به مغازه دو نبشی بر خیابان باب همایون وارد میشوم. شوق و شعف سه فروشنده را فرا میگیرد به این امید که برای خرید جنسی رفتهام؛ کت یا شلواری نو. با یکی از فروشندگان جوان مغازه مشغول صحبت میشوم که فروشنده مسن تر دیگری از آن سوتر با صدای بلند میگوید:«هیچی آقا، هیچی، صفر». منظورش فروش این روزهای مغازه است. فروشنده جوان میگوید مغازه از ۳ فروردین تا اواسط اردیبهشت امسال تعطیل بوده و پس از آن هم مشتری چندانی وجود ندارد. به گفته او میزان مشتری فروشگاهشان که اغلب کت و شلوار و پیراهن میفروشند نسبت به مدت مشابه سال پیش ۶۰ تا ۷۰ درصد کمتر شده. کت و شلوارهای این مغازه و مغازههای مشابه خیابان باب همایون کاملاتولید داخل هستند و آن طور که فروشندگان مغازه میگویند جز در موارد استثنا قیمت دلار تاثیر چندانی روی قیمت اجناسشان ندارد. ۸۰۰ هزار تا یک میلیون و نیم محدوده قیمتی کت و شلوارهای این مغازه است.
فروشنده دیگری در یکی از پاساژهای باب همایون که ۵ سال سابقه فروشندگی دارد میگوید «اونهایی که وضعشون خوبه که اینجا نمیان». گران ترین کت و شلوار موجود در این فروشگاه کت و شلواری با پارچه کرپ است با قیمت ۹۵۰ هزار تومان است و از همین محدوده قیمتی میتوان متوجه شد که بیشتر اقشار متوسط و پایین مشتریان این فروشگاه هستند. به گفته این فروشنده از ۲۰ اسفند سال گذشته تا اول اردیبهشت پاساژهای این بازار تعطیل بودند اما مغازههای بر خیابان همچنان کار میکردند. به گفته این فروشنده کرونا عامل خیلی موثری در رکود بازار امسال است چون همه استرس دارند؛ چه آنهایی که ترجیح میدهند برای خرید یک دست کت و شلوار سلامتی خودشان را تهدید نکنند و به بازار نمیآیند چه فروشندگانی که از بیم کرونا مغازهها را تعطیل کردند. این فروشنده میگوید حتی پس از بازگشایی پاساژ تا دو سه هفته روزانه فقط یک یا دو مورد فروش داشتهاند و الان اگر بخواهند جنس جدید بخرند قطعا باید قیمتهای بیشتری بپردازند. این مغازه که کت و شلوارهایش را در تولیدی متعلق به خودش تولید میکند نسبت به سال گذشته ۷۰ درصد فروش اش کم شده و این وضعیت در حالی است که به گفته فروشنده آن تولیدی فروشگاه نیز از تاریخ ۱۵ اسفند سال گذشته تاکنون تعطیل است. در مورد آینده از او میپرسم و اینکه با توجه به این وضعیت آتیه بازار را چگونه میبیند. ناامید است و میگوید «اصلا زمینه بهبود احساس نمیکنم».
صاحب مغازه هم وارد بحث میشود و با گلایه از وضعیت بازار میگوید از هر دو مشتری که وارد مغازه میشوند یکی دنبال خرید کتوشلوار قسطی هست که اکثر این افراد تازه دامادها هستند و ما هم نمیتوانیم به آنها جواب مثبت بدهیم حتی اگر چک کارمندی داشته باشند. قیمتها آنقدر نوسان دارد که اگر بخواهیم این کار را بکنیم تا قسط یک لباس تمام شود قیمت آن رقم زیادی افزایش خواهد یافت. حتی دیگر نمیتوانیم حواله شرکتها و سازمانها را قبول کنیم وضعیت همکاران ما در مانتو دوزیها هم همین است دیگر هیچ حوالهای برای مانتو اداری و شرکتی قبول نمیکنند و قرارداد جدیدی نمیبندند.
بعد از یکی دو مغازه پوشاک که عمدتا کت و شلوار و پیراهن کاملا تولید داخل میفروشند به سراغ مغازه دیگری میروم که کفش چرمی هم میفروشد. از او میپرسم فروشتان نسبت به سال گذشته چقدر تغییر کرده. میگوید صفر درصد! بعد میفهمد که سوالم را به درستی متوجه نشده و میگوید صد درصد. به گفته او: «نسبت به سال گذشته ۱۰۰ درصد فروشمان کم شده و الان صفر درصد فروش داریم» البته این میزان کم فروش بیشتر ناشی از تعطیلی بازار است و آن چنان که این فروشنده میگوید فروش کفش در مغازه اش در ماه اسفند به ۲ درصد رسید. از وضعیت کنونی فروش اش میپرسم. رو میکند به من و میگوید الان که ساعت ۱۲ و بیست دقیقه ظهر است تو اولین نفری هستی که امروز وارد این مغازه شده و تازه قصد خرید هم نداری! این فروشنده با بیان اینکه هر سال فروش این موقع سال عالی بود معتقد است چون قیمت دلار بر قیمت مواد نفتی تاثیر دارد پس افزایش قیمت ارز قیمت کفشهای تولید داخل را هم زیاد میکند. قیمت کفشهای این مغازه در محدوده ۱۱۰ تا ۵۶۰ هزار تومان است و باز هم مانند کت و شوار میتوان حدس زد که اقشار متوسط جامعه مشتریان آن هستند. کرونا همه را ترساند. عدهای خانهنشین شدند و برخی دیگر مغازههایشان را تعطیل کردند. تالارهای عروسی و جشن تعطیل شد و کسی هم دل و دماغی برای خرید کت و شلوار و رخت دامادی ندارد. با این همه افزایش قیمت ارز، تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها را میتوان از جمله دیگر دلایلی دانست که به خلوتی بازار باب همایون منجر شده است./ دنیای اقتصاد