاه با تمام عظمت تاریخیاش، در آیندهای نهچندان دور ممکن است زیر فشار ساختار خصولتی خود خم شود.
ارسال نظرات
موضوعات روز