پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
افزایش گرایش های مادی در میان جامعه، کم رنگ تر شدن مناسبات انسانی و محو شدن معنای ضرب المثل معروف «بنی آدم اعضای یک پیکرند» فضایی را به جامعه تحمیل کرده است که تمام بخش های جامعه از جمله جامعه پزشکی به شدت از آن متاثر شده است.
کد خبر: ۳۶۶۳۱
تیتر20 - از زمانی که حکمای «همه چیز دان» با گیاهان جمع آوری شده از طبیعت و انواع گل ها و جوشانده ها سعی می کردند طیف گسترده ای بیماران، اعم از یک سرماخوردگی ساده تا سرطان های پیشرفته را درمان کنند، تا اکنون که دنیای پزشکی با گستردگی شگفت انگیز خود انواع بیماری ها را به صورت تخصصی درمان می کنند، پزشکان همواره از موقعیت اجتماعی ممتازی برخوردار بوده اند.
جامعه پزشکی از دو جنبه اعتبار و احترام اجتماعی خود را کسب می کند، جنبه اول دانش و تخصصی است که برای به دست آوردنش تلاش و ممارست و «دود چراغ خوردن» بسیاری لازم است. جنبه دوم توانایی آن ها در نجات مردم از بیماری ها و افزایش طول عمر نوع بشر بوده است.
در واقع شاید حوزه های پزشکی از معدود حوزه هایی باشد که تقلب، ناراستی، مدارک دروغین و عناوین غلط انداز در آن جا یافت نمی شود.
این روزها صدها دکتر و فوق لیسانس تقلبی در حوزه علوم انسانی هستند که حتی تدریس می کنند و مدارج و مراتب اداری و حتی اجتماعی دروغین برای خود دست و پا می کنند: دکترای اقتصاد، دکترای ادبیات، دکترای جامعه شناسی و... اما تقریبا هرگز هیچ کدام از متقلبین فوق الذکر خود را دکتر جراح یا پزشک متخصص و حتی پزشک عمومی نمی نامند.
این مساله حاشیه امنی برای جامعه پزشکی به وجود آورده است که در طول تاریخ از آن ها طیف قابل احترامی برای جامعه ساخته است.
البته نباید فراموش کنیم که طی دهه های اخیر این گروه از جامعه علمی هم با چالش هایی رو به رو بوده اند. چالش هایی که به خاطر دگرگونی های عمیق در برخی از مناسبت های اجتماعی و در برخی از موارد هم به خاطر عملکرد برخی از افراد جامعه پزشکی بوده است.
دیر زمانی، کار پزشکی اگرچه به خودی خود شغل محسوب می شد؛ اما عملکرد و شخصت اجتماعی و کنشگری مدنی پزشکان به گونه ای بود که هرگز احترام اجتماعی آن ها دچار خدشه نشده بود.
متاسفانه در دهه های گذشته، با تبدیل شدن شغل پزشکی به تجارت و کسب و کاری پرثمر از سوی برخی از افراد این طیف، طرز تلقی جامعه نسبت به این صنف محترم کمی آسیب دیده است.
نفوذ و گسترش طرز تلقی کاسب کارانه، سرمایه داری و سود جویانه که در یکی دو دهه گذشته بر فضای جامعه پزشکی حاکم شد، در طرز نگرش جامعه نسبت به این صنف تا حدود زیادی تاثیر منفی بر جای گذاشته است.
البته مانند هر زمان دیگر هنوز هم هستند پزشکانی که از این فضای ناسالم دوری کرده و همچنان رسالت اصلی پزشکی خود را به سیاق گذشته بر خدمت به نوع بشر و تعهد ناشی از فرهنگ و ماهیت اصلی شغل پزشکی نهاده اند.
در این میان نگاه اشتباه حاکمیتی و تغییر رویکرد دولت و جامعه به مقوله ثروت و سرمایه داری در کشور، در دگرگونی ماهیت شغل پزشکی موثر بوده است.
از جمله، مکانیزم اخذ مالیات از پزشکان که اخیرا به چالشی میان فعالان این صنف و دولت تبدیل شده است، نمونه ای از موارد است.
متاسفانه آن چه که به عنوان واقعیت فعلی وجود دارد این است که آمار پزشکانی که از این حرفه فقط به عنوان روزنه ای برای منفعت طلبی و کسب درآمد هنگفت (حتی به قیمت به خطر افتادن جان و مال مردم) استفاده می کنند رو به فزونی است.
نکته ای که باعث سردرگمی بیماران و شهروندان در انتخاب و اعتماد به پزشک و نوع مواجهه آن ها با این مقوله شده است.
کم رنگ شدن احترام و ارزش بیماران در مطب بسیاری از پزشکان و مراکز درمانی، مخصوصا مراکز درمانی دولتی و ساعت ها معطلی و برخورد نامناسب کادرهای پزشکی و پیراپزشکی و درمانی با بیماران از دیگر عوارض حاکم شدن این شیوه و فضاست که به وضوح در جای جای کشور قابل مشاهده است.
در کنار علمکرد تجاری و کاسب کارانه مطلق می توان از جانمایی نامناسب بسیاری از مراکز درمانی مانند مطب ها و آزمایشگاه ها و مراکز درمانی که عمدتا در مناطق شلوغ در طبقات فوقانی بدون آسانسور و بدون فضای مناسب انتظار برای مشتریان واقع شده اند نیز می توان انتقاد کرد.مساله ای که موجبات اتلاف وقت مراجعین را فراهم می کند.
به نظر می رسد در چرخه معیوب مکانیزم درمان در کشور آن چه در انتهای جدول اولویت های دست اندکاران قرار دارد، رفاه، آرامش، اعتماد و رضایت بیماران و مراجعین است.
وضعیتی که به خاطر آن روز به روز به تعداد شهروندانی که از شبکه درمانی و پزشکی کشور گله مند هستند افزوده می شود.
سیاست گذاری های غیر اصولی که در عمده آن ها رضایت و منافع بیماران و شهروندان مورد غفلت قرار گرفته است، در قالب برنامه های مختلف توسعه این وضعیت را پیچیده تر کرده است.
طرح هایی چون خودگردانی اقتصادی بیمارستان ها که ظاهرا قرار است از نظر مالی باری از دوش دولت ها بردارد باعث شده است بیماران در مراجعه به مراکز درمانی با مشکلاتی به مراتب بیشتر از گذشته مواجه شوند.
طرز فکر ناشی از صرفه جویی اقتصادی و کاستن از هزینه ها در بسیاری از موارد حتی به قیمت کاستن از کیفیت و کمیت فرایند های درمانی در دستور کار قرار گرفته است. مساله ای که به شدت با ماهیت انسانی و شهروندی موضوع درمان که در کشورهای توسعه یافته مورد توجه است، در منافات قرار دارد.
برای نمونه ای از گسترش فکر سودجویانه در نظام پزشکی کشور می توان به دریافت پول مجدد از سوی برخی از پزشکان هنگام مشاهده نتایج پزشکی و تصویر برداری بیماران اشاره کرد که به عنوان ویزیت دوم صورت می گیرد، در حالی مشاهده نتایج در واقع ادامه فرایند ویزیت اول محسوب می شود. کاری که عده ای از پزشکان و دستور العمل های وزارت بهداشت، آن را غیرقانونی می دانند.
در نظر نگرفتن منافع بیماران یکی دیگر از این موارد است. هستند پزشکانی که با یک ویزیت چند ثانیه اقدام به نوشتن انبوه آزمایش ها و تصویربرداری ها کرده و آن ها را روانه مراکزی می کنند که احتمالا قبلا برای همکاری فی مابین هماهنگی های لازم صورت گرفته است. پروسه ای که هزینه های جنبی سنگینی به بیماران تحمیل می کند، که در نهایت در یک ویزیت ثانویه این جمله را بشنوند که «مشکلی نیست» !
متاسفانه به خاطر این که سلامتی برای شهروندان بسیار اهمیت دارد، در اغلب موارد آن ها چاره ای جز اطاعت از دستور پزشک و صرف هزینه های گزاف ندارند.
به نظر می رسد همه این موارد که در نهایت منجر به از بین رفتن اعتبار و احترام جامعه پزشکی در میان مردم می شود به کمرنگ شدن اخلاق پزشکی باز می گردد.
اگرچه در بسیاری از موارد می توان به بخشنامه های صادره و دستور العمل های اجرای اتکا کرد؛ اما باید دانست که با کمرنگ شدن اخلاق پزشکی و وجدان کاری نادیده گرفتن بخشنامه مانند سایر موارد کار دشواری نیست.
طبق آیین نامه ها و سوگند نامه ها و سایر مکانیزم های اخلاقی و قانونی پزشک باید بدون در نظر گرفتن مسائل مادی امین بیمار بوده و برای وی وقت کافی در نظر بگیرد و دلسوزانه به مسائلش رسیدگی کند.
ویزیت های چند دقیقه ای و گاهی حتی چند ثانیه ای و عدم ایجاد حس اعتماد بین مریض و پزشک و از بین رفتن فضای اعتماد و همدلی بین دوطرف در نهایت منجر به تغییر نگرش جامعه به جایگاه انسانی و علمی پزشک در جامعه شده است.
اگر چه عملکردهای این چنینی فقط در بین برخی از پزشکان وجود دارد؛ اما در نهایت نتیجه آن، یعنی دگرگونی در طرز تلقی جامعه از پزشکان، به همه پزشکان تسری پیدا می کند.
گسترش شبکه های ارتباطی دیجیتال و همه گیر شدن کوچک ترین عملکردهای پزشکان در بین مردم و افزایش خطاهای پزشکی در سال های اخیر که منجر به مرگ برخی از بیماران عادی و حتی سرشناس شد و بازتاب گسترده آن در رسانه های گروهی از یک طرف و رفتارهای ناشایست بیمارستان ها و مراکز درمانی در عدم معاینه بیمارانی که پول کافی نداشته اند و حتی اخراج برخی از بیماران کم بضاعت از مراکز درمانی که اخیرا نمونه های بسیاری از آن ها رسانه ای شد، از جمله مواردی است که نگاه جامعه را نسبت به پزشکان و مراکز درمانی بسیار تغییر داده است.
در نهایت باید گفت که متاسفانه تسری این فرهنگ و بروز این نابه سامانی ها را باید جزئی از کل ساختار فرهنگی متحول شده جامعه تلقی کرد.
افزایش گرایش های مادی در میان جامعه، کم رنگ تر شدن مناسبات انسانی و محو شدن معنای ضرب المثل معروف «بنی آدم اعضای یک پیکرند» فضایی را به جامعه تحمیل کرده است که تمام بخش های جامعه از جمله جامعه پزشکی به شدت از آن متاثر شده است.
از آن جا که تمام این رفتارهای اجتماعی در یک رابطه علی و معلولی از یکدیگر تبعیت می کنند، در نهایت مضرات این چالش فرهنگی به ضرر اعتبار و احترام جامعه پزشکی تمام شده است.