تیتر20 - مقاومت کارکنان بانک ها و مدیران آنها در برابر ادغام امور سنتی با فناوری های جدید، در کشورهای توسعه نیافته مشکلی جدی محسوب می شود. ارزیابی growthstack که در زمینه ساده سازی به کارگیری نرم افزارهای متن باز در شرکت ها فعالیت می کند، نشان می دهد که به دلایلی چون سیاست های شعب و دفاتر، ترسِ از نابودی مشاغل، شوک ناشی از عدم تسلط و درک تکنولوژی، نبود شایستگی برای تصاحب سمت ها، ترس از شکست و از دست دادن کنترل بر محیط و محافظت از همکاران، مانع از رسوخ تکنولوژی در بانک ها می شود.
در این رابطه حسام حبیباله، معاون فناوری اطلاعات بانک شهر به «اینرسی و مقاومت» در لایه شعب بانک ها در برابر ابزارها و روشهای جدید اشاره کرده است. به شرح او، این مقاومت ناشی از عادت گرفتن با «روشهای قدیمی» است. بر همین اساس، می توان گفت که بانک ها توانایی خود را در برابر روزآمد سازی اتوماسیون های مبتنی بر اقتصاد شبکه ای و طراحی محصولات مبتنی بر زنجیره های هوشمند از دست می دهند.
دور ماندن از نوآوری
اقتصاد شبکه ای، داد و ستد بر بستر زنجیره های تامین محسوب می شود. زنجیره های تامین ساده که در گذشته متشکل از تامین کننده، شرکت و مشتری بودند امروز از ساختار خطی (افقی) درآمده اند و الگوی هرم وارانه به خود گرفته اند. به این ساختار زنجیره تامین توسعه یافته نام داده اند.
در این هرم، شرکت های خدماتی به عنوان مولفه کلیدی زنجیره تامین در راس هرم قرار گرفته اند. در قاعده این هرم که بالاتر از راس قرار می گیرد تا دارای ساختار ورانه شود، به ترتیب، تامین کننده اولیه، تامین کننده ثانویه، شرکت، مشتری اولیه و مشتری نهایی قرار دارند. شرکت در مرکزی ترین نقطه قاعده هرم قرار می گیرد تا مرکزیت داشته باشد.
البته ساختار زنجیره تامین می تواند از این همه پیچیده تر باشد و به شکل ذوزنقه درآید اما در نهایت به این نیاز داریم که کارکنان بانک ها «تامین مالی زنجیره ای» را درک کنند؛ چرا که در عصر تسلط اقتصاد شبکه ای بر فرایندهای منتهی به تولید کالاها و خدمات و رابطه آنها با مصرف کننده به سر می بریم.
تغییرات مشاغل بانکی
با این وجود، کارکنان بانک ها و مدیران آنها می توانند هر آنچه اقتصاد رشته می کند را پنبه کنند. آنها به دلایلی که شرحش رفت، از فناوری هراسان هستند؛ به ویژه که بانک داری در حال غیرشعبه محور شدن است. در بانک داری نوین (نئو بانک) کارکنان از کاغذبازی های مرسوم فاصله می گیرند تا در مقام مشاوران حقوقی، سرمایه گذاری، پذیره نویسی، خدمات وام و افتتاح حساب قرار گیرند.
علاوه بر امور مشاوره، مشاغل آینده در بانک ها مربوط به کارشناسی حساب زنجیره تامین، تحلیل گری مالی، «مدیریت ارشد مالی استراتژیک، تجارت الکترونیک و زنجیره تامین»، تحلیل گری داده، زنجیره تامین تحلیل گری کسب و کار، تحلیل گری فنی محصول، تحلیل گری فرهنگ و ارتباطات داخلی و نمایندگی بانک داری ویدئویی، هستند.
در این شرایط مشاغل بانکی مبتنی بر رسیدگی به تقاضا در باجه و مدیریت فیزیکی شعب از قبیل تشکیل پرونده، افتتاح و بستن حساب های بانکی، دریافت و پرداخت پول و... ، در سال های آینده از هم می پاشند. در این شرایط، مقاومت بخش اعظمی ازکارکنان و مدیران شعب در برابر تغییرات، تحولات آتی را کند و دست یافتن به آنها را فرسایشی می سازد.
این امر منابع بانک ها را در شرایطی که بسیاری از آنها با ناترازی مواجه هستند، دچار فرسایش می کند. بر همین اساس، فرسایش سیستمی مشتریان بانک ها را که غالبا از خدمات راضی نیستند، فرسوده تر می کند. داده های موجود نشان می دهند که تعداد شعب بانکی در ایران 2.5 برابر جهان است.
تاثیر هزینه ها بر اجرا
مقاومت شعب موجب می شود که ادغام امور سنتی با بلاک چین، راه اندازی بانک داری ابری که فاقد سرورهای مرکزی است و ارائه خدمات فین تک سال ها به تاخیر بیفتند. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که بانک ها به میزان کافی برای این ادغام سرمایه گذاری نمی کنند. به گفته محمد صادقی، مدیرعامل شرکت بهسازان ملت، «رکود شدیدی» را در به کارگیری نوآوری های الزامی شاهد هستیم؛ عمدتا به این دلیل که «هزینههای لازم برای حوزه فناوری ارزمحور است، اما درآمد بانکها ریالی».
بر همین اساس، شکاف به کارگیری فناوری میان صنایع مالی با سایر صنایع کاهش یافته است. البته این نافی مقاومتی که در شعب وجود دارد، نیست.
کارکنان بانک ها به همین دلیل، آموزش های لازم را نمی بینند و به جای اینکه به تغییر فکر کنند خود را با ثبات درآمیخته اند. مدیران شعب هم به دلیل نگرانی از به خطر افتادن جایگاه شغلی و به تاخیر افتادن ارتقای خود تن به تغییر نمی دهند؛ ضمن اینکه ترجیح می دهند با کارکنان خود وارد چالش هایی نشوند که هیچ کدام آمادگی برای پذیرششان ندارند.