يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۴۰۴ - 2025 September 07
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
تیتر ۲۰ بررسی می‌کند؛
رونق دوباره یک بانک، در شرایطی که مدت‌هاست با مشکلات ساختاری و فشارهای ناترازی دست و‌پنجه نرم می‌کند، مشابه بازسازی بنای قدیمی بر شالوده‌ای ارزشمند است. بانک ایران زمین، امروز دقیقاً در چنین موقعیتی ایستاده است.
کد خبر: ۷۷۳۳۶

تیتر20- رونق دوباره یک بانک، در شرایطی که مدت‌هاست با مشکلات ساختاری و فشارهای ناترازی دست و‌پنجه نرم می‌کند، مشابه بازسازی بنای قدیمی بر شالوده‌ای ارزشمند است. بانک ایران زمین، امروز دقیقاً در چنین موقعیتی ایستاده است. از یک‌سو، گذشته‌ای‌ پر از چالش و مشکلات مدیریتی و نظارتی در کارنامه‌اش دیده می‌شود و از سوی دیگر دارایی‌های ارزشمندی دارد که اگر با سیاست‌گذاری صحیح و بازبینی دقیق، به‌روز شود، موتور محرک بازگشت بانک به جریان اصلی نظام مالی کشور خواهد بود.


دوران گذار از چالش‌
بانک ایران زمین در سال‌های اخیر با دو چالش عمده روبه‌رو بوده است: نخست، مسئله ناترازی که ریشه‌ آن در مدیریت ضعیف دارایی‌ها و بدهی‌ها نهفته است و دوم، وضعیت نامناسب کفایت سرمایه که مطابق شاخص‌های بانک مرکزی، در سطحی پایین‌تر از استانداردهای بین‌المللی قرار گرفته است. 


طبق آمارها، میانگین کفایت سرمایه شبکه بانکی که سال‌ها منفی بود، اکنون به مثبتِ ۱.۷۵ درصد رسیده است. در شرایطی که همچنان شش بانک ایرانی با کفایت سرمایه منفی فعالیت می‌کنند و 9 بانک دیگر نتوانسته‌اند حداقل استاندارد، یعنی ۸ درصد را رعایت کنند، بانک ایران زمین نیز به جمع بانک‌هایی پیوسته که نیازمند بازسازی اساسی در ترازنامه و ساختار مالی هستند. آخرین داده‌های منتشرشده نسبت کفایت سرمایه بانک ایران زمین (سال 1402) نشان می‌دهد این نسبت برای بانک، منفی 21 بوده است.


این گذشته، البته تصویر تمام‌نمای بانک نیست. علاوه بر مشکلات مالی و مدیریتی، عدم ارزیابی دارایی‌ها از سال ۱۳۹۱ تاکنون نیز باعث شده تا بخش بزرگی از ظرفیت واقعی بانک ایران زمین در ترازنامه‌‌ آن دیده نشود. از این‌رو، ظاهر حساب‌های بانکی، بیانگر ضعف و ناترازی ۷۰ تا ۸۰ هزار میلیارد تومانی در این بانک است. با وجود این ارقام درشت، این موضوع، تمام ماجرا نیست. 


ارزش دارایی‌های فراموش‌شده
نکته اینجاست که در لایه زیرین، بانک ایران زمین دارایی‌هایی دارد که ارزش روز آنها، بسیار فراتر از ارقام ثبت‌شده در دفاتر مالی است. این دارایی‌ها در حوزه املاک و مستغلات، پروژه‌های شهری و زمین‌های ارزشمند، در نقاط کلیدی کشور قرار دارند و سال‌هاست بدون تجدید ارزیابی و به‌روز‌رسانی در صورت‌های مالی منعکس شده‌اند. بدیهی است بازار املاک و دارایی‌های سرمایه‌ای بانک ایران زمین از 13 سال قبل تا الان، جهش‌های قیمتی متعددی را تجربه کرده‌اند.


این دارایی‌ها در شرایط فعلی، همان کلید احیای بانک هستند، زیرا با قیمت‌گذاری مجدد و شفاف‌سازی ارزش واقعی آنها، بخش بزرگی از ناترازی ظاهری بانک رفع می‌شود. به بیان دیگر، آنچه امروز به‌عنوان ضعف بانک دیده می‌شود، می‌تواند فردا به نقطه قوت آن تبدیل شود. البته این امر، مشروط به آن است که فرایند ارزیابی دارایی‌ها در بانک ایران زمین، دقیق، شفاف و سریع انجام شود.


نقش سهامداران و مداخله حقوقی
یکی از تحولات مهم اخیر بانک ایران زمین، نقش پررنگ سهامداران در فرایند بازسازی مالی است. بخشی از سهامداران این بانک، طبق حکم دادگاه، ملزم شدند آورده‌های قابل‌توجهی به بانک مرکزی تحویل دهند. شاید این موضوع، نشانه ضعف‌ در گذشته باشد، اما در باطن می‌تواند به‌عنوان نقطه امید به آینده تحلیل شود، زیرا این روند، از یک‌سو نقش بانک مرکزی را در اعمال انضباط مالی پررنگ‌تر می‌سازد و از سوی دیگر، نشان می‌دهد بخشی از منابعی که قبلاً در ترازنامه گم شده بود، اکنون در مسیر بازگشت به چرخه بانکی قرار گرفته‌ است. همین امر به بانک ایران زمین فرصت می‌دهد تا بار دیگر به صحنه نظام بانکی کشور بازگردد؛ فرصتی که بدون ورود قاطعانه نهاد ناظر و بدون مسئولیت‌پذیری بخشی از سهامداران، قابل تصور نبود.


نقش بانک مرکزی؛ از تهدید تا فرصت
بانک مرکزی در برابر بانک ایران زمین، دو راه داشت: راه اول اینکه پرونده بانک را مشابه برخی بانک‌های پرچالش به سمت ادغام یا انحلال سوق دهد و راه دوم اینکه این موضوع را به‌عنوان فرصتی برای بازسازی و احیای یک بانک خصوصی حفظ کند. انتخاب مسیر دوم نشان می‌دهد نهاد ناظر، به‌دلیل پشتوانه دارایی‌های ارزشمند بانک و تغییرات ساختاری در مدیریت و سهامداری، بر این باور است که بانک ایران زمین، هنوز شانس بزرگی برای بازگشت دارد.


فرصت سه تا شش ماهه‌ به بانک، یک آزمون سرنوشت‌ساز است. اگر در این بازه کوتاه‌مدت، اقدامات لازم برای ارزیابی دارایی‌ها، تقویت سرمایه و ترمیم ترازنامه انجام شود، بانک ایران زمین می‌تواند علاوه بر عبور از بحران، در جایگاهی قرار گیرد که حتی بالاتر از برخی رقبا در نظام بانکی ظاهر شود.


اهمیت کفایت سرمایه و مسیر پیش‌رو
نخستین گام بانک ایران زمین برای بهره‌مندی از این فرصت، بهبود شاخص کفایت سرمایه است. این شاخص که بیانگر توانایی بانک در مدیریت ریسک‌های اعتباری و سرمایه‌گذاری است، در وضعیت فعلی، بسیار پایین‌تر از حد مطلوب قرار دارد، اما با به‌روز شدن دارایی‌ها و ورود آورده‌های سهامداران، زمینه برای افزایش نسبت کفایت سرمایه فراهم می‌شود.


در این میان، بهبود شفافیت صورت‌های مالی و حرکت به سمت انضباط حسابداری، نه‌تنها اعتماد بانک مرکزی، بلکه اعتماد سپرده‌گذاران و بازار سرمایه را نیز بازمی‌گرداند. بدون آن، هرگونه اصلاح ساختاری، محکوم به شکست خواهد بود.


فرصت استثنایی یا شانس آخر؟
بانک ایران زمین، امروز در یک نقطه عطف قرار دارد. از یک‌طرف، پیشینه پرچالش و ناترازی بزرگ ، پیش روی بانک است و از طرف دیگر، دارایی‌های ارزشمند و آورده سهامداران می‌تواند راه نجات باشد. بانک مرکزی با اعطای مهلت سه تا شش‌ماهه، توپ را در زمین مدیران و سهامداران این بانک انداخته است.


اکنون پرسش اساسی اینجاست: آیا بانک ایران زمین می‌تواند از این شانس دوباره برای بازگشت قدرتمندانه به نظام بانکی استفاده کند؟ آینده به عملکرد ماه‌های پیش‌رو وابسته است. بانک ایران زمین در صورت موفقیت، می‌تواند نمونه‌ای نادر از عبور یک بانک از بحران و بازسازی اعتماد عمومی در نظام بانکی، آن‌هم در شرایط دشوار اقتصادی کنونی باشد؛ سرآغاز فصل تازه در مسیر بانکداری!

ارسال نظرات
موضوعات روز