تیتر۲۰- گستره اتفاقات و حواشی که دامن صداوسیما را در سالهای اخیر گرفته است آنقدر بی حد و حصر است که در پایان هر سال میگوئیم امسال صداوسیمای جمهوری اسلامی در پشت پرده و روی آنتن در مسیر تندبادی از حوادث قرار گرفت و باز این قصه در سال بعد و سالهای بعد هم تکرار میشود.
سال ۱۴۰۰ هم اگرچه دورخیز صداوسیما برای تغییرات زیربنایی و ساختاری در ۱۴۰۱ بود با این حال این سازمان رویدادهایی را از سر گذراند که برخی ریلگذاریهای جدیدی در مسیر سیاستگذاریهای سازمان خواهد شد و برخی اگرچه کمرنگ و در سایه رخ داد اما شاهدی بر رویکردها و تصمیمسازیهای جدید در مسیر تازه تلویزیون بود.
مرور این رویدادها میتواند حکم نوعی خویشتن آزمایی را داشته باشد تا نسبت به راه رفته اندکی تأمل و صبر کنیم و حالا ادامه مسیر را با چشمان بازتری و با در نظر گرفتن فرمولها و برنامهریزیهای انجام شده و نشده بپیماییم.
در این گزارش اهم تحولات یک ساله صداوسیما را در پنج قاب، روایت کردهایم.
قاب اول؛ تغییر رئیس صداوسیما
رفتن علی عسکری و حضور پیمان جبلی بر صندلی ریاست صداوسیما کلیدیترین تغییر سازمان صداوسیما در یک سال اخیر بود. سالی که بستری شد تا صداوسیما در رأس قدرت تکانی بخورد و بعد این تکانها تقسیم شود و به لایههای پایینتر برسد. این تغییر قدرت، منجر به خداحافظی عبدالعلی علی عسکری شد که پنج سال ریاست سازمان صداوسیما بزرگترین سازمان رسانهای کشور را به عهده داشت. مردی که در این پنج سال نسبت به بیشترین و تندترین هجمهها و حاشیهها کمترین واکنش را داشت و اغلب سکوت اختیار میکرد و تنها رئیس صداوسیما بود که صرفاً برای یک دوره پنج ساله منصوب شد و دیگر حکم او از طرف رهبر انقلاب تمدید نشد.
با این تغییر جبلی که در این پنج سال به عنوان معاون برون مرزی علی عسکری فعالیت میکرد روی کار آمد و جایگزین وی شد. جبلی که حالا از بدنه خود رسانه بود و پله پله از خبرنگاری و دبیری و مدیریتهای رسانهای بالا آمده بود در مقام رئیس صداوسیما در فضای ژورنالیستیتری به مصاحبه میپرداخت، درباره موضوعات بحث میکرد و البته گاه بسیار دیپلماتیک و زیرکانه زیر بار پاسخگویی به مهمترین مسائل چالشبرانگیز صداوسیما هم نرفت.
فرمان جبلی در دستاندازهای پر فراز و نشیب صداوسیما ابتدا در شیبی تند هم قرار داشت او ابتدا صرفاً چند مدیر میانی، جایگزین خود را در معاونت برون مرزی و البته مهمترین معاونت سازمان یعنی معاونت سیاسی را تغییر داد و زمزمههایی هم از تغییرات ساختاری صداوسیما به گوش میرسید که همین تحولات زیربنایی به مذاق بخشی از بدنه خود سازمان خوش نیامد. بعد از آن ترمز تغییرات کشیده شد و بیشتر گمانه زنیها بود که جای تغییرات عملی را گرفت.
این خوش نیامدن نسبت به تغییرات ساختاری تا جایی پیش رفت که حتی جبلی و نحوه عملکرد اولیه او را با محمد سرافراز از رؤسای مستعفی صداوسیما قیاس کردند و اینکه ممکن است سرنوشت رئیس جدید هم به سرانجام محتوم سرافراز بدل شود. همه این گمانهزنیها و شائبهها باعث شد جبلی که در ابتدای ورودش در چندین مراسم و همایش در جمع خبرنگاران گفتگو کرده بود و به سوالات مختلف پاسخ میداد حالا کمتر در جمع رسانهایها حاضر شود و بیشتر به گفتگو با مدیران شبکهها، معاونان و حتی ارگانها و نهادهای خارج از صداوسیما بپردازد. گفتگوهایی که اغلب آنها غیررسانه ای بود و هر از گاهی حاشیههای عجیب و مواضع شاذی هم از کنار آنها بیرون میآمد.
برخی از آنها در همان سکوت رسمی مدیران میانه تأیید میشد که از جمله مهمترین این مواضع ایستادگی جبلی در مقابل تولید ۱۵ سریال تلویزیونی بود که از جمله مهمترین کارگردانان برخی از این آثار سیروس مقدم و محمدمهدی عسگرپور بودند.
جبلی در این مدت از کلیدواژههای مختلفی هم استفاده کرد و از اصل تحول در رسانه ملی سخن گفت؛ رسانهای که از آن با نام تریبون نظام یاد میشود و حالا تلاش میشد ریل گذاریهای جدیدی در مسیر ساختاری این رسانه به وجود آید.
با این حال تغییرات در صداوسیما تا پایان سال ۱۴۰۰ با همان ترمز کشیده پیش رفت و آنچنان که انتظار میرفت به تغییرات ساختاری منجر نشد. مهمترین بخش ساختاری این تغییرات به اواخر سال رسید که آن هم ادغام و حذف چند بخش نوستالژیک و قدیمی اخبار در شبکههای سیما بود.
قاب دوم؛ واگذاری مجوز سریالهای خانگی به صداوسیما
حدود دو سال و اندی بحث بر سر شبکه خانگی، بالاخره با سخن صریح یکی از مدیران دولت سیزدهم در ماههای پایانی سال ۱۴۰۰ مختومه شد. بحثی که هر بار مخالفان و موافقان نظارت و صدارت صداوسیما بر شبکه خانگی را به کنشها و واکنشهای جدی واداشت. در یک سال اخیر که دولت عوض شد و محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد بر سر کار آمد بارها این بحث به میان کشیده شد و او در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران از ادامه مذاکرات با صداوسیما سخن گفت. از آن طرف هم پیمان جبلی رئیس صداوسیما هر بار از توافقاتی با وزیر ارشاد و اینکه مذاکرات در حال انجام است خبر میداد. و در نهایت بعد از همه کشمکشهای دو ساله اعلام شد که مجوز تولید سریالهای خانگی با صداوسیما خواهد بود.
این موضع رسمی و پایانی توسط حبیب ایل بیگی مطرح شد و خاتمهای بر دعوای صداوسیما و وزارت ارشاد بر شبکه خانگی بود. اعلام این حکم آنقدر هم مهم بود که در برخی رسانهها با عنوان «عقبنشینی رسمی سازمان سینمایی» اطلاع رسانی شد. حبیب ایلبیگی معاون نظارت و ارزشیابی در این اظهار نظر جدید عنوان کرده بود: «مقرر شد ما در سازمان سینمایی در حوزه سریال نه هیچگونه مجوزی صادر و نه برای بررسی و پخش آن آثار ورود کنیم. همه این موارد توسط خود ساترا انجام خواهد شد. در حوزه فیلمهای سینمایی نیز مجوز ما مورد توجه ساترا قرار میگیرد.»
این موضع صریح البته همانطور که گفته شد بعد از دو سال پرهیاهو صورت گرفت و هنوز هم البته برخی صنفها و شوراهای سینمایی مخالف آن هستند. تصمیمی که دو سالی هست سمت و سوی حواشی شبکه خانگی را به سمت ساترا سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی برده است و این سازمان در این دو سال محل بحثبرانگیزترین و چالشیترین اتفاقات شده بود.
ساترا تلاش زیادی هم کرد تا خود را مرجعی برای صدور مجوز سریالهای خانگی بشناساند و اعتبار خود را در این مسیر به تثبیت برساند. مشکل اصلی هم از جایی شروع شد که سریالهای شبکه خانگی علاوه بر ساز و کار پولشویی و ورود پولهای کثیف در حوزه محتوایی نیز مورد انتقاد قرار گرفتند و بنا شد صداوسیما به صورت رسمی نظارت محتوایی و تنظیم گری خود را بر آثاری که در شبکه خانگی و به خصوص پلتفرمها عرضه میشدند اعمال کند.
در این مدت هم ساترا تا حدی توانست برخی مشکلات و مسائل سریالها و برنامههای ترکیبی را در خارج از تلویزیون سامان دهد با این حال مشکلات عدیده ای هم پیدا شد و به واسطه رقابت شبکه خانگی و پلتفرمها با تلویزیون در مواردی هم این حس به وجود آمد که رأی نهایی ساترا به نفع تلویزیون بوده است مثل حضور چهرههایی همچون عادل فردوسی پور در شبکه خانگی که در نهایت نتوانست مجوزی دریافت کند و ساترا عملاً اتفاقی را رقم نزد.
حال باید دید این موضع زین پس و در سال جدید فصلالخطاب همه سریال سازان و سازندگان آثار خانگی و پلتفرمها قرار میگیرد یا باز هم مخالفان و معترضان جدید پیدا خواهد کرد.
قاب سوم؛ تغییرات مدیریتی در صداوسیما
با تغییر پیمان جبلی در رأس صداوسیما بخشی از مدیران تلویزیون هم جا به جا شدند. از جمله مهمترین مدیران صداوسیما که در همان اولین روزها تغییر کرد محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی رسانه ملی بود که جای خود را به حسین قرایی شاعر داد. رنجبران اگرچه سالها در حوزه رسانه فعالیت کرده بود و به همه زیر و بم این حوزه اشراف داشت اما شاید همین فعالیت رسانهای باعث شد معکوس عمل کند و به جای تسهیل در امر اطلاع رسانی و روابط عمومی بیشتر به بایکوت خبری اقدام کرد.
تغییر معاون سیاسی صداوسیما همانطور که پیشتر گفته شد از مهمترین این تغییرات بود به ویژه که مجید آخوندی معاون سیاسی سابق صداوسیما بازنشسته هم شده بود اما همچنان بر سر کار حضور داشت. بیشترین بخش تغییرات مدیریتی نیز در همین بخش معاونت سیاسی و بخشهای خبری سازمان رخ داده است. مدیر شبکه خبر هم از اولین مدیرانی بود که در شبکههای اصلی تلویزیون تغییر کرد. این تغییرات از همان ابتدا شروع شد و تا آخرین روزهای سال ادامه داشت به گونهای که خدابخشی در آخرین روز سال ۱۴۰۰ چهار حکم انتصاب ابلاغ کرد. حسن عابدینی که از سرپرستی به ریاست خبرگزاری صداوسیما منصوب شد و مدیرانی هم در جریان تحولات خبری اخیر صداوسیما در راستای حذف و ادغامها روی کار آمدند.
اما از مهمترین مدیران تلویزیون که در سال اخیر تغییر کرد محمد احسانی مدیر شبکه نسیم بود که جای او را محمدرضا خوشرو گرفت. احسانی از جمله مدیران باسابقه و پیشکسوت است که کمترین کار او در دوران مدیریتش حفظ برندهای اصلی شبکه نسیم بود. «دورهمی» و «خندوانه» که اولی با تغییرات ساختاری و دومی با همه تغییرات آیتمی و تنوع و اتفاقات و حواشی که در این سالها برایشان پیش آمده است هنوز هم دو برند مهم تلویزیون هستند که در هر دورهای بیشترین درصد مخاطب را به خود اختصاص میدهند.
از مهمترین چهرههایی هم که جبلی در این مسیر به کار گمارد وحید جلیلی چهرهای بود که به عنوان نمادی از جریان هنر انقلاب و البته با مواضعی گاه سخت و اعتراضی حتی نسبت به رسانه ملی شناخته میشد. او جلیلی را به عنوان دبیر ستاد تحولی منصوب کرد تا کلید مهمترین تغییرات تحولی سازمان را به او سپرده باشد.
بخشی از تغییراتی هم که انتظار میرفت در صداوسیما بوجود آید خداحافظی با برخی مدیران میانی بود به ویژه مدیرانی که در شبکهها کمتر تغییرات و اتفاقات ویژه ای رقم زده بودند با این حال مدیران شبکههای سیما تا انتهای سال ۱۴۰۰ بر مسند خود تکیه زدند./مهر