تیتر20- در بسیاری از پروژههای پتروشیمی ایران، همهچیز فراهم است: خوراک، نیروی انسانی متخصص، مجوزهای لازم و حتی خریدار خارجی. تنها یک عنصر غایب، همه برنامهریزیها را بیاثر میکند: سرمایه؛ بهویژه سرمایه ارزی، که بدون آن، واردات تجهیزات و فناوری و نیز پیشپرداخت قراردادهای بینالمللی ممکن نیست. اینجاست که تكميل دو پروژه بزرگ پتروشيمی، با مسیر متفاوت میسر شده؛ مسیری که از دل ابزارهای مالی بومی، اما با کارکرد جهانی، بیرون آمده است.
آنچه پتروشیمی سروش مهستان و نگین مهستان را از صف طولانی پروژههای معطل در جنوب کشور جدا میکند، موقعیت جغرافیایی یا خوراک ارزان نیست. دلیل آن، تزریق بهموقع پول ارزی از سوی یک بانک داخلی است.
بانک ملت با انتشار مرحلهای اوراق مرابحه ارزی برای این دو پروژه، علاوه بر کمک به تأمین مالی آنها، سازوکاری را فعال کرده که میتواند الگوی ملی برای توسعه صنایع صادراتمحور باشد. ۶۰ میلیون یورو اوراق برای نگین و سروش مهستان در بازار مبادله ارز و طلا، عرضه شده و به گفته مدیرعامل بانک، تا پایان سال رقم کل اوراق ارزی منتشرشده به ۷۶۰ میلیون یورو خواهد رسید.
الگوبرداری بومی از تجربه جهانی
در نظام مالی جهانی، استفاده از ابزارهای متنوع بدهی برای جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی یک اصل پذیرفتهشده است. در عربستان، صندوق سرمایهگذاری عمومی به عنوان شریک مالی پروژههای پتروشیمی عمل میکند و بانکهای تجاری و توسعهای در مرحله طراحی مالی، پیش از کلنگزنی، ورود میکنند.
اکنون بانک ملت با ابزار اوراق مرابحه ارزی، تکهای از همان مدل را با ساختار اسلامی و متناسب با شرایط داخلی، بدون نیاز به جذب سرمایهگذار خارجی، بدون وابستگی به منابع دولتی و با اتکا به ظرفیت بازار سرمایه داخلی، عملیاتی کرده است.
قبلاً تأمین مالی ارزی، اغلب به کمک فاینانس خارجی یا صندوق توسعه ملی انجام میشد، اما امروز، با کاهش دسترسی به فاینانس خارجی و محدودیت منابع دولتی، استفاده از اوراق مرابحه ارزی، جایگزینی برای فعالسازی منابع داخلی و هدایت آن به سمت تولید صنعتی شده است. اوراق عرضهشده برای پتروشیمی سروش و نگین مهستان، مبتنی بر سود مشخص، دارای سررسید معلوم و قابل معامله در بازار رسمی است؛ یعنی ضمن پوشش ریسک نوسانات ارزی برای سرمایهگذار، نقدشوندگی را نیز تضمین میکنند.
اشتغالزایی پایدار صنعتی
اعداد، روایت مهمتری دارند. با تکمیل دو پروژه پتروشیمی یادشده، برای ۴۲۰ نفر به صورت مستقیم و برای بیش از 2000 نفر به طور غیرمستقیم اشتغالزایی میشود. اشتغال صنعتی، برخلاف بسیاری از مشاغل خدماتی، چندلایه و پایدار است. یک واحد پلیاتیلن، علاوه بر کارگران خط تولید، به دهها پیمانکار، متخصص تعمیر و نگهداری، آزمایشگاه، حملونقل و خدمات فنی، وابسته است.
از طرف دیگر، صادرات محصول نهایی به کشورهای همسایه یا جنوب آسیا، ارزآوری غیرنفتی را تقویت میکند؛ همان نقطهای که دولتها به دنبال آن هستند.
بانک ملت، با اشاره به اینکه تاکنون ۲۱۰ میلیون یورو اوراق ارزی منتشر کرده و ۵۵۰ میلیون یورو دیگر را در دستور کار دارد، عملاً خود را در موقعیت راهبر مالی حوزه پتروشیمی قرار داده است. این جایگاه، حاصل دو ویژگی است: اول جسارت ورود به پروژههای واقعی صنعتی، فراتر از سرمایهگذاریهای کمریسک خدماتی و دوم ایجاد ابزار مالی قابلفروش و شفاف که هم برای پروژه و هم برای سرمایهگذار جذاب باشد.
پیامدهای کلان اقتصادی
اقدامات بانک ملت در حوزه تأمین مالی ارزی، تنها به رفع نیازهای مالی چند بنگاه بزرگ محدود نمیشود، بلکه در مقیاس گستردهتر، پیامدهای اقتصادی معناداری برای کشور به همراه دارد:
نخست آنکه با تقویت پایههای صادرات غیرنفتی، فشار مزمن بر ذخایر ارزی بانک مرکزی کاهش مییابد، زیرا شرکتهای صادراتمحور قادرند نیازهای ارزی را از محل درآمدهای حاصل از صادرات تأمین کنند، بدون آنکه نیازمند منابع محدود و پرهزینه دولت باشند.
دوم آنکه تکمیل پروژههای نیمهتمام در صنایع بزرگ مانند پتروشیمی به معنای ایجاد شغل در دو سطح اشتغال مستقیم در واحدهای صنعتی و اشتغال غیرمستقیم در حلقههای وابسته نظیر حملونقل، خدمات فنی و پشتیبانی است.
سوم آنکه حمایت از زنجیرههای پاییندستی پتروشیمی نه تنها مانع خامفروشی میشود، بلکه جهش در ارزش افزوده را در پی دارد، زیرا صادرات محصولات فرآوریشده، چندین برابر مواد اولیه، ارزآوری دارند.
چهارم آنکه ورود بانک ملت به این پروژهها، بهگونهای اعتبارسنجی غیررسمی برای سرمایهگذاران است. در شرایطی که سرمایهگذاران خصوصی به دنبال اطمینان از پایداری و سودآوری پروژهها هستند، همراهی نهاد بزرگ مالی مانند بانک ملت، نقش محرک دارد و مسیر ورود منابع جدید داخلی و حتی خارجی را هموار میکند.
معمار مالی فراتر از تامین مالی
ورود بانک ملت به این فضا، معنای خاصی برای بنگاههای صادراتمحور دارد. برخلاف بسیاری از بنگاهها که یا درگیر تسهیلات ریالی با نرخهای متغیر هستند یا برای تأمین ارز ناچارند در بازار آزاد به عملیات پرهزینه روی بیاورند، استفاده از اوراق ارزی میتواند جریان نقدینگی ارزی را با هزینه مشخص و برنامهریزیشده تضمین کند. به این ترتیب، شرکت صادرکننده، ضمن حفظ استقلال عملیاتی، قادر است با پیشبینی بهتر درباره نرخ تأمین مالی، تصمیمهای توسعهمحور اتخاذ کند.
نکته قابل توجه، هماهنگی بین دستگاهها در این فرایند است. عرضه این اوراق، بدون همکاری بانک مرکزی، مرکز مبادله ارز و طلای ایران و سایر نهادهای نظارتی ممکن نیست. مدل یادشده، تجربهای نوین در زمینه هماهنگی نهاد مالی - حاکمیتی برای توسعه بخش واقعی اقتصاد و الگویی برای سایر صنایع صادراتمحور مانند فولاد، مس یا حتی داروهای پیشرفته است.
اگر قرار است صنعت پتروشیمی در دهه آینده، بازیگر تعیینکننده در منطقه باشد، علاوه بر خوراک و بازار صادرات، نیاز به ساختار مالی پویا دارد. بانکی که فقط سپرده بگیرد و تسهیلات روزمره بدهد، نمیتواند چنین تحولاتی را رقم بزند.
از اینرو، بانک ملت با حرکت در مسیر تأمین مالی نوآورانه، بهویژه از طریق اوراق مرابحه ارزی، گام بلندی در راستای حمایت از شرکتهای صادراتمحور برداشته است. این بانک، با ورود به عرصه انتشار اوراق ارزی، فقط «تأمینکننده مالی» نیست، بلکه «معمار مالی» پروژههای بزرگ صنعتی کشور است. جسارت در طراحی ابزارهای بومیشده و مؤثر در تأمین مالی، همان اتفاق مثبتی است که میتواند قفل پروژههای ناتمام را بگشاید و موتور صادرات غیرنفتی را روشن نگاه دارد.