تیتر20 - در گزارش عملکرد صنعت بیمه در هفت ماهه 1404 که مطابق ارقام خوداظهاری توسط شرکت های بیمه در سامانه سنهاب بارگذاری شده، رشد حق بیمه بسیاری از شرکت های بیمه نسبت به دوره های گذشته مشاهده می شود. اما پرسش اساسی این است که آیا شاخص رشد حق بیمه با دیگر شاخص های کیفی صنعت بیمه مانند توان پرداخت خسارت و کیفیت پوشش همراه بوده یا تنها حاصل تغییر ترکیب پرتفوی و مانورهای حسابداری است؟
رشد فروش یا رشد ریسک؟
در بررسی توازن حقبیمه و خسارت پرداختی در گزارش هفتماهه بیمه سرمد نیز می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا «رشد فروش یا رشد ریسک؟» یعنی این پرسش که آیا افزایش حقبیمه تولیدی بیمه سرمد واقعاً نشانه پیشرفت و توسعه پایدار شرکت است، یا این رشد در ظاهر، در عمق خود از افزایش ریسکهای پرهزینه و ترکیب پرتفوهای ناپایدار خبر میدهد؟
شرکت بیمه سرمد در هفتماهه ۱۴۰۴ جهش چشمگیر حقبیمه را گزارش کرده و تراز مثبت بیمهای (تفاضل حقبیمهها و خسارتها) را به رخ میکشد. اما بیمهگذار باید بداند اینکه تراز «مثبت» است کفایت میکند یا باید پرسید چه سهمی از این سود ناشی از عملیات بیمهای واقعی، چه سهمی نتیجه تغییر ترکیب رشتهها یا بازده سرمایهگذاریهاست؛ و مهمتر اینکه آیا این «توازن» به معنای توان واقعی شرکت برای پرداخت خسارتهای آتی و پایدار ماندن تعهدات است یا خیر.
چه اتفاقی در هفتماهه۱۴۰۴ برای بازار افتاد و سرمد کجای نقشه ایستاده؟
صنعت بیمه در هفتماهه اول سال ۱۴۰۴ با رشد قابلتوجهی در حجم تولید حقبیمه روبهرو شد؛ آمار رسمی شباه (سامانه سنهاب/گزارش بیمه مرکزی) نشان میدهد مجموع حقبیمه تولیدی بازار در این دوره از رقم 393 هزار میلیارد ریال عبور کرده است. جهشی که سیگنال توسعه تقاضا، تورم، و البته تغییر در ترکیب بازار را با خود به همراه دارد. همزمان، افزایش تعداد بیمهنامهها و رشد حقبیمه بهمعنای فشار بیشتر بر مدیریت ریسک شرکتها است؛ چراکه رشد کمی همیشه با رشد کیفی همراه نیست و ممکن است الزامات پرداخت خسارت را پیچیدهتر کند.
در میانه این موج عمومی رشد، بیمه سرمد گزارش عملکرد هفتماهه خود را منتشر و اعلام کرد تا پایان مهر ماه جمع حقبیمه صادره شرکت محدوده 5 هزار میلیارد تومان را پشت سر گذاشته و طبق گزارش هایی به 5560 میلیارد تومان رسیده است. در مقابل مجموع خسارتهای پرداختی بیمه سرمد تا همان تاریخ در محدوده 2 هزار میلیارد تومان گزارش شده است؛ رقمی که در نگاه اول تراز مثبت و فاصله چشمگیر بین حقبیمه تولیدی و خسارت پرداختی را نشان میدهد. این ارقام از این جهت اهمیت دارند که نشاندهنده «تراز بیمهای» شرکت، یعنی تفاوت بین حقبیمههای گرفتهشده و خسارتهای پرداختی، هستند و برای تحلیل سلامت کوتاهمدت شرکت معیار مهمی به حساب می آیند.
اما این داده اولیه نقطه آغاز پرسش است؛ جریان نقدی حاصل از حقبیمه، کیفیت پوششها، ترکیب رشتهها (زندگی/درمانی/شخص ثالث/بدنه/آتشسوزی و...) و همچنین سیاستهای ذخیرهگیری و نحوه شناسایی درآمد سرمایهگذاری میتواند نشان دهنده تصویر دیگری باشد: شرکتی که بهظاهر تراز مثبت دارد اما پرتفوی آن متمرکز بر رشتههای کمخسارت یا پرتفویی باشد که سود سرمایهگذاریها بخش اعظم آن را پوشش میدهد، در معرض ریسک ناموزنی میان درآمد و تعهدات قرار گرفته است.
عدد بزرگ و پرسش از کیفیت پشت اعداد!
وقتی مشاهده می شود بیمه سرمد در هفتماهه ۱۴۰۴ توانسته بیش از ۵۵۶۰ میلیارد تومان حقبیمه تولید و در مقابل حدود ۲۰۱۲ میلیارد تومان خسارت پرداخت کند، دو پرسش کلیدی بهوجود میآید: نسبت خسارت گزارششده چگونه است و روند آن در مقایسه با میانگین صنعت چه میگوید؟ و دوم اینکه آیا رشد حقبیمه با تغییر در «ترکیب رشتهها» همراه بوده است؟
از منظر نسبت خسارت (Loss Ratio) که یکی از مهمترین شاخصهای فنی بیمهگری است، تقسیم خسارت پرداختی (و یا Incurred Losses) بر حقبیمه خالص نشان میدهد چه درصدی از درآمد بیمهای بابت جبران خسارت مصرف شده است. نسبت خسارت پایینتر معمولاً نشانه کارآمدی فنی است؛ اما اگر نسبت پایین ناشی از تمرکز بر رشتههای کمخسارت یا افزایش سهم رشتههای زندگی (که ساختار خسارت متفاوتی دارند) باشد، آنگاه پایداری آن زیر سؤال میرود.
در گزارشهای وسط سال سرمد اشاره شده که سهم رشتههای زندگی/درمانی از ترکیب پورتفوی شرکت دستخوش تغییر شده است، ازجمله گزارشهایی که نشان میدهد سهم رشتههای زندگی در مهرماه کاهش یافته و سهم رشتههای دیگر تغییر کرده است که خود توضیحدهنده بخشی از کاهش نسبت خسارت اعلامی است.
آیا «تراز مثبت» به معنای سلامتِ واقعی است؟
رشد حقبیمه با معیار کمی لزوماً برابر با بهبود فنی نیست. اگر رشد عمدتاً از مسیر رشتههایی با نرخ خسارت پایین یا از طریق افزایش پرمیوم در رشتههایی که نیاز به ذخایر بلندمدت دارند حاصل شده، شرکت ممکن است در مواجهه با شوکهای رشتههای پرخسارتتر آسیبپذیر شود. تحلیل تغییر سهم رشتهها در پورتفوی سرمد نشان میدهد جابهجاییهایی رخ داده که باید با دقت بیشتر بررسی شوند.
شناسایی دقیق منشأ سود نیز مساله ای ضروری است. سهم قابلتوجهی از سود خالص ممکن است از محل بازده سرمایهگذاریها تأمین شده باشد؛ امری که در شرایط نزولی بازار سرمایه میتواند بهسرعت معکوس شود. برای سرمایهگذاران و ناظران، اهمیت دارد که شرکت تفکیک شفاف و قابلاعتنایی از سود عملیاتی و سود سرمایهگذاری ارائه دهد.
اعداد بزرگ حقبیمه و تراز مثبت بیمه سرمد در هفتماهه ۱۴۰۴ خبرخوشی بهنظر میرسد، اما بررسی های دقیق تر نشان میدهد این نتایج کمی لزوماً بهمعنای سلامت کامل فنی و مالی نیستند. بین «فروش» و «توان پرداخت» باید تعادل عمیقتری برقرار باشد؛ در غیاب چنین تعادلی، رشد عددی میتواند با افزایش ریسکهای پنهان همراه باشد، ریسکهایی که نه بیمهگذار آن را میپذیرد و نه سرمایهگذار میتواند آنها را نادیده بگیرد.
ارسال نظرات
موضوعات روز