پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
داور بین المللی کشورمان در خصوص اتفاقهای جام جهانی، حاشیهها بوجود آمده و برنامه آینده کاریاش با خبرورزشی گفتگو کرد.
کد خبر: ۲۷۴۹۰
تیتر20 - وقتی قبل از جام جهانی با علیرضا فغانی صحبت میکردی، از یک مسئله به شکل آشکار گلایه داشت. میگفت: همه میپرسند از کجا شروع کردی و من باید بگویم پدرم و پدر همسرم داور بودند و دوست صمیمی و... فغانی آن روزها درخواست هر مصاحبه را به بعد از جام جهانی حواله میداد و به همه دوستانش میگفت: انشاءا... بماند برای بعد از جام جهانی تا حرفی برای گفتن باشد. دیروز که ساعاتی با هم بودیم، علیرضا مهمانانی غیررسانهای داشت و جالب اینکه آنها هم همان سؤالات روتین را میپرسیدند! و همین مسئله جرقهای شد تا با افتخار داوری ایران از مسائل دیگر صحبت کنیم. حرفهایی که در مصاحبههای دیگر فغانی نخواهید خواند...
از شهرری تا ردهبندی جام جهانی چقدر راه بود؟
به اندازه ۷۳ تا ۹۷، چند سال میشه؟
۲۴ سال!
همینقدر.
تو این ۲۴ سال کدوم لحظه سخت به یادت مونده؟
لحظات سخت زیاد بود. از خاکی شهرری شروع شد و رسید به چمن استقلال جنوب، بعد بالاتر شیرودی و تختی و بعد کمکداوری در آزادی و بعد قضاوت در آزادی و بعد هم آسیا و جهان. برای تکتک این پیشرفتها لحظات سخت بسیاری داشتیم و تمرینها و عرق ریختنها و نامردیها و... که البته در کنارش دوستان خوبی هم پیدا شدند که تحمل این روزها و سختیها را آسان میکردند. دنیا را دیدم و لحظات لذتبخشش بیشتر بود.
دوستات میدونن، ولی برای مردم بگو، از زمانی که هدفگذاری کردی که به جام جهانی برسی و در این تورنمنت فینال را سوت بزنی.
من کاملاً اجباری و با زور پدرم به داوری آمدم! ولی بعد نشستم با خودم فکر کردم که برای موفقیت در هر کاری باید هدف داشته باشی و سقف موفقیت در داوری هم فینال جام جهانی بود. از سال ۲۰۰۹ که وارد فهرست بینالمللی شدم و قضاوتهای مهم را به من میدادند، نگاهم به جام جهانی و رسیدن به فینال بود. در وهله اول به جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل رسیدم و حالا در ۲۰۱۸ قضاوت کردن و بالا رفتن.
و آدمهای تأثیرگذار در این طی مسیر موفق و طولانی؟
پدرم و پدر همسرم که هر دو داور بودند. همسرم که تمام بار زندگی را به دوش کشید. دوستان و همکاران که انرژی دادند و پیشکسوتانی که نصیحت کردند. مرحوم حکمتشعار در جلوی آبخوری شیرودی دستم را گرفت و گفت: من ضربه زیاد خوردم، تو اگر میخواهی موفق شوی و لطمه نخوری، سعی کن در هر مسئله خودت را قوی کنی. اگر زبان بلد نیستی، یاد بگیر، همیشه بدنت را آماده نگه دار و جوری قضاوت کن که نتوانند ایرادی بگیرند. یا مثلاً آقای اسفندیار بهارمست که ساکن آمریکاست، اما در هر سفر و هر موقعیت که هم را میدیدیم، با راهنماییهایش کمک بسیاری به من میکرد و در روسیه هم بهترین لحظات ما زمانی بود که با بهارمست برای گردش و با هم بودن بیرون میرفتیم. ایشان نه فقط در بحث داوری، بلکه چطور انسان بودن و زندگی کردن را یادم داد.
جوان امروزی یک علیرضا فغانی دارد که از او یاد بگیرد و بخواهد مثل او شود. تو کسی را نداشتی و ندیدی؛ جعفر نامدار و دو قضاوت در دو جام جهانی و دیگر هیچ! چطور به فینال المپیک، جام ملتها، باشگاههای جهان، جام کنفدراسیونها و جام جهانی فکر میکردی؟
اینها در طول مسیر و بعد همان هدفگذاری خودبهخود ایجاد میشود. در طول مسیر اتفاقات خوب میافتد. تنها نقطه تاریک زندگی من «درس خواندنم» بود که به خاطر داوری رهایش کردم و دیگر این اشتباه را هرگز تکرار نکردم. من به موقع ازدواج کردم، به موقع بچهدار شدم، به موقع وارد لیست بینالمللی شدم، به موقع به هر کاری رسیدم و این نظم در برنامهام خیلی کمکم کرد. الان جوانانی را میبینم که به خاطر داوری مثلاً ازدواج نمیکنند. من به آنها میگویم این غلط است. توصیهام به همه این است که به موقع هر کاری را انجام دهید. سربازی، دانشگاه، کار، ازدواج و همه چیز سر جای خودش. ببینید چند هزار ایرانی داوری کردند؟ یکی میشود محمد فنایی، یکی میشود جعفر نامدار. شما باید هزاران فاکتور را برای موفقیت داشته باشی، ولی در نهایت خواست خدا مهم است. اگر او بخواهد، مسیر مهیا میشود حتی اگر همه عالم نخواهند و بالعکس.
این دو ساله مراجعه از این دست زیاد داشتی که جوانان بیایند و بگویند آقای فغانی چهکار کنیم تا مثل شما باشیم؟
بله، این سالها که کار ما بیشتر دیده شد، خیلی از جوانان میآیند و من به همه همین حرفها را میزنم که به شما الان گفتم. اینکه تمرین کنید و سر وقت به همه کارهایتان بپردازید و ناامید نشوید.
حتی یکسری دوست دارند با شما تمرین کنند.
الان یک گروه ۳۰ نفره هستیم که با هم تمرین میکنیم. عدهای تازه شروع کردهاند و عدهای در لیگ دو و سه هم بودهاند. حضور آنها به من هم انگیزه میدهد تا هر روز بهتر از دیروز تمرین کنم و تجربیاتم را نیز به آنها منتقل میکنم.
در میان آنها یک علیرضا فغانی دیگر سراغ داری؟
در کشور ما جای هیچکس خالی نمیماند. بعضی دوستان گاهی تهدید میکنند که من دیگر نمیآیم. حتی بالاترین مقامات هم اگر نباشند، فردا کسی هست که جایشان را بگیرد و در داوری آنقدر استعداد هست که اگر من فغانی نباشم، فردا بیایند و پرچم را بالاتر ببرند.
این که شکستهنفسی است و جایگاه و افتخارات تو قابل کتمان نیست. منظورم به لحاظ فردی کسی را استعدادیابی کردهای؟
تعارف نمیکنم. بله، همین برادر خانم خودم که الان کلاس آسیا میرود. کمکداور خوب در همین شهرری داریم. در شهرستانهای محروم چند استعداد عالی شناسایی کردم و در کل خدا را شکر که بعد از موفقیت تیم ما این باور در داوری ایجاد شده که هرکس میتواند اگر کار کند، به موفقیت امیدوار باشد.
در این سالها هرگز لحظهای بوده که ناامید و منصرف شوی و بگویی «نه شیر شتر، نه دیدار عرب» و میروم دنبال زندگیام، اما بعد پشیمان شوی و با قدرت بیشتری برگردی؟
نه، خوشبختانه هرگز دلسرد و ناامید نشدم. حتی در مواردی بوده که چنان با روح و روان آدم بازی کردهاند که هرکس باشد، از پا میافتد، اما من به لطف خدا ادامه دادهام و همیشه روی کار خودم تمرکز کردهام و به حرف دیگران توجه ندارم. خیلی از همان افراد الان وضع زندگیشان مشخص میکند چطور آه مردم گرفته و البته من هم برایشان آرزوی سلامتی میکنم، ولی یک مواقعی ضرباتی میزنند که انسان با خود میگوید بروم جایی کار کنم که قدرم را بدانند یا لااقل اذیتم نکنند.
اتفاقاً میرسیم به مهاجرت و خداحافظی!
یکییکی بپرس همه را جواب میدهم!
الان عکست روی بیلبوردهاست. همه جا فرصت هست و همه با احترام و افتخار از تو یاد میکنند. اما خودت خوب میدانی که ماه آینده همین موقع هر مربی بازنده لیگ میخواهد ضعفهایش را گردن داور بیندازد! بازیکنان هجوم میآورند و روی سکوها شعار خواهند داد! این تضاد آزارت نمیدهد؟ این مردم همان مردم هستند!
خدا را شکر که ما دیگر عادت کردهایم! راستش آنقدر اینجا با این مسائل در فوتبال خودمان آبدیده شدیم که آنجا توانستیم قبل از بازی ردهبندی آن ماجرا را مدیریت کنیم وگرنه تمرکزمان از بین میرفت!
ماجرای همان عکس؟
بله، عکاسی که بدون هیچ دلیل منطقی آن عکس را گرفت و این فضا را به وجود آورد و... بگذریم!
قبل از جام جهانی در یک محفل دوستانه یک شوخی کردی و ماجرای خداحافظیات شد سوژه روز!
اینکه انسان در اوج خداحافظی کند یک هدف باارزش است و من هم شاید اگر فینال را قضاوت میکردم به خداحافظی فکر میکردم، ولی اینکه یک شوخی در یک جمع دوستانه تبدیل به حاشیهای منفی برایت شود، مردانه نیست. چرا اینقدر بزرگ میشود؟
اصلاً در اوج آمادگی جسمانی چرا خداحافظی؟ هنوز میتوانی ۱۰ سال به فوتبال ایران در اوج خدمت کنی.
آن شب وسط شوخیها گفتم هدفم فینال جام جهانی است. یکی وسط جمع گفت: اگر به فینال برسی خداحافظی میکنی؟ من هم گفتم بله، میروم تا شما پرسپولیسیها و استقلالیها از دستم راحت شوید! همان جا هم ماجرا تمام شد رفت، ولی در ایران متأسفانه دروغ زیاد است و بزرگ هم میشود.
تو همیشه یک شعار معروف داری...
بله، حرف دیگران برایم مهم نیست. نه با تشویقها مغرور میشوم و نه از انتقادات دلسرد. در کارم آنقدر پیشرفت میکنم که دیگران وادار به احترام شوند و دنبالم بیایند. خدا را شکر خانوادهام نیز آنقدر با این شرایط آشنا هستند که کمک میکنند تمرکزم به هم نخورد.
آدمی هستی که برای هر کاری هدفگذاری داری. الان که اینجا نشستهای هدف و برنامه آیندهات چیست؟
دو هفته دیگر در مالزی کلاس داوری داریم و بعد هم لیگ خودمان و لیگ قهرمانان آسیا تا انشاءا... اگر دعوت شویم برای جام ملتهای ۲۰۱۹ آسیا، بعد هم که میشود جام جهانی بعدی.
چندمین دوره است؟
سومین دوره. یک دوره ذخیره بودم و یک دوره فینال را سوت زدم و این دوره مطمئنم دیگر فینال را به ما نمیدهند.
چطور؟
چون دوره قبل به ما رسید. در همین جام جهانی هم من به بچهها خصوصی میگفتم وقتی سه نفری با هم بودیم که فینال را به ما نمیدهند. به همین دلیل وقتی اسامی اعلام شد من ناراحت نشدم، ولی نستور پیتانا که انتظار نداشت گریه میکرد.
پس تا جام ملتها.
بله، فعلاً اگر موندنی باشیم.
این «موندنی شدن» یعنی قصد داری از ایران بروی؟
منظورم در داوری است. زندگی شخصی هر انسانی به خودش مربوط است و من قبل از جام جهانی هم اگر اراده میکردم میتوانستم به هر جای دنیا که خواستم بروم و راحت زندگی کنم. اصلاً به کسی چه که من بخواهم مسائل زندگی شخصیام را علنی کنم؟ انسان از یک ساعت بعد خود خبر ندارد. من به اندازه خودم برای کشورم افتخار آوردهام. کسی نمیتواند ادعا کند برای علیرضا فغانی زحمت کشیده و هزینه کرده، تازه اگر هزینهای هم بوده، من چند برابرش را در رشته خودم افتخار برای ایران آوردهام و دیگر مدیون کسی نیستم که بخواهد طلبکار باشد. حالا بعد از جام ملتها اگر خواستم به داوری ادامه دهم که هیچ، اگر هم نتوانستم این فشارها را تحمل کنم و خواستم بروم هر جای دنیا، باز هم مربوط به خودم است.
برای بعد از بازنشستگی برنامه نداری؟ مثلاً رئیس کمیته داوران؟
من، چون پدر و پدر همسرم چیدمان داوری میکنند و از نزدیک فشاری که روی آنهاست را میبینم، از این کار متنفرم. توقعاتی که هست، عملکرد داور بعد از انتخاب، ادعای این و آن و خلاصه از این کار متنفرم! من نهایت کاری که بخواهم بعد از بازنشستگی در خدمت داوری بمانم در حد مدرس است، آن هم نه مدرس داخلی، در سطح کلان در فیفا و AFC.
پشتوانه لازم برای رسیدن به ریاست کمیته داوران را داری؟
در داخل ایران باید بنشینی تا سراغت بیایند، ولی در AFC و فیفا آدمها به اندازه لیاقتشان جایگاه میگیرند.
حیف است که جوانان از تجربیات تو محروم شوند. مگر چند تا علیرضا فغانی داریم؟ چند سال بگذرد تا یک فغانی دیگر بیاید؟
من الان هم هرجا طرف سؤال و مشورت قرار میگیرم به جوانان همه چیز را منتقل میکنم و دریغ ندارم.
در یک ماه جام جهانی سختترین لحظهات کی بود؟
خیلی خوش گذشت. جام قبلی ذخیره بودم و آن مدت خیلی سخت گذشت، ولی این جام آنقدر زود گذشت که نفهمیدم چه شد! دور اول قضاوت، دور دوم استراحت، دور سوم قضاوت و بعد هم حذفی. در کنار دوستان و آقای بهارمست هم اوقات فراغت عالیای بود و لحظه سخت نداشتیم.
تو تنها داوری بودی که قضاوتت نیاز به کمکداور ویدئویی پیدا نکرد.
دقیقاً! داور تعیین نمیکند که کی و کجا کمکداور ویدئویی وارد شود. همه میپرسند تو تنها داوری بودی که از کمکداور ویدئویی استفاده نکردی در حالی که استفاده دست ما نیست. اگر تصمیم داور درست باشد آنها ورود نمیکنند.
و کسی نمیتواند بگوید بازیهای تو آسان بود که نیاز به VAR نداشت.
بله، یکی از پیشکسوتان ما زمانی گفته بود من که بازنشسته شوم دیگر داوران ایرانی رنگ بازی مهم نمیبینند. این جمله این عزیز این سالها برای من انگیزه زیادی ایجاد کرد و ممنونش هستم! سال اول فینال پرزنت کاپ را سوت زدم و تا الان در هر تورنمنتی که بودم مهمترین بازیها را سوت زدهام.
خب مهمترین دستاوردت از جام جهانی چه بود؟
اینکه دیگر کسی تیم ما را به چشم زنگ تفریح نگاه نمیکرد. برخی تیمهای داوری از اول نخودی بودند و نوع بازیهایی که به آنها واگذار میشد هم ثابت میکرد فیفا اعتماد چندانی ندارد. من از اوایل که وارد این عرصه شدم، میدیدم برخی مسئولان یا داوران اروپایی با شنیدن نام ایران چندان جدی نمیگیرند و رویشان را آن طرف میکردند، ولی عملکرد ما طوری بود که همانها بعد از مسابقات دنبال دوستی و ارتباط با ما بودند. در جام جهانی تیم داوری ایران مثل بعضی تیمهای آسیایی زنگ تفریح نبود که بازیهای معمولی به آنها بدهند.
به هیچ تصمیمت شک نکردی؟
نه خوشبختانه همه چیز عالی بود فقط یک اخطار اتلاف وقت به بازیکن مکزیک دادم که میتوانستم آن را ندهم و مدیریت کنم.
قضیه عقب زدن تونی کروس چه؟
اینجا عدهای در ایران هستند که تحت هر شرایطی مثل آن شخصیت گالیور «من میدونم...» رفتار میکنند! من دیدم گفتند و نوشتند که تمام شد و داوران ما را برمیگردانند، ولی آنجا کسی چنین نظری نداشت. من به بازیکنی که زیاد اعتراض میکرد فاصله قانونی را گوشزد میکردم. در ایران چرا، من بازیکن را هول دادهام، ولی آن هول دادن نبود، پیام برای بقیه بود!
تا به حال دوست داشتی بازی کدام بازیکن را داوری کنی؟
من خیلی بیذوقم! به این چیزها فکر نمیکنم. فوتبال هم که میبینم از بازیکنی که به داور پرخاش کند و اعتراض، بدم میآید و به بازیکنی که رأی داور را میپذیرد احترام میگذارم.
بازیکن مورد علاقهات کیست؟
مسی. از رفتاری که با داور دارد همیشه لذت بردهام. او کاپیتان تیمش بود، ولی فقط یک بار آمد زمان را پرسید و حتی یک اعتراض هم نکرد. او خیلی شخصیت آقامنشی دارد، ولی برعکس، بعضی بازیکنان به هر چیزی اعتراض میکنند.
و تو از این نمونهها بدت میآید؟
بله، در ایران و از روز اول قضاوتم این بازیکنان را فراموش نکردهام. آنها برای داور دردسر میسازند.
مسئولان فیفا برخوردی با تو نداشتند؟
بوبان معاون دبیرکل یوفاست. در هتل ما بود و بعد از بازی مکزیک- آلمان اساماسی را نشانم داد که یکی از دوستانش فرستاده بود و این که فکر نمیکردم در ایران داوری باشد که از پس چنین مسابقه سریعی برآید. خب این برخوردها چقدر انرژی خوب به آدم میبخشد؟ البته در کل رفتار مدیران فیفا با همه داوران یکسان است و به کشور یا نژاد داور نگاه نمیکنند. بعد از هر بازی هم یکسان با داوران برخورد میکنند و شاید اگر داوری خراب کرده باشد، بیشتر او را تحویل میگیرند و دلداری میدهند تا دلسرد نشود.
اینفانتینو در مراسم بعد از ردهبندی چی گفت؟ البته سوای پروتکل و آنچه در مراسم رسمی رایج است.
فقط همان خسته نباشید و آرزوی موفقیت. تبریک گفت که در کل تورنمنت عملکرد شما عالی بود.
این ردهبندیها که تو همیشه اول بودی، رسمی بود؟
نه، این سایتهای زیرمجموعه فیفا گاهی از کاربران خود نظرسنجی میگیرند و ارزش کارشناسی ندارد. نمرات داوران اعلام نمیشود، ولی روحیهبخش بود که مردم همه دنیا ما را قبول دارند. این که ما کارمان به VAR نرسید نیز امتیاز بزرگی بود. برخوردهای امثال بوبان هم روحیه میداد.
ملیت ایران تأثیری در عدم انتخاب او برای فینال نداشت؟
نه، قاره مهم است. در دو دوره قبلی اروپایی بودند و این بار داور آمریکایجنوبی. من سؤالی دارم؛ اگر داور ژاپنی بود یا کرهای، جای ما انتخاب میشد؟ عدهای در ایران عادت دارند برای هر چیز و هرکس حرف درست کنند، اما من همیشه نیمه پر لیوان را میبینم. این که سی و چند تیم از سراسر دنیا میآیند و فقط ۲ تیم میمانند برای فینال و ردهبندی. ایران به این مرحله رسیده و بعد از ۲۰ سال از علی بوسیم دوباره رده بندی را به آسیا دادند.
قضاوت فینال خوب بود؟
این که کمکداور ویدئویی پنالتی گرفت، چندان جالب نبود، ولی تأثیر زیادی هم نداشت، چون اگر دوربین نبود هرگز کسی آن صحنه را نمیدید. کاملاً نقطه کور بود و اصلاً کمکداور ویدئویی برای همین است.
در کل موافق VAR هستی؟
صد درصد. در این جام حتی یک گل ناحق نبود. این که آفساید باشد یا نباشد و حق یک کشور پایمال شود. همه داوران دوست داشتند VAR اشتباهشان را تصحیح کند.
یعنی هیچکس از جنبه فردی ناراحت نبود که وای اشتباه کردم و آبرویم رفت؟
اگر فقط یک بار در یک بازی این اتفاق بیفتد و VAR بر خلاف نظر داور نتیجه را عوض کند، عیبی ندارد و تازه فشار را هم از داور برمیدارد و کسی طلبکار نیست، اما اگر مثل بازی ایران- پرتغال ۳ بار این اتفاق بیفتد، برای آن داور خوب نیست و حق با شماست.
آن قضیه عکس را پیگیری نمیکنی؟
من کاری را کردم که فکر میکردم در آن لحظه درست است. هنوز نمیدانم چه هدفی پشت این کار داشت.
و این مراسم بازگشت و ممنوعالتصویری...
دوستان قدیمی من میدانند که در عمرم هرگز دنبال این نبودم که دیده شوم یا کسی بیاید عکس بگیرد و مصاحبه کنم، من کار خودم را میکنم و به دیگری کاری ندارم. این هم برایم مهم نیست که مثلاً دیگران در موردم چه فکری میکنند و حالا من بروم پرسوجو کنم که چی شده و... اصلاً مهم نیست. من با همه رفیقم و به همه احترام میگذارم، ولی دنبال این مسائل نمیروم. چرا همه دنبال حواشی هستند؟ چرا کسی به این فکر نمیکند که ما کاری کردیم که یک ماه ایران در صدر اخبار جهانی بود؟ متأسفانه ما این فرهنگ را هنوز نداریم.
در آن گفتوگوی رادیویی هم دروغ نگفتی...
من اهلش نیستم. همان چیزی را میگویم که باور دارم و اهل ریاکاری و دروغ مصلحتی و این چیزها نیستم. مسائل زندگی خصوصی هرکس به خودش مربوط است.
چه بخواهی چه نه، سلبریتی شدی رفت!
با یک سوت در لیگ همه اینها میرود پی کارش و دوباره فحش میخوریم!
از آن شب تبریز چی به یادت مانده؟
من ذهنم را ریست میکنم و اتفاقات بد را نگه نمیدارم. هنوز زنگ میزنند و فحش میدهند، ولی من کار خودم را میکنم.
بالاخره برای بچههایت سوغاتی چی آوردی؟
آنجا یادبود به همه میدهند و من هم برای خانوادهام خرید کردم، ولی در آن پست اینستاگرامی هدفم کنایهای بود برای همه مردم. من میدیدم مردمان سایر کشورها راحت خرید میکنند، ولی ما ایرانیها قدرت خرید نداشتیم. من خواستم به نوعی حرف دل مردم را بزنم که زدم.
نگفتی چی آوردی؟
برای دخترم عروسک مسابقات و برای پسرم پیراهن برزیل و ساعت آلمان که طبق عرف جهانی بعد از هر بازی به همه داوران از هر دو تیم یادگاریهایی میدهند.
و... ۲۴ سال عمر ورزشی و تلخترین لحظه آن...
روز خوب و بد با هم است. لذت و ناراحتی از خوب و بد باید یکسان باشد. این لازمه کار ماست. خیلی شهرها چشم دیدن مرا ندارند و سعی میکنم در بازیهای بینالمللی خوشحالشان کنم، ولی در نهایت من یک داورم و کارم را انجام میدهم.
پسرت داور بزرگی میشود؟
من تمایل نداشتم بیاید. خودش انتخاب کرده و میدانم در ایران کارش بسیار سخت است.
و محمدرضا برادرت برای همیشه از داوری ایران رفت؟
بله، در سوئد هم از نظر کار و هم تحصیل موقعیت خوبی دارد و به سطح ملی داوری سوئد هم رسیده و انشاءا... وارد فهرست بینالمللی از سوئد در اروپا شود.
یعنی یک استعداد چه راحت رفت...
آن مسائلی که در لیست بینالمللی سر محمدرضای ما آوردند دیگر انگیزهای برایش نگذاشت.
چرا نمیگویی تا مردم هم بدانند؟
دنیا دار مکافات است و حال و روز بعضی از آقایان بهترین گواه برای حقکشیهاست. من دعا میکنم خوب شوند و شخصاً تمایلی برای ورود به این مسائل ندارم. شاید به همین دلیل دوست ندارم وارد کار اجرایی شوم، چون آه و نفرین زیاد دارد.
و داوری ایران کی درست میشود؟
الان قشر فرهیخته آمده و با ۵ نفر کار جمعی میتوان مشکلات را حل و سیستم را به روز کرد، اما مدیران تجربی که کسی را قبول ندارند و به تصمیمات خودشان فقط بها میدهند، اجازه ورود به عرصه نمیدهند. تا زمانی که این سیستم انتخاب در داوری باشد و مدیرانی که کار علمی نکرده و سنتی بالا آمدهاند باشند، چیزی درست نمیشود و از دست کسی هم کاری ساخته نیست!
میگویند فوتبالیست خوبی بودی!
اگر بودم که داور نمیشدم!
یعنی اگر فوتبالیست میماندی، الان در چه سطحی بودی؟