چهارشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۴ - 2025 November 26
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۰۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۳
تیتر ۲۰ بررسی می‌کند؛
جامعه‌ای که از بیمه فاصله بگیرد، دیر یا زود با بحران سلامت، بحران بازنشستگی و بحران رفاه اجتماعی روبه‌رو خواهد شد. صنعت بیمه امروز نه‌فقط در برابر یک موج تبلیغاتی، بلکه در برابر یک تغییر پارادایم خطرناک قرار گرفته است. موجی که اگر اصلاح نشود، می‌تواند آینده میلیون‌ها نفر را بدون پشتوانه رها کند.
کد خبر: ۷۸۵۵۸

 

تیتر20 - «یک عمر کار کردی و حق بیمه پرداخت کردی، اختلاس و یا ورشکستگی در صندوق بازنشستگی رخ می‌دهد و درنهایت پولی هم در سالخوردگی به تو تعلق نمی‌گیرد.» این جمله، نه یک تحلیل اقتصادی، بلکه باوری رسوب‌شده در ذهن جامعه است؛ روایتی که طی سال‌های اخیر زیر فشار تورم، بی‌ثباتی اقتصادی و بحران اعتماد، به یک برداشت عمومی تبدیل شده است. بسیاری از مردم که سال‌ها با امید به داشتن دوران بازنشستگی آرام، حق بیمه پرداخت کرده‌اند، امروز تحت تأثیر همین نگاه بدبینانه به دنبال جایگزینی برای «آتیه بیمه‌ای» می‌گردند. از همین نقطه است که چالش جدید صنعت بیمه آغاز می‌شود؛ پیشنهاد خرید طلا به‌جای بیمه.

تبلیغی که در ظاهر شیرین است و در باطن، آینده میلیون‌ها نفر را بدون پوشش درمان، بازنشستگی و حمایت قانونی رها می‌کند. موجی که با چند جمله ساده و البته جذاب برای جامعه‌ای که ارزش پولش هر روز کاهش می‌یابد، مردم را تشویق به ترک بیمه و پناه بردن به طلا می‌کند، امروز نه‌فقط یک جریان رسانه‌ای، بلکه تهدیدی ساختاری برای نظام رفاه و امنیت اجتماعی کشور است.

اقتصاد بیمار، مردم را به سمت پناهگاه‌های احساسی می‌برد

ایده خرید طلا به جای بیمه از دل بحران اعتماد متولد شد؛ بحرانی که نه‌فقط صنعت بیمه، بلکه کل ساختار اقتصادی ایران را برای سال‌ها درگیر کرده است. ریشه این تئوری را می‌توان در سه عامل تورم مزمن، افت ارزش پول ملی و بی‌اعتمادی به صندوق‌های بلندمدت جست‌وجو کرد.

در دو دهه اخیر تورم‌های بالای ۳۰ تا ۴۰ درصد و دوره‌هایی از جهش ارزی، مردم را به این باور رسانده که «هر چیزی که ریالی باشد، روی هواست». این ذهنیت، تمام ابزارهای بلندمدت را زیر سؤال برده است؛ از سپرده بانکی تا اوراق و البته بیمه عمر. از سوی دیگر، برخی اخبار پراکنده درباره بحران صندوق‌های بازنشستگی و نگرانی از ورشکستگی آنها این تصور را ایجاد کرده که پرداخت حق بیمه یک سرمایه‌گذاری مطمئن نیست.

در چنین فضایی، طلا به‌عنوان کالایی که در نگاه مردم با تورم رشد می‌کند، به یک «پناهگاه روانی» تبدیل شده است. نتیجه آنکه هر تبلیغی که نوید تبدیل حق بیمه به طلا را بدهد، یک سیگنال مثبت روانی به جامعه ارائه می‌کند؛ سیگنالی که می‌گوید:

«نگران نباش، پولت نمی‌سوزد.»

این همان نقطه‌ای است که «بازاریابان غیرحرفه‌ای» و برخی صفحات فضای مجازی به سرعت از آن استفاده کردند. آنها با مقایسه‌های سطحی، مثل مقایسه ارزش طلا طی ۲۰ سال با ارزش اندوخته بیمه عمر، روایتی ساختند که ظاهرش منطقی و نجات‌بخش است، اما در حقیقت هیچ نسبتی با واقعیت‌های بیمه‌ای و مالی ندارد.

دلیل جذابیت این تئوری برای مردم چیست؟

در اقتصادی که بی‌ثباتی مزمن دارد، مردم به‌صورت طبیعی به سمت دارایی‌های فیزیکی می‌روند. این رفتار فقط مختص ایران نیست؛ در کشورهایی با تورم ساختاری، طلا، مسکن و ارز به عنوان سپر روانی مطرح می‌شوند. اما تفاوت مهمی وجود دارد، اینکه در هیچ‌کدام از این کشورها، تبلیغ علیه بیمه به‌عنوان ستون نظام رفاه به یک موج رسانه‌ای تبدیل نشده است.

ترس از دست دادن ارزش پول، ناامنی مالی، خاطره جمعی از بحران صندوق‌ها، عدم آگاهی از کارکرد بیمه و تفاوت آن با سرمایه‌گذاری.

در شرایطی که مردم هر روز با سقوط ارزش ریال روبه‌رو هستند، پیام‌هایی که روی «حفظ ارزش پول» تأکید می‌کنند، اثرگذاری بالایی پیدا می‌کنند. این تئوری به‌جای نقد فنی بیمه، از «احساسات اقتصادی» مردم بهره می‌برد. مردم می‌دانند که طلا هرگز صفر نمی‌شود، اما درباره بیمه چنین اطمینانی ندارند. همین مقایسه احساسی، پایه گسترش این موج شده است.

چرا این روایت خطرناک است؟

ایراد اصلی تبلیغ جایگزینی طلا به‌جای بیمه این است که ماهیت بیمه را تحریف می‌کند. بیمه محصول سرمایه‌گذاری نیست بلکه محصول مدیریت ریسک است. وظیفه‌اش این نیست که ارزش مالی دارایی شما را افزایش دهد، بلکه وظیفه دارد شما را در برابر نابهنجاری‌های آینده مانند هزینه‌های درمان، حادثه، ازکارافتادگی، فوت، تأمین معاش پس از دوران بازنشستگی، حمایت حقوقی و ایجاد پشتوانه برای خانواده محافظت کند. این در حالی است که اندوخته طلا هیچ‌یک از این موارد را انجام نمی‌دهد. طلا در بهترین حالت یک دارایی ذخیره ارزش است؛ و در بدترین حالت هنگام بیماری، حادثه یا فوت، هیچ حمایتی ایجاد نمی‌کند.

چطور این موج می‌تواند یک صنعت را زمین‌گیر کند؟

کاهش جمعیت بیمه‌شدگان، دو پیامد بزرگ برای صنعت بیمه دارد؛ نخست تشدید ناترازی شرکت‌ها. وقتی ورودی حق بیمه کاهش یابد، توان شرکت‌ها برای پرداخت خسارت، سرمایه‌گذاری و توسعه کاهش پیدا می‌کند. این بحران در رشته‌هایی مثل درمان و ثالث که به ذات خسارت‌محورند، بسیار سنگین‌تر خواهد شد. و پیامد دیگر تهدید بنیاد صندوق‌های بیمه زندگی؛ بیمه‌های عمر ستون شکل‌گیری منابع بلندمدت و سرمایه‌گذاری در صنعت بیمه هستند. اگر این منابع کاهش یابد، نه‌تنها شرکت‌ها بلکه کل اقتصاد کشور بخشی از توان تأمین مالی خود را از دست می‌دهد.

چگونه این باور غلط جا افتاد؟ نقش رسانه‌ها، سلبریتی‌ها و اقتصاد بیمار

این موج نه با تحلیل فنی آغاز شد و نه توسط کارشناس بیمه‌ای. این جریان زمانی گسترش یافت که صفحات مالی زرد، کانال‌های پیش‌بینی قیمت طلا، چند سلبریتی و چهره اینستاگرامی و بعضی فعالان غیرمجاز فروش طلا به‌صورت هماهنگ‌نشده شروع به انتشار ویدئوها و پست‌هایی کردند که بیمه را «ریسک‌دار» و طلا را «سودده» معرفی می‌کرد.

درواقع، این افراد از یک خلأ بزرگ سوءاستفاده کردند: نبود سواد بیمه‌ای در جامعه.

هرچه تورم بیشتر شد، این موج قوی‌تر شد. مردم به‌جای بررسی نقش بیمه، تنها به نمودار قیمت طلا نگاه کردند و گفتند: «چرا حق بیمه بدهم وقتی می‌توانم طلا بخرم؟»

اما این مقایسه، کاملاً اشتباه و غیرقابل قیاس است؛ زیرا بیمه و طلا دو کارکرد متفاوت دارند و هرگز جایگزین یکدیگر نمی‌شوند.

آسیب بزرگی که دیده نمی‌شود: اثر اجتماعی ترک بیمه

از دست رفتن بیمه عمر فقط یک آسیب مالی نیست بلکه آسیب اجتماعی است.

جامعه‌ای که بیمه عمر و درمان در آن ضعیف شود، با پیامدهای خطرناک و چندلایه روبه‌رو خواهد شد. هزینه‌های درمان از جیب مردم افزایش می‌یابد، خانواده‌ها در برابر فوت نان‌آور بی‌پناه می‌شوند و نسبت سالمندان بدون پوشش بیمه‌ای افزایش پیدا می‌کند. از سویی بار مالی بر دولت و صندوق‌های عمومی بیشتر می‌شود و نابرابری اجتماعی تشدید می‌شود. این موارد اثرات بلندمدتی هستند که امروز دیده نمی‌شود، اما ده سال دیگر تبدیل به بحران جدی خواهد شد.

یک موج ساده، آینده یک نسل را تغییر می‌دهد

تبلیغ خرید طلا به‌جای بیمه فقط یک جمله فریبنده در فضای مجازی نیست. این موج ریشه در اقتصاد بیمار، تورم مزمن و بحران اعتماد دارد و اگر کنترل نشود، می‌تواند ساختار حمایتی کشور را دچار ضربه جبران‌ناپذیر کند. طلا در حفظ ارزش پول نقش مهمی دارد، اما طلا امنیت نمی‌آورد، تنها ارزش دارایی را حفظ می‌کند؛ درحالی‌که بیمه، امنیت مالی، درمانی و اجتماعی ایجاد می‌کند.

جامعه‌ای که از بیمه فاصله بگیرد، دیر یا زود با بحران سلامت، بحران بازنشستگی و بحران رفاه اجتماعی روبه‌رو خواهد شد. صنعت بیمه امروز نه‌فقط در برابر یک موج تبلیغاتی، بلکه در برابر یک تغییر پارادایم خطرناک قرار گرفته است. موجی که اگر اصلاح نشود، می‌تواند آینده میلیون‌ها نفر را بدون پشتوانه رها کند.

 

 

 

ارسال نظرات
موضوعات روز