تیتر20 – یحیی امیری - به گفته مرتضی ریاحی پور مدیر انتشارات زرین (هفته آخر شهریور ماه) "سینوهه" یکی از صدها کتاب ذبیح الله منصوری در دهه 60و 70 ماهی یک بار با تیراژ بالای (5000 جلد)تجدید چاپ می شد. این روند ادامه داشت تا دهه 80 و ا زدهه 90 به سالی دوبار و در یکی دو سال اخیر که بازار کتاب در اوج رکود قرار دارد سالی یک بار تجدید چاپ می شود.
به گفته عبدالرحیم جعفری بنیانگذار انتشارات امیرکبیر "حق التالیف 5 کتاب از جمله خواجه تاج دار که ما چاپ کردیم تا سال 59 به پول امروز بیش از یک میلیارد تومان شده بود و تا انجا که من خبر دارم تا دهه 60 و 70 نزدیک به 100 نفر دلال و دست فروش در شهر های مختلف ایران (شیراز، دزفول، مشهد، زابل، آمل، تبریز،..) به خرید و فروش کتاب های نایاب ذبیح الله منصوری اشتغال داشتند."
ایرج افشار رییس کتابخانه ملی و انتشارات دانشگاه تهران (قبل از انقلاب) در فهرست نویسی آثار ذبیح الله منصوری که در مجله آینده چاپ شده است (سال 62) به رقم 167جلد رسید و خود او در مصاحبه با اسماعیل جمشیدی نویسنده و روزنامه نگار (مولف کتاب همیشه نایاب "دیدار با ذبیح الله منصوری " کتاب های منتشر شده اش را در سال 1354،1400 جلد اعلام کرده است) از شهریور 20 تا به امروز هر چه نوشته و منتشر کرده در ردیف پر تیراژها و پرفروش ها بوده و فقط کتاب سینوهه او در انتشارات زرین از مرز 600هزار جلد گذشته و علاوه بر توده مردم و روشنفکرانی که مطالعه کتاب را با آثار او شروع کرده اند. سردار سپه (سال 1301 روزنامه کوشش) هویدا نخست وزیر ، سردار فاخر حکمت رییس مجلس شورای ملی ، تاج الملوک همسر رضا شاه " قوانلو درباری صاحب نفوذ و بسیاری از شخصیت های صاحب جاه و جلال دیروز خواستار آثار او بوده اند. اما نویسنده ای با این حجم عظیم آثار و تیراژ پرفروش هرگز مرد ثروتمندی نبوده و نامش در لیست میلیاردرها نیامده است، چرا؟ اسماعیل جمشیدی نویسنده کتاب زندگینامه ذبیح الله منصوری ( کتاب دیدار با ذبیح الله منصوری) در مصاحبه ای و در پاسخ این سوال چنین گفته است : مرحوم منصوری از سال 1299 که کارش را با روزنامه کوشش آغاز کرده تا پایان سال 59 که عضو ارشد تحریریه مجله خواندنیها بوده همواره روزنامه نگاری پردرآمد بوده است.در دهه 50 که حقوق مدیر کل ها به پنج هزار تومان نمی رسید حقوق ماهیانه او فقط از دو مجله سپید و سیاه و خواندنیها 9000تومان می شد.
تا قبل از سال 1340که قانونا آثار منتشر شده او به مدیران مجله ها و روزنامه ها تعلق می گرفت آثارش را به صورت شفاهی و یا در چند کاغذ به ناشران واگذار می کرد مثلا به من گفت، کتاب سه تفنگدار الکساندر دوما را به مبلغ 400 تومان به آقای کاشی چی انتشارات گوتنبرگ واگذار کرده است. بعضی از کتابها را با دریافت 200 یا 300 تومان به اتشارات علمی داده و ناشران دیگر هم با چنین ارقامی اجازه چاپ کتابهای او را به دست آوردند.
بعد از انقلاب که فروش آثار او انفجاری بالا رفته بود و ناشران با گونی اسکناس به در خانه اش یا دفتر مجله خواندنیها می رفته اند غیر ازآثاری که در مجله خواندینیها و سپید و سیاه چاپ شده بود در چند خط نوشته واگذار می کرد .
به طور کلی آدم حسابگر و زر اندوزی نبود ، حتی بخش مهمی از در آمد ماهیانه اش از دو مجله خواندنی ها و سپید وسیاه را خرج خانواده ای می کرد که هر گز نامش را به من نگفت ولی اشاره ای مختصر به این نوع کمک ها به فامیل و افرادی که می شناخت کرد . برای همسر و دو فرزندش نیز ثروت و اندوخته ای قابل قبول باقی گذاشت .
در مجموع تمام لذت خود را در نوشتن و تالیف کتاب و معلومات دادن و لذت بخشیدن به خوانندگان که از هزارها به میلیونها می رسید خلاصه کرده بود.