مسعود مهاجر
در سالي كه رو به پايان است بينهايت به خودروسازانمان سخت گرفتيم. حتي كار را از زورآزمايي گذرانديم و آنچنان بر تنش كوبيديم كه ديگر نتواند قد راست كند! در آخرين روزهاي سال هم فرصت واردكردن ماشين خارجي را به همه اتباع ايراني تقديم كرديم تا هركس توانست گلي از اين خرمن بچيند. كسي هم نگران نشد كه در پايان كار اگر شورهزاري در برابرمان ماند بايد چه كنيم؟
شكي نيست كه صنعت خودروي ما هم واپس ماندگيهاي تاريخي خودش را دارد، اما مگر كدام يك ازما توانسته ايم يك قدم جلوتر از ديگران حركت كنيم كه تا اين اندازه درمورد صنعت خودرو دشوار بگيريم؟ اگر صنعت خودرو را دولتي ميدانيم، مانند يك نهاد دولتي به آن نگاه كنيم وگرنه در كجاي دنيا ممكن است راديو و تلويزيونهاي دولتي تا اين اندازه بخش خصوصي را مورد سرزنش قرار بدهند و آبرويي برايش باقي نگذارند؟
به هر حال اميدواريم صنعتگران خودروي ما، اعم از مهندساني كه خطوط توليدي را سرپا نگاه داشتهاند و مهندساني كه سرگرم طراحي مدلهاي جديدي از خودروهاي آينده هستند يا كارگراني كه آخرين پيچ و مهره خودروهاي ساخت داخل را سفت ميكنند، روحيه خود را نبازند و همچنان به كار خودشان ادامه بدهند. فقط آنها ميدانند كه اگر يكي از مجموعههاي اين صنعت از كار بيفتد و نتواند وظيفهاش را به درستي انجام دهد، كل صنعت فروخواهد ريخت و از انتهاي خط توليد جز ندامت و پشيماني چيز ديگري بيرون نخواهد آمد.
نهايت بيانصافي است كه خودروهاي امروزي را با مدلهاي قديمي سالهاي اول صنعت خودرو مقايسه كنيم. وقتي صحبت استانداردهاي يورو 3 و 4 حتي در جلسات علني مجلس هم مورد تاكيد قرار ميگيرد و اين موضوع كه صنعت ما تا چه اندازه توانسته است خود را با اين استانداردها وفق بدهد، خود گواهي براين واقعيت است كه بالاخره صنعت خودروسازي ما توانسته است خود را در مرزهاي استانداردهاي يورويي قرار بدهد و با اندكي بالا يا پايين مشابهتهايي براي خودروهاي ما بيافريند كه بتوانند در كنار خودروهاي اروپايي خودي نشان بدهند.
ما تمام طول سال را مشغول خط و نشان كشيدن براي صنعت خودرو بوديم و درباره بايدها و نبايدهايش صحبت ميكرديم و فضايي باقي نگذاشتيم كه كسي هم بتواند بر نيكوييهايش انگشت بگذارد. بيشتر ارزيابيهايمان را با تكيه بر كيفيت خودروهاي ژاپني و اروپايي استواركرديم و به عمد فراموش كرديم كه صنعتگر ايراني در هيچ رده از اين صنعت از امكاناتي برخوردار نيست، كه صنعتگر اروپايي را سرپا نگاه ميدارد. انواع خودروهاي ايراني را از زبان كساني به نقد كشيديم كه ميخواستند دروازههاي كشور به سمت خودروهاي خارجي باز شود كه شد! هيچ وقت به صورت منطقي به زيروبمهاي صنعت خودرو نپرداختيم و كار را به آنجا رسانديم كه حتي سازمان ملي استاندارد هم نتواند از نتيجه بررسيهاي علمي خودش راجع به كيفيت خودروهاي ساخت داخل دفاع كند. براي نمونه سازمان استاندارد حداقل دو اعلاميه درباره مطابقت كيفيت اتوبوسهاي اسكانيا با استانداردهاي مصوب انتشار داد، اما اين اطلاعرساني هيچ تغييري در لحن و داوري منتقدان صنعت خودرو به وجود نياورد.
صنعت خودرو تقريبا در همه كشورهاي خودروساز جهان پايهگذار تحول صنعتي است. با صدها صنعت ديگر گره ميخورد و در صدها جاي ديگر فرصت اشتغال ميسازد. با نگاهي به خيابانهاي مملو از خودروي وطني ميتوانيم بزرگي كاري را كه صنعت خودرو در دشوارترين شرايط اقتصادي انجام داده است مشاهده كنيم. صنعتي كه به طور متوسط در هر روز سه هزار دستگاه خودرو ازخطوط خود بيرون ميفرستد؛ آنهم خودروهايي كه هر يك از مجموعههايش در استان متفاوتي به توليد رسيده و معاش خانوارهاي بزرگي را در سراسر كشورمان اداره كرده است. اميد آنكه در سال تازه با اين صنعت برسر مهر بياييم و در تلاش براي بهتر كردن كيفيت خودروهاي توليدي به نقدهايي برسيم كه چراغ راه صنعت خودرو بشود، نه سد راه