تیتر20 - میرسیم به دههی ۹۰ و زمانی که کمیکها توی آمریکا حسابی طرفدار پیدا کردن و فروششون بهشدت بالا رفت که دلیلش هم بخاطر فیلمهای موفقی بود که توی ژانر ابرقهرمانانه اکران شدن و دل مخاطبا رو بردن. دههی ۹۰، توی تاریخ کمیکهای اسپایدرمن خیلی دههی بهیادموندنی و مهمیه؛ حتما میپرسین چرا؟ دلیلش اینه که پرفروشترین کمیک
مرد عنکبوتی توی همین دهه و سال ۱۹۹۰ منتشر شده.
درسته که محبوبیت کلی کمیک تو اوایل دههی ۹۰، نقش خیلی زیادی توی این موفقیت بیسابقه داشت، ولی خب فروش بیسابقهی کمیک اسپایدرمن، یه دلیل خیلی مهم دیگه هم داشت و اونم همهکارهشدن تاد مک فارلین بود. داستان از این قراره که وقتی مارول دید که کمیکها چقدر محبوب شدن، به مک فارلی گفت که برای شمارهی بعدی کمیک اسپایدرمن ریش و قیچی دست خودته و هر طور که خودت صلاح میدونی بنویس و طراحی کن. بعد از این پیشنهاد، مک فارلی با استفاده از اختیاراتی که بهش داده بودن، علاوه بر طراحی و داستان هیجانانگیز، شمارهی جدید کمیک مرد عنکبوتی رو با ۵ تا طرح روی جلد که متفاوت هم بودن چاپ کرد! این اتفاق باعث شد که خیلی از خوانندهها بخوان هر پنجتا جلد این کمیک رو بخرن و بخاطر همین هم رکورد فروش کمیک اسپایدرمن شکسته بشه!
دههی ۹۰ یکی از بدترین دورههای کمیکهای اسپایدرمن به حساب میاد؛ چون کمیکهایی که توی این دهه منتشر میشدن خیلی سطحی بودن و مارول بهخاطر رقابت با دیسی، فقط دنبال این بود که با ترفندای مختلف، فقط فروشش رو بالا ببره. حالا این ترفندا چیا بودن؟ مثلا مارول میومد و داستانها رو ادامهدار میکرد و چندین شماره کش میداد تا مخاطب مجبور باشه برای اینکه بفهمه ته داستان چی میشه تمام شمارهها رو بخره، یا مثلا عین همون شمارهی پرفروش، میومد یه کمیک رو با چندتا طرح روی جلد مختلف چاپ میکرد تا طرفدارا از یه شماره چندتا بخرن و اینطوری فروششون بالا بره. همهی اینا باعث شدن که کمیکهای اسپایدرمن توی دههی ۹۰، از نظر محتوا، کیفیت پایینی داشته باشن و فقط ظاهرشون قشنگ باشه
تمام این داستانهای رقابت برای بالابردن فروش و افت کیفیت کمیکهای اسپایدرمن یه طرف، یه اتفاق خیلی مهم دیگه هم توی دههی ۹۰ افتاد که کار رو برای مارول سختتر کرد. ماجرا از این قرار بود که چند تا از طراحای خفنی که قبلا توی مارول و دیسی کار میکردن، دور هم جمع شدن و یه انتشارات به اسم ایمج (Image) تشکیل دادن که این انتشارات، مارول و دیسی رو حسابی تحت تاثیر قرار داد.
انتشارات ایمج، تقریبا میشه گفت که توجه زیادی به محتوا و کیفیت داستان نداشت و تمام فکر و ذکرش دنبال طراحی ظاهر کاراکترها بود و توی طراحی ظاهر اونا خیلی مبالغه میکرد. این کار ایمج باعث شد که اوایل کار، حسابی فروششون بالا بره و همین موفقیت هم مارول رو وسوسه کرد که اونم همچین کاری رو توی کمیکهای مرد عنکبوتی انجام بده؛ ولی خب این اشتباه، کیفیت داستانهای اسپایدرمن رو حسابی پایین آورد و دل مخاطبا رو زد. راستی بهتره اینم بدونین که شخصیت «کارنیج» هم توی همین دوران و بخاطر توجه خیلی زیاد مارول به ونوم و داستانهای مرتبط با اون خلق شد و پاش رو تو دنیای کمیکهای این کمپانی گذاشت مخصوصا
اکشن فیگور اسپایدرمن Spiderman
تا اینجای داستان حتما حسابی از کارا و تصمیمات اشتباه مارول کلافه شدین و تعجب کردین که چرا همچین بلایی سر یکی از محبوبترین کمیکهای خودش آورده؛ ولی خب مساله اینجاست که هنوز حماقت اصلی رو براتون نگفتم تا ببینین که این کمپانی چطور تیشه به ریشهی خودش زده! داستان برمیگرده به سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ که توی اون، مارول اومد و چندتا کمیک به اسم «سرگذشت کلون» چاپ کرد که توشون معلوم شد پیتر پارکر، یه کلونه و اصلا اسپایدرمن نیست! مرد عنکبوتی واقعی هم یه شخصیت دیگه به اسم «بن رایلی» هستش!
سرتون رو درد نیارم، چاپ این کمیکها همانا و قاطیکردن طرفدارای اسپایدرمن همانا! حق هم داشتن انصافا؛ چون داستانی که این همه سال براشون تعریف شده بود یهو دروغ ازآب دراومد و همه چیز زیرورو شد. خلاصه اینکه بعد از این اتفاق، فروش کمیکهای اسپایدرمن یه افت فروش ۶۰ درصدی رو تجربه کرد و همین موضوع هم باعث شد که مارول به اشتباهش پی ببره و دوباره تو کمیکهای بعدیش، پیتر پارکر رو به عنوان اسپایدرمن واقعی وارد داستان بکنه؛ البته خب این کار مارول خیلی تاثیر چندانی توی وضعیتش نداشت و بخاطر پاییناومدن محبوبیت و فروش کمیکها توی بازار، این کمپانی حتی نزدیک بود ورشکسته هم بشه که خوشبختانه این اتفاق نیفتاد.
• دههی اول قرن ۲۱
کمیکهای اسپایدرمن، تو اوایل سال ۲۰۰۰ هم حال و روز چندان خوبی نداشتن و بخاطر همین هم مارول دو تا کار مهم انجام داد؛ اول اینکه کمیک قدیمی اسپایدرمن شگفتانگیز رو دوباره چاپ کرد و بعدش هم رفت سراغ چاپ یه کمیک جدید به اسم «مرد عنکبوتی نهایی» و توش داستان اسپایدرمن رو یکم امروزیتر تعریف کرد تا با دنیای مدرن این روزا بیشتر همخوانی داشته باشه و خوانندهها ارتباط بیشتری باهاش بگیرن.
یکی از مهمترین اتفاقایی که مارول توی قرن جدید تجربه کرد و باعث شد که کمیکهای اسپایدرمن جون بگیرن، ورود دو تا نویسندهی خفن به تیم کمیکهای مرد عنکبوتی بود. «پل جنکینز» با عمقی که به داستانهای اسپایدرمن داد و «JMS» هم با ایدههای خیلی جالبی که داشت، کمک کردن تا کمیکهای اسپایدرمن دوباره بین خوانندهها محبوب بشن و فروششون بالا بره؛ حتی همین ایدهی جذاب JMS هم بود که باعث شد تا داستان Coming Home این نویسنده که اتفاقا اولین داستانش هم تو دنیای اسپایدرمن بود، جایزهی «آیزنر» رو برای بهترین داستان مصور دنبالهدار سال برنده بشه.
سال ۲۰۰۴ که دومین فیلم اسپایدرمن اکران شد، نقطهی اوج این قهرمان بهحساب میاد؛ البته قبل از اون هم با اکران اولین فیلم اسپایدرمن، توجه مردم به این قهرمان و کمیکهاش بیشتر شده بود ولی خب با پخش فیلم مرد عنکبوتی ۲، این محبوبیت به اوج خودش رسید. توی همون دوران بود که یه اتفاق خوب و خیلی مهم دیگه هم افتاد و باعث شد که اسپایدرمن حسابی بین مردم گردوخاک کنه. این اتفاق مهم، چاپ یه داستان ۱۲ قسمتی خیلی جذاب توی کمیکهای Marvel Knights Spider-Man بود که توش گرین گابلین، همهی دشمنای اسپایدرمن رو دور هم جمع کرده بود تا این قهرمان رو شکست بدن. این داستان که به دست «مارک میلار» معروف و محبوب نوشته شده بود، اسپایدرمن رو دوباره به نورچشمی خوانندهها تبدیل کرد و اکشن فیگور هاش جاشون رو توی
فروشگاه اکشن فیگور باز کردن.
محبوبیتی که داستان جذاب میلار برای اسپایدرمن ساخته بود، خیلی زود و با تصمیمهای اشتباهی که مارول میگرفت از بین رفت. یکی از این تصمیمهای اشتباه توی سال ۲۰۰۶ و زمانی اتفاق افتاد که اسپایدرمن خیلی یهویی تصمیم گرفت تا هویت خودش رو برای همه فاش بکنه؛ یا مثلا تو یه داستان دیگه، پیتر پارکر برای اینکه بتونه جون زنعموش رو نجات بده، با شیطان معامله میکنه و شیطان، یه قسمتهایی از گذشته پیتر رو کلا پاک میکنه، طوری که انگار هیچوقت اتفاق نیفتاده! مثلا افشای هویتش جلوی دوربین یا حتی ازدواجش با مری جین کلا از زندگیش پاک میشن و پیتر پارکر دوباره به یه آدم مجرد تبدیل میشه!
این کار مارول، طرفدارای اسپایدرمن رو حسابی عصبانی کرد و صدای اونا رو درآورد که آقا جان ما با این قهرمان زندگی کردیم و کلی خاطره ساختیم، یعنی چی که کلی از اون خاطرات رو یهو برمیداری نابود میکنی؟ همین تصمیم غلط مارول و عصبانیت طرفدارای اسپایدرمن هم باعث شد که یه عده از این طرفدارا دور هم جمع بشن و چندتا از کمیکبوکهای اسپایدرمن رو آتیش بزنن تا شدت عصبانیت خودشون رو به مارول نشون بدن!
۱۰ تا از بهترین و مهمترین کمیکهای اسپایدرمن
توی این قسمت میخوام ۱۰ تا از بهترین کمیکهای اسپایدرمن رو که توش اتفاقای مهمی میفته بهتون معرفی کنم:
کمیک The Amazing Spider-Man شماره ۲۴۸؛ سال ۱۹۸۴
کمیک The Sensational Spider-Man Annual شماره ۱؛ سال ۲۰۰۷
کمیک Spectacular Spider-Man شمارههای ۱۰۷ تا ۱۱۰؛ سال ۱۹۸۵
کمیک Spectacular Spider-Man شمارههای ۷۳ تا ۷۹؛ سال ۱۹۸۳
کمیک Marvel Knights Spider-Man شمارههای ۱ تا ۱۲؛ سال ۲۰۰۴
کمیک Spider-Man/Human Torch شمارههای ۱ تا ۵؛ سال ۲۰۰۵
کمیک The Amazing Spider-Man شمارههای ۲۲۹ و ۲۳۰؛ سال ۱۹۸۲
کمیک The Amazing Spider-Man شمارهی ۲۶۷؛ سال ۱۹۸۵
کمیک The Amazing Spider-Man شمارهی ۲۰۰؛ سال ۱۹۸۰
کمیک Webspinners Tales Of Spider-Man شمارهی ۱۲؛ سال ۱۹۹۹
دالارانیهای گل و دوستداشتنی، پایان سفر هیجانانگیز امروزمون رو بهتون اعلام میکنم! امیدوارم که توی این سفر هم حسابی بهتون خوش گذشته باشه و لذت برده باشین. یادتون نره نظراتتون رو برام بنویسین و این مقاله رو هم برای دوستهای خوبتون بفرستین. تا یه سفر و یه داستان هیجانانگیز دیگه،
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و پایگاه خبری تیتر20 در محتوای آن هیچ نظری ندارد.