پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
سالهاست که اعلانهای تبلیغاتی چاپ کتاب با هزینه شخصی را بر در و دیوار دیدهایم و حالا سودجویان و ناشرنماها با وعده وام، بن و بیمه شدن افراد، تبلیغات خود را به شکل پیامکی پیشمیبرند.
کد خبر: ۳۴۵۱۷
تیتر20 - ارسال پیامکهای تبلیغاتی جورواجور از سامانههای ناشناس، چند سالی است به عامل مزاحمت دائمی برای کاربران تلفن همراه تبدیل شده است. غالب پیامکها نوعا با اهداف تجاری و ایجاد بازار برای انواع کالا و البته بدون شناخت نیاز دریافتکننده و به تعبیر دقیقتر بیهدف، تنظیم و ارسال میشوند. محتوای برخی از این پیامکها نیز گاه علمی و ادبی است که البته هزینههایی برای کاربران به دنبال دارد. در میان انبوه این پیامکها اما چشم کاربران به نوع جدیدی از پیامکهای ظاهرا فرهنگی، روشن شده است که کاربر را به نویسنده شدن دعوت میکند.
«نویسنده شو»
محتوای این پیامها، نویسندگی را به حرفه و یا پیشهای دمدستی تقلیل داده؛ آنچنانکه هرکس میتواند خلق اثر کند. غافلگیری این دست پیامها، قول مساعد به کاربر برای دریافت انواع خدمات و تسهیلات ازجمله گرفتن بن خرید کتاب و قرار گرفتن در فهرست اهل قلم است! بهعنوان مثال در یکی از پیامکها آمده است: «نویسنده شدن به همین سادگی، عضویت اهل قلم+وام+بن کتاب+بیمه»
وجه فرهنگی نشر زیر سوال
صابون این نوع تبلیغات پیش از این نیز به شکل تبلیغات کاغذی، با این محتواها مانند «تبدیل پایاننامه به کتاب»، «کتاب شما را در کمترین زمان چاپ میکنیم» و یا چاپ کتاب با هزینه شخصی و دیگر ادعاها، به تن رنجور صنعت نشر خورده است و حالا باید چشم و دل نویسندگان و مترجمان به پیامکهای «نویسنده شو» و ادعای حمایت از مدعیان نویسندگی، روشن شود.
مطابق با قواعد جاری در صنعت چاپ، انتشار کتاب به شکل رسمی(تنها با انتشار کتاب رسمی است که افراد میتوانند خدمات مورد اشاره در پیامک را دریافت کنند) تنها از سوی ناشران؛ یعنی افرادی که پروانه نشر خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کردهاند، میسر است. حالا وقتی میبینیم برخی از صاحبان پروانه نشر، به این شکل و بدون درنظرگرفتن ضرورتهای حرفهای این حرفه، تنها به دنبال جذب مشتری و کسب درآمد از آناناند، عمق آسیبِ پاگرفتن چنین جریانهایی نمود پیدا میکند.
هیزم گذاشتن زیر آتشِ کتابسازی
شیوع جریانهای غیرفرهنگی در میدان فرهنگی نشر، شان و جایگاه نویسندگی، نشر، کتاب و بهطور کلی فرهنگ را تقلیل میدهد؛ چراکه فرد احساس میکند به همان راحتی که پیام را دریافت کرده، میتواند در قبال پرداخت چندمیلیون تومان، به چاپ کتاب اقدام و اسم و رسمی دست و پا کند.
انتشار کتابهای بیمحتوا و بعضا کپیبرداری شده از کتابهای دیگر، یکی از آسیبهای جدی در حوزه نشر کتاب در کشور ما است. گواه این مساله، اظهارات دبیر جایزه کتاب سال در سالهای اخیر است که بارها به ضعف تالیفات و معضل کتابسازی انتقاد کرده. با این حساب انتشار کتاب به این شکل و شمایل، مشخصا زمینههای تولید و انتشار مصادیق کتابسازی را که به درد مضمن نشر تبدیل شده تقویت میکند.
واکنش خانه کتاب به شیوع کتابسازیها
ارائه خدمات به اهالی قلم، یکی از تصمیمات قابل دفاع معاونت امورفرهنگی وزارت فرهگ و ارشاد اسلامی و موسسه خانه کتاب به عنوان مجری رسمی این نهاد بهشمار میآید که مواردی نظیر بیمه، ارئه بن خرید کتاب و تسهیلات بانکی از جمله خدماتی است که از طریق آن ارائه میشود.
با توجه به اینکه در سنوات گذشته، عمدهترین معیارها در تخصیص خدمات به اهالی قلم، تعداد آثار منتشر شده بوده و نه کیفیت آنها، موسسه خانه کتاب در ماههای اخیر با صدور آئیننامه جدید تکریم اهل قلم، در پی آن است که با ارائه تعریف درست از اهل قلم، خدمات ارائه شده به آنان را با عدالت یارانهای پیشببرد و در این میان، با هدایت منابع و رسانده خدمات به دست اهالی واقعی قلم، راه را بر شیوع سودجوییها و وعدههایی که در پیامک فوق مورد اشاره قرار گرفت، بگیرد.
تکرار ماجرای صدور پروانه نشر
درست است که مطابق با قانون اساسی، افراد در انتخاب شغل مختارند اما این بدان معنا نیست که هر کسی، بدون داشتن ظرفیتها و آگاهیها و الزامات ورود به یک صنف، بتواند بدون مشکل از نهاد مربوطه، پروانه کار بگیرد.
مورد مذکور، ثابت میکند افرادی با مراجعه به معاونت امورفرهنگی نسبت به اخذ پروانه نشر مراجعه کرده و موفق به پروانه شدهاند که هیچ تقیدی به جنبههای فرهنگی کار نشر ندارند و مشخصا برای کار اقتصادی و کسب درآمد پا به این میدا گذاشتهاند. با این اوصاف، بهنظر میرسد باید تدابیر لازم در این زمینه صورت بگیرد تا راه بر شیوع آسیبهای ثانویه نظیر موضوع این گزارش و کتابسازی و ... همازآغاز گرفته شود.
حرف آخر...
به هر گوشه بازار وانفسای صنعت نشر که نگاه میکنی، تقلای فعالان این حوزه از نویسنده و ناشر گرفته تا موزع و کتابفروش برای زنده ماندن را میبینی که مصداق حکایت صد من کاغذ است. گرانی کاغذ، قاچاق کتاب، کمفروغی کتابفروشیها، ریزش مخاطب، شمارگان تقلبی و دهها مشکل دیگر. در این میان، کسب درآمد از غیرنویسندگان و دادن وعدههای فریبنده به آنها، بیشتر داغ اهالی قلم و نشر را تازه میکند.
علاوهبراین انتشار این دست پیامها در آستانه برگزاری سیودومین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران اشتیاق کاربر را برای ارتباط با ساماندهندگان این پیامها بیشتر و در نهایت زمینههای سودجویی عدهای ناشناس را نیز فراهم میکند. /ایبنا