برند سازی محصولات، اتفاقات خوبی را در صنعت بیمه رقم می زند

تیتر20 - علی کارخانه، مدیر روابط عمومی و امور بین الملل شرکت بیمه پاسارگاد در گفت و گو با چابک آنلاین به نقد رویکرد برند سازی در صنعت بیمه پرداخت و تفویض این امر مهم به مدیران فنی و بخش بازاریابی شرکت ها را عامل مهم در ناتوانی آنها در معرفی محصولات بیمه ای دانست. در ادامه خلاصه ای از دیدگاه های آقای کارخانه از نظرتان می گذرد:

درحال حاضر محصولات خوبی درصنعت بیمه طراحی می شود ، اما برند نمی شود و شرکتی موفق می شود که بتواند محصول خود را برند کند، بیمه عمر و تامین آتیه شرکت بیمه پاسارگاد یک مثال خوب از این مورد است ، زیرا این محصول برند شده و وقتی از اکثریت افراد جامعه بپرسید بیمه عمر را می شناسید اسم بیمه پاسارگاد را می آورند.

برندسازی محصولات می تواند یک حرکت روبه جلو در صنعت بیمه باشد و بالاخره یک روزی باید این اتفاق بیفتد و مدیر فنی از مدیر برند جدا شود.

صنعت بیمه باید به دنبال برند سازی محصولات خود برود که این حرکت می تواند اتفاقات خوبی را برای این صنعت رقم بزند،به عنوان نمونه محصولات شرکت های لبنیاتی را درنظر بگیرید، مشتری بیشتر، بدنبال یک محصول خاص است.

درصنعت بیمه هم باید این اتفاق بیافتد و این صنعت باید برای هر محصول خود مدیر برند داشته باشد که محصول را برند کند،آن موقع است که می تواند تبلیغات هدفمند انجام دهد.

وقتی جامعه به برند واکنش نشان می دهد یعنی زمان ورود به این مسیر در صنعت بیمه نیز رسیده است.

درگذشته، همه فقط کفش را به عنوان یک محصول می شناختند اما الان با عناوین مختلفی همانند کالج، رانینک و واکینگ می شناسند و امروزه برند سازی محصولات در جامعه جا افتاده است.

وقتی جامعه با این مسائل آشنایی دارد و نسبت به محصولات دیگر این رفتار را نشان می دهد یعنی وقت ورود به این عرصه رسیده و صنعت بیمه هم باید به این نیاز پاسخ دهد.

شرکت های بیمه ای در این چندساله ، محصولات خوبی را طراحی و عرضه کردند اما مخاطب این محصولات را پیدا نمی کند زیرا مدیر برندی در صنعت بیمه وجود ندارد که روی معرفی محصولات کار کند.

ذهن مدیر برند درگیر مسائل فنی محصول نیست و تمام مسیرفکری وی این است که محصول را به مخاطب معرفی کند که صنعت بیمه این افراد را ندارد.

اگر شرکت ها دست به انتخاب مدیر برند برای محصولات خود بزنند، مدیر برند می داندکه چه کاری انجام دهد و مسیر تبلیغات محصول از شاهراه برند را به کدام سمت راهبری کند.

الان ما از مدیر فنی توقع داریم که مسئولیت های مدیر برند را انجام دهد ، درصورتی که تخصص او چیز دیگری است، مدیر فنی حوزه تخصصی خود را به بهترین نحو انجام می دهد اما امور برندینگ محصول مساله متفاوتی است.

درحال حاضر بخشی از زحمت مدیر برند به شبکه فروش محول شده ، درصورتی که کارشبکه فروش تنها فروش است و فروش، بازاریابی و برندینگ کاملا متفاوت از هم هستند.

هدف فروشنده،تنها تبدیل محصول به پول است و هدف بازاریاب، معرفی محصول برای ورود به بازار است اما هدف مدیریت برند این است که یک تصویرذهنی از محصول را برای مخاطب ایجاد کند.

مثالی که الان در زمینه خدمت می شود ازآن استفاده کرد،تعمیرات است.

درحال حاضر اپلیکیشن هایی هستند که یک تصویر ذهنی از خدمات و خرده کاری منازل را ارایه می دهند، یعنی با خراب شدن لوازم خانه، این ذهنیت در فرد ایجاد می شود که از این اپلیکیشن استفاده کند. منظور از تصویر ذهنی آن است که با شنیدن نام محصولی برای افراد ایجاد می شود. صنعت بیمه نیاز به مدیر برندهایی دارد که توانایی ساختن این تصویر ذهنی را داشته باشند.