در اینباره با کامبیز صبری ـ مجسمهساز ـ صحبت کرده و این پرسش را به بحث گذاشته ایم که آیا چنین حرکتی میتواند نوعی تخریبگرایی آثار فرهنگی هنری و وندالیسم تلقی شود یا عملکردی است توجیهپذیر در جهت استفاده از ابزار هنر برای فرهنگسازی در جامعه؟
پس از اینکه موضوع را با او در میان گذاشتیم، عنوان کرد: در دنیا دست بردن در مجسمهها اساسا از فرهنگ به دور است؛ البته در مدت اخیر در آمریکا یا کشورهای دیگر که اعتراضاتی بر علیه نژادپرستی روی داد، مجسمههایی تخریب شدند که این آثار بر اساس شخصیتهایی که در کشف آمریکا و فتح قبیلههای مختلف، نقش مخرب داشتهاند، ساخته شده بودند.
ادامه داد: نمونهای از دست بردن در آثار هنری به علت شیوع کرونا را میتوان در خانه هنرمندان دید؛ در ضلع جنوبی خانه هنرمندان، یک مجسمه اسب وجود دارد که برای آن ماسک زدهاند که اتفاقا با تاکید زیادی هم ماسک را محکم کردهاند! اکنون هم برای مجسمه ابن سینا ماسک زدهاند. تاکید بر چنین چیزی، در ادامه مسائل خیلی دردسرسازتری درست میکند؛ یعنی ممکن است بیایند برای آثار ساختهشده بر اساس شخصیتهای سیاسی که دارای مشکل هستند نیز ماسک بگذارند که این امر باعث تغییر وجهه آن کاراکتر هم خواهد شد.
او پیشنهادهایی را برای ترویج فرهنگ ماسک زدن بیان کرد و گفت: میتوان پرفورمنسهایی را در خیابان یا مکانهای پر رفت و آمد برگزار کرد که ممکن است در طول برگزاری ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر بیننده داشته باشد؛ البته اگر اجرای چنین برنامهای از تلویزیون پخش شود، در آن صورت چند میلیون بازدیدکننده خواهد داشت. همچنین میتوان از مانیتورهای مترو، پرفورمنسها، فیلم یا انیمیشنهایی که برای این کار ساخته شده را پخش کرد و برای جمعیت بیشتری فرهنگسازی کرد؛ بنابراین اساسا مجسمه، مدیایی نیست که پاسخگوی چنین موضوعاتی باشد. مدیاهایی مانند عکس، فیلم و در بخش هنرهای تجسمی پرفورمنس یا چیدمان میتواند موثر باشد. در نتیجه باید از هنرمندان هنر مفهومی برای این کار کمک گرفت که برای این موضوع یک محتوا تعریف کنند و پروژه را به انجام برسانند؛ البته منظور این نیست که نمیتوان با مجسمه برای این موضوع چیزی ساخت ولی اثر بخشی آن کمتر خواهد بود.
صبری تصریح کرد: در مقطع کنونی هنر عمومی که متولی بخش مهمی از آن
سازمان زیباسازی و شهرداری است، در این مدت به جای استفاده از آثار هنری با
نوشتار به بحث فرهنگسازی درباره ماسک زدن پرداخت که روش خیلی جذابی نیست و
تا حدودی حوصله سر بر است. در حالی که میتوانند با برگزاری نمایشگاهی و
فیلمبرداری و عکاسی از آن و نمایش این تصاویر در سطح گسترده،
به صورت
موثرتر فرهنگسازی و ایدهپردازی کنند. با اجرای ایدهها حتی زمانی که
کرونا متوقف شد، جمعیت بیشتری میتوانند اصل اثر را هم ببینند، گرچه که در
قالب یک پرفورمنس خیابانی که مدت زمان محدودی میتواند برپا باشد، تعداد
کمتری هنگام رفت و آمد، میتوانند کار را ببینند.
او اضافه کرد: شهرداری یا سازمان زیباسازی باید این موضوع را به عنوان فراخوان اعلام کند و به انجام برساند تا آدمها فرصت کنند درباره این موضوع فکر کنند. از آنجایی که قرار است مدتی طولانی با کرونا زندگی کنیم اجرای چنین پروژهای ضروری خواهد بود و سازمان زیباسازی باید به فکر کارهای درازمدت باشد. باید با هنر عمومی کارهایی را طراحی کنیم و در سطح شهر نصب کنیم نه اینکه به مجسمه ابن سینا ماسک بزنیم.
کامبیز صبری در پایان گفت: برای برخورد با کرونا رویکردهای بسیار مختلفی
داریم که میتوان در ژانرهای مختلف روی آن کار کرد؛ مثلا میتوانیم نگاه
ماکروسکوپی به این ویروس داشته باشیم، به عنوان مثال اگر این ویروس در اشل
چندین برابر با قطری به اندازه ۲ متر ساخته شود و حدود ۱۰ تا از این کار به
صورت رنگی در جایی گذاشته شود، کودکان هنگام گذر از آن مسیر برایشان سوال
ایجاد خواهد شد که چیست و پدر مادرها درباره آن توضیح خواهند داد./ ایسنا