پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
«دختر به چه زیبایی، پسر به چه عزیزی برای خرید لباس عروس میان اما مجبورن به خاطر بیپولی تنپوش کس دیگهای رو که کهنه و تنخور شده بپوشن! اما جوونهای ما با این وضعیت اقتصادی واقعا بیپولن و مجبور میشن لباس عروس دست دو ببرن.
کد خبر: ۴۵۱۴۴
تیتر20- منم بهعنوان مزوندار کاری از دستم برنمیاد براشون بکنم. حتی خرج مغازه رو هم درنمیارم چه برسه به سود. کرونا هم که برای هممون شده قوز بالای قوز»؛ این را یکی از مزون دارهای شانزهلیزه میگوید اما جملات آن جان کلام صاحبان مزونهای عروس است؛ مزونهایی که روزگاری نه چندان دور در این ایام پر بود از دختران و پسران جوانی که دست در دست هم برای انتخاب بهترین لباس عمرشان پا به آن میگذاشتند. اما حالا جهش قیمتها، بازار آنان را از سکه انداخته است.
وارد یکی از پاساژهای دو طبقه شانزهلیزه میشوم. همه مغازهها باز است اما ظاهرا از مشتری خبری نیست. وارد طبقه دوم که میشوم حضور سه زن در یکی از مغازهها نظرم را جلب میکند که مشتری به نظر میرسند. انتهای مکالمه شان با فروشنده است: «اگر میخواید ارزونتر تموم بشه میتونم یکم از سنگدوزیهای بالاتنه کم کنم تا قیمتش مناسبتر بشه» اما دختر جوان همراه دو خانم مسن با لبخندی تلخ خداحافظی میکنند. به نظر میرسد کم شدن هزینه سنگ دوزیها هم دردی از آنان دوا نمیکند. به فروشنده که خودم را معرفی میکنم دردلش شروع میشود: «وضعیت خیلی خراب شده؛ دلار گرون شده، قیمت تور و پارچه نسبت به پارسال چند برابر شده، دستمزد خیاط هم بالا رفته. منم مجبورم کارهام رو گرون کنم. چارهای ندارم نمیتونم به خودم ضرر بزنم. این مغازه که میبینید اجاره است.»
میگوید باید روزی چهار فاکتور ۵ میلیون تومانی داشته باشد تا بتواند از عهده مخارج کار برآید اما در ۵ روز اخیر تنها یک روز آن هم فقط یک لباس فروش داشته است؛ آن هم لباس تنپوش دوم: «دختر به چه زیبایی، پسر به چه عزیزی برای خرید لباس عروس میان اما مجبورن به خاطر بیپولی تن پوش کس دیگهای رو که کهنه و تنخور شده بپوشن! اما جوونهای ما با این وضعیت اقتصادی کشور واقعا بیپولن و مجبور میشن لباس عروس دست دو ببرن. مردم دست تنگاند واقعا پول ندارند. لباسهای تنپوش شده رو قبلا مزوندارهای شهرستان میبردند اما الان مشتریهای تنپوش دوم خودمون هم زیاد شده. در حالی که قبلا نداشتیم. مزوندارهای شهرستانی قبلا این لباسها رو میبردن و بیشتر از ۳۰۰ هزار تومن هم کرایه نمیدادن.» قیمت لباس عروس هایش از یک میلیون تومان که تنها یک لباس ساده سفید ساتن است شروع میشود و میگوید زمانی که اوضاع اقتصادی بهتر بود سفارش ۲۰ میلیون تومانی هم داشته است: «ما دو شعبه داریم و اگر اوضاع همینطور پیش بره ممکنه یکی از شعبههامون رو ببندیم.» تا جایی که بتوانند چانه میزنند لباس عروس ارزان کرایه کنند
تنها پاساژهای لباس عروس سوت و کور و بدون مشتری نیستند. مغازههای اطراف شانزه لیزه هم اوضاعشان بدتر نباشد، بهتر نیست. وارد یکی از مغازهها که زن جوانی در حال دوختن سنگهای تزئینی روی لباس عروس است با تصور اینکه مشتری وارد مغازه شده لبخند به لب به استقبالم میآید اما متوجه که میشود برای تهیه گزارش آمدهام لبخندش محو میشود و بعد از کشیدن آهی میگوید: «بنویسید اوضاع خیلی خرابه و داریم بیچاره میشیم. دلار شده ۲۰ هزار تومن، قیمت تمام جنسها بالا رفته اما ما نمیتونیم قیمت لباسها رو بالا ببریم چون بازده نداری. ملت نمیتونن بخرن چون درآمد ندارن. آیا لباسی که با دلار ۱۲ تومنی چهار میلیون بود الان میتونم بدم هشت میلیون تومن؟ نه نمیتونم چون مردم همون چهار میلیونی رو هم نمیخرن. چارهای ندارم و مجبورم با سود خیلی کم و حتی ۳۰۰ هزار تومن کار رو بدم، بره که حسابم فقط گردش داشته باشه با این وضعیت کرونا و کسبو کار چیکار باید بکنیم؟! یک ماه و نیم مغازه رو بستیم و رفتیم در خانه نشستیم، کی سراغ ما رو گرفت؟ اجاره و مالیات ما رو کی داد؟ هیچکس جوابگو نیست.» دوباره لباس عروسی که مشغول سنگدوزی روی آن بود را بر میدارد و عینک به چشم میزند و مشغول بهکار میشود: «من ماهی ۴۰ میلیون اجاره میدم یعنی باید روزی یک میلیون و پونصد دربیارم تا فقط بتونم اجاره رو بدم، دیگه مالیات و هزینه برق و آب و تجهیزات بماند.» او نیز میگوید مشتریهایی که به دنبال لباس عروس تن پوش دوم هستند نسبت به سالهای قبل بیشتر شده و کمتر کسی به دنبال خرید است. کسانی که لباس تنپوش دوم نمیگیرند تا جایی که بتوانند چانه میزنند تا لباس عروس با قیمت پایین کرایه کنند: «قیمت لباس عروسهای ما ازدو میلیون تومن شروع میشه و در نهایت به هفت میلیون میرسه. قبلا مردم بیشتر لباس عروس رو میخریدن یا کرایه میکردن اما الان بیشتر دنبال کرایه لباس عروس دست دو هستن. » عروسی که دست دوم برمی دارد قدرت خرید پایینی دارد
کوچه رفاهی واقع در خیابان برلن نیز یکی دیگر از مراکز فروش لباس عروس است که نسبت به شانزه لیزه قیمتهای پایینتری دارد. اما اوضاع مزونداران این راسته هم تعریفی ندارد و حتی چند نفری کاروبار را تعطیل کرده و سراغ کسب و کار جدید رفتهاند. «علی» صاحب یکی از این مزونهاست که بیشتر از ۱۰ سال در این شغل مشغول بهکار است. میگوید قبلا در این روزهایی که اعیاد مذهبی در پیش است کار و بارشان سکه بود اما حالا مغازهشان در آستانه تعطیلی قرار دارد: «پارسال خیلی خوب بود و به اصطلاح چپم پر بود ولی الان در جیبمون پول پیدا نمیشه. واقعا اوضاع خراب شده. جایی هم از ما حمایت نمیکنه. امروز یکی از همکارهای قدیمی اومده بود، مغازشو چند وقت پیش جمع کرده، اومده بود بگه اگه بشه بهش کمک کنیم. اما خب ما هم اصلا اوضاعمون تعریفی نداره. افزایش قیمت دلار و کرونا کمر ما رو خم کرد. اگر زمین بخوریم که به نظر میاد داریم زمین میخوریم، دیگه نمیتونیم پاشیم.»
کف قیمت لباس عروسهایش ۸۰۰ هزار تومان و سقف آن پنج میلیون تومان است. فرق خرید و کرایه لباس عروس هم ۳۰۰ هزار تومان است: «یک لباس رو دو بار هم بیشتر کرایه نمیدیم که بار دوم هم قیمت خیلی پایین داره. اون عروسی که دست دوم برمیداره قدرت خرید پایینی داره که متاسفانه این روزها تعدادشون نسبت به قبل زیاد شده. بعد از کرایه بار دوم هم یا دور میندازیم یا میدم به خیریهها یا از شهرستان میخرن که اونا هم بیشتر از ۱۰۰ هزار تومن کرایه نمیدن یا از متریالش استفاده میکنن.» و مطابق آمارها جمعیت ایران به سمت پیر شدن میرود اما شرایط اقتصادی و وضع بازارهای مرتبط با مراسم عقد و عروسی هم چندان تعریفی ندارد و سیاستگذاریهای چند سال اخیر نشانهای از بهبود اوضاع را ارائه نمیکند./دنیای اقتصاد