تیتر20 - گروه بهمن در نیمه نخست ۱۴۰۴ تصویری دوگانه از خود به جا گذاشته است؛ تصویری که در آن رشدهای خیرهکننده سود و درآمد، همزمان با خشکی جریان نقدی، کنار هم نشستهاند. خواندن لایههای پنهان این اعداد، موفقیت عملیاتی، فشار مالی، و چالش نقدینگی را در یک قاب، نشان میدهد.
شتاب درآمد، پیشروی بازار و معنای رشد ۱۰۹ درصدی
افزایش ۱۰۹ درصدی درآمدهای عملیاتی گروه بهمن در ۶ ماهه ۱۴۰۴، نشانهای است از تغییر مقیاس فعالیت شرکت. عبور درآمد از ۲۱.۷ هزار میلیارد تومان به بیش از ۴۵.۵ هزار میلیارد تومان، حاکی از گسترش فروش، افزایش تیراژ یا بهبود سبد محصولات در بازاری است که بهطور سنتی با نوسان تقاضا و محدودیت عرضه مواجه است.
این رشد، تنها حاصل تورم یا افزایش قیمت نیست، بلکه نشانهای از بازیابی سهم بازار و تحرک عملیاتی شرکت به شمار میآید. با این حال، رشد سریع درآمد همیشه به معنای خلق ارزش پایدار نیست و باید دید این شتاب فروش، چگونه در لایههای بعدی صورت سود و زیان ترجمه شده است.
نگاه دقیقتر نشان میدهد که این رشد درآمد، بهطور همزمان با افزایش شدید بهای تمامشده رخ داده است. همین همزمانی، روایتِ درآمدیِ گروه بهمن را از یک داستان ساده «فروش بیشتر» به یک روایت پیچیدهتر «فروش بیشتر با هزینههای سنگینتر» تبدیل میکند!
بنابراین، درآمدهای بالا در این دوره، بیش از آنکه پایان مسیر باشند، آغاز پرسشی مهم درباره کیفیت این رشد هستند.
سود ناخالص؛ جایی که قدرت عملیاتی خود را نشان میدهد
با وجود رشد منفی ۱۰۷ درصدی بهای تمامشده درآمدهای عملیاتی، سود ناخالص گروه بهمن ۱۱۵ درصد افزایش یافته و از ۴.۷ هزار میلیارد تومان به بیش از ۱۰.۱ هزار میلیارد تومان رسیده است.
این اتفاق، نشان میدهد که شرکت توانسته فاصله قیمتی میان فروش و هزینه تولید را حفظ کند و حتی بهبود دهد. برای گروه بهمن، این به معنای قدرت قیمتگذاری، کنترل نسبی هزینههای مستقیم یا ترکیبی از هر دو است.
این نقطه، یکی از روشنترین بخشهای عملکرد گروه بهمن در نیمه نخست ۱۴۰۴ است. سود ناخالص بالا بیانگر آن است که هسته عملیاتی شرکت، هنوز توانمند و کارآمد عمل میکند.
اما همینجا باید مکث کرد؛ زیرا سود ناخالص قوی، تنها یکی از ایستگاههای مسیر سودآوری است. مسیر پس از آن، یعنی هزینههای مالی، ساختار تامین مالی و جریان نقد، همان جایی است که تصویر شروع به ترک خوردن میکند.
سود خالص جهشی؛ اما با تکیه بر چه پایهای؟
رشد ۳۳۷ درصدی سود خالص، در نگاه اول، یک موفقیت کمنظیر است. افزایش سود خالص از ۷۹۷ میلیارد تومان به حدود ۳.۴۸ هزار میلیارد تومان، نشان میدهد که گروه بهمن توانسته فشار هزینهها را در سطوح پایینتر مهار کند و از اهرم عملیاتی خود بهره ببرد. کاهش نسبی فشار هزینههای غیرعملیاتی و شاید بهبود ترکیب درآمدها، در شکلگیری این سود نقش داشتهاند.
اما سود خالص، بیش از هر چیز یک «عدد حسابداری» است. این عدد زمانی معنا پیدا میکند که با جریان نقدی همراه شود. در غیر این صورت، سود بالا میتواند همزمان با کمبود نقدینگی وجود داشته باشد؛ وضعیتی که در همین دوره برای گروه بهمن رخ داده است. بنابراین، سود خالص جهشی را باید در کنار وضعیت نقدی شرکت خواند، نه جدا از آن.
نقدینگی؛ پاشنه آشیل رشد سریع
خالص نقد حاصل از عملیات در ۶ ماهه ۱۴۰۴ به حدود ۲.۱ میلیارد تومان سقوط کرده، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال قبل بیش از ۴۴۸ میلیارد تومان بوده است.
این تغییر به معنای افتی نزدیک به ۹۹.۵ درصدی جریان نقد عملیاتی است؛ افتی که نمیتوان از کنار آن بهسادگی عبور کرد. این داده نشان میدهد که رشد سود و درآمد، هنوز نتوانسته به جریان نقد پایدار تبدیل شود.
این وضعیت میتواند حاصل افزایش مطالبات، رشد موجودی کالا، یا فشرده شدن چرخه نقد باشد. شرکت فروخته، سود شناسایی کرده، اما پول هنوز بهطرز موثر به چرخه عملیاتی بازنگشته است.
همزمان، هزینههای مالی نیز با وجود رشد منفی ۶۰ درصدی، به حدود ۲.۹ هزار میلیارد تومان رسیده که نشان میدهد ساختار بدهی همچنان سنگین است و فشار مالی بهطور کامل رفع نشده است.
در مجموع، عملکرد ۸ ماهه گروه بهمن، بر پایه دادههای ۶ ماهه ۱۴۰۴، تصویری دووجهی ارائه میدهد: از یکسو، رشد فروش، بهبود سود ناخالص و جهش سود خالص، نشانههایی از قدرت عملیاتی و توان رقابتی شرکت هستند.
از سوی دیگر، افت شدید جریان نقد عملیاتی و وزن بالای هزینههای مالی، هشدار میدهند که این رشد، هنوز به ثبات مالی نرسیده است.
آینده گروه بهمن، بیش از هر چیز، به توان آن در تبدیل سود حسابداری به نقد واقعی وابسته است؛ جایی که اعداد باید از کاغذ جدا شوند و وارد جریان زندگی شرکت شوند.
ارسال نظرات
موضوعات روز