پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
آیا براستی می دانیم چرا کارخانه ها تعطیل می شوند ؟ آیا می توان با ارائه تسهیلات به صاحبان صنایع از تعطیل شدن کارخانه ها جلوگیری کرد ؟ چرا در یک وضعیت اقتصادی برابر برخی از کارخانه ها با رشد تولید روبرو هستند و برخی دیگر هر روز تولید آنها کاهش می یابد تا جایی که عملا مجبور به اخراج کارگران و تعطیلی کارخانه ها می شوند ؟
کد خبر: ۷۶۴۴
تیتر20 – محمدرضا محمدی - طبق آمار موجود 7 هزار و 500 واحد صنعتی راکد و 2 هزار واحد صنعتی نیمهفعال در کشور وجود دارد. دولت تصمیم گرفته برای ایجاد اشتغال و بالا بردن سطح تولید به بنگاه های تعطیل و نیمه فعال وام هایی پرداخت کند تا صنعت کشور بار دیگر احیا شود . اما آیا براستی تسهیلات می تواند چرخ دنده های سنگین کارخانه ها را به حرکت وادارد ؟
آیا براستی می دانیم چرا کارخانه ها تعطیل می شوند ؟ آیا می توان با ارائه تسهیلات به صاحبان صنایع از تعطیل شدن کارخانه ها جلوگیری کرد ؟ چرا در یک وضعیت اقتصادی برابر برخی از کارخانه ها با رشد تولید روبرو هستند و برخی دیگر هر روز تولید آنها کاهش می یابد تا جایی که عملا مجبور به اخراج کارگران و تعطیلی کارخانه ها می شوند ؟
اگر نیم نگاهی آسیب شناسانه به تعطیلی کارخانه ها در ایران بیندازیم در می یابیم که تنها درصد کمی از کارخانه ها صرفا به دلیل مشکل مالی قادر به ادامه فعالیت نیستند از این رو پرداخت این تسهیلات نه تنها نمی تواند گره کار آنها را بگشاید بلکه گرهی بر گره های دیگر آنان اضافه می کند .
حمایت دولت برای راه اندازی و احیای دوباره کارخانه ها نباید به معنی پرداخت تسهیلات و کمک مالی باشد. کارخانه ها به سه دسته فعال ، نیمه فعال و تعطیل تقسیم می شوند . کارخانه هایی که تعطیل شده اند برای احیای دوباره نیاز به سرمایه گذاری کلان دارند تا بتوانند در بازار رقابتی امروز سهمی برای خود در نظر بگیرند . کارخانه های نیمه فعال به دلیل بدهی های بانکی و مالی نیمه فعال نیستند تا دولت با پرداخت تسهیلات بتواند چرخ آنها را به حرکت در آورد این کارخانه ها به دلایلی مانند نبود برنامه ریزی ، نداشتن واحد تحقیق و توسعه و مطالعات بازار ، ضعف مدیریت ، نبود بازار تقاضا و عدم همراهی با موج فناوری نوین نیمه فعال شده اند بنابراین تزریق نقدینگی به این بخش نمی تواند گره گشا باشد زیرا این نقدینگی در مدت زمان کوتاهی یا برای پرداخت بدهی های معوقه بانکی هزینه می شود و یا صرف توسعه درون سازمانی می شود و نمی تواند برای بنگاه های نیمه فعال بازار تقاضا فعالی ایجاد کند .
مهمترین مشکل در بازار ایران نبود تقاضاست و تا زمانی که تقاضای موثر وجود نداشته باشد دهها و صدها نوع تزریق مالی از این دست نمی تواند مشکل بازار تقاضا را حل کند بلکه این بار نیز این تسهیلات در جاهایی هزینه می شود که برای تولید کننده سودآوری ندارد . در بازار ایران گردش پول بسیار کند و آرام است و تا زمانی که گردش پول سرعت نگیرد نمی توان انتظار داشت که مشکل تولید و اشتغال حل شود . دولت برای حمایت از تولید داخلی باید قدرت خرید مردم را افزایش دهد و تا آن زمان که مردم قدرت خرید نداشته باشند ما در نهایت با تولید انبوه روبرو می شویم . نمونه بارز آن طی سالیان اخیر در صنعت ساختمان اتفاق افتاد در بازار مسکن ایران بیش از یک میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه وجود دارد و بازار پر از آپارتمان های گوناگون در مناطق ایران و تهران است . اما آیا مردم می توانند خرید کنند ؟ در صورتی که اگر دولت گذشته به جای پرداخت تسهیلات به سازندگان واحدهای مسکونی ، این مبالغ را به مردم تزریق می کرد و قدرت خرید را افزایش می داد طبعا می توانستیم شاهد تعادل و توازن منطقی میان بازار تقاضا و عرضه باشیم اما بی توازنی موجود در بازار مسکن نشانه بی تدبیری تیم اقتصادی در پرداخت تسهیلات به سازندگان مجتمع ها و برج های مسکونی بوده است .
در شرایطی که بسیاری از صاحبان صنایع کوچک و بزرگ حاضر به دریافت تسهیلات هستند برخی از تولید کنندگان تاکنون حتی یک ریال از بانک ها تسهیلاتی نگرفته اند ولی توانستند با مدیریت و برنامه ریزی درست چراغ کارخانه را روشن نگه دارند با این وصف امروز به دلیل نبود بازار موثر تقاضا ناگزیر انبارهای آنها پر از کالاهای تولیدی است . دولت باید راهی برای تقاضا ایجاد کند والا شکی نیست که تجربه تلخ بازار مسکن در دیگر بازارهای ایران اتفاق می افتد . برای روشن تر شدن بحث می توان مثال ساده ای زد . فرض کنیم یک کارخانه تولید سیمان یا کارخانه تولید لوازخانگی که نیمه فعال است با دریافت تسهیلات توانست چرخه فعالیت خود را دوباره راه بیندازد و از همه ظرفیت خود برای تولید استفاده کند . بی تردید این کالاهای تولید شده باید وارد بازار تقاضا شود . در وضعیت فعلی چند درصد مردم نیاز به سیمان و یا لوازم خانگی مانند یخچال و یا ماشین لباسشویی دارند ؟ آیا در بازار ما این کالا ها وجود ندارد ؟ یا این که به دلیل نبودبازار تقاضا که ناشی از نبود نقدینگی و سرعت پایین گردش پول در ایران است این کالاها خریداری ندارد ؟ در چنین وضعیتی تولید بیشتر به چه معناست ؟ آیا جز اینست که تولید کننده پس از چند ماه و حداکثر یک سال با انباری از کالاهای تولید شده که خریداری ندارد روبرو می شود و باید هر ماه اقساط تسهیلات خود را پرداخت کند .
دولت برای این که بتواند به تولید و اشتغال کمک کند ناگزیر باید قدرت خرید مردم را افزایش دهد و از این که تزریق نقدینگی باعث افزایش تورم می شود نهراسد . در وضعیتی که رکود در بازار حاکم است تورم دورقمی بهتر از تورم یک رقمی است. چرا اصرا داریم تورم را تک رقمی کنیم در صورتی این تک رقمی شدن گردش پول در ایران را به شدت کند کرده و رکود ی سخت و سهمگین را بر سر بازار نشانده است . تسهیلات بانکی به واحدهای تولیدی نیمه فعال و یا تعطیل شده در حکم از چاله به چاه انداختن تولید کننده ایرانی است . تسهیلات بانکی موجب نحیف شدن بیشتر تولید کننده و فربه شدن بانک های ایرانی می شود . چاره کار افزایش قدرت خرید مردم است.