پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
عمده زیان انباشت ذوب آهن مربوط به سال های 94-95 است که دامپینگ چین و کاهش قیمت جهانی فولاد رخ داد. متاسفانه بدلیل آنکه ذوب آهن از یارانه انرژی بهره نمی برد در این دوره آسیب بیشتری دید.
کد خبر: ۴۶۷۱۵
تیتر20 - احسان دشتیانه عضو هیات مدیره شرکت ذوب آهن اصفهان معتقد است باید مدیریت بنگاه های اقتصادی به بخش خصوصی واگذار شود. در ادامه مشروح این گفت و گو با «تیتر 20» را می خوانید:
• نظر شما درباره سهامداری دولت در بنگاه های اقتصادی چیست؟ تا چه اندازه حضور تامین اجتماعی در میان سهامداران ذوب آهن می تواند بر کاهش زیان انباشت اثر گذار باشد؟
اینکه احساس کنیم سهامداران کار خاصی انجام می دهند احساس درستی نیست. ذوب آهن به روش قبلی خود اداره می شود و باید گفت که سهامداری دولتی در شرکت ها نمی تواند بر کاهش مشکلات اثر داشته باشد. درواقع این نوع سهامداری یعنی مدیریت دولتی با روکش خصوصی، این روش نرمالی برای خصوصی سازی نیست.
درواقع اینکه سهام یک شرکت فولادی از وزارت صمت به یک وزارتخانه دیگر مانند رفاه و تامین اجتماعی داده شود، اقدام درستی نیست.
چنین مدیریتی مشکلات زیادی به همراه دارد. به خاطر دارم آقای طیب نیا وزیر وقت اقتصاد نیز گفتند، شرکت دولتی یعنی رانت.
اگر مدیریت به بخش خصوصی داده شود شاهد افزایش منافع خواهیم بود زیرا بخش خصوصی برای افزایش منافع می جنگد اما یک مدیر دولتی بیشتر از اندازه ای نمی تواند برای منافع تلاش کند. درواقع در مدیریت خصوصی منافع شخصی مطرح است که افراد برای آن تلاش می کنند. درنتیجه بهترین راهکار واگذاری سهام های دولتی در بنگاه های اقتصادی است. در حال حاضر تامین اجتماعی سهمی 56 درصدی در ذوب آهن دارد.
سهام مدیریتی نهاد های عمومی اشتباه است اما اصلا سهامداری غیر مدیریتی برای نهاد ها و بخصوص صندوق های بازنشستگی بسیار خوب است و منافع حداکثری ایجاد میکند، بهتر است تامین اجتماعی به جای سهام مدیریتی یک بنگاه، سهام غیر مدیریتی چند بنگاه را داشته باشد و مدیریت را به بخش خصوصی واگذار کند.
• آیا برای واگذاری این سهام ها رایزنی داشته اید؟
این موضوع هم از سوی رییس جمهوری و هم وزیر رفاه اجتماعی به شدت دنبال می شود اما موضوع مهم آن است که خصوصی سازی در کشور بسیار سخت بوده و حرف و حدیث های زیادی به همراه دارد به همین دلیل مسئولان ترجیح می دهند در دوره خودشان این کار انجام نشود.
در سال های گذشته 1 سیت از ذوب آهن در بورس واگذار شد اما همچنان 4 سیت برای تامین اجتماعی است.
• این واگذاری تا چه اندازه بر کاهش زیان انباشت اثر گذار است؟
بدون شک اثر گذار است زیرا بخش خصوصی منافع خود را بدست می آورد. البته باید به این نکته اشاره داشت که گاهی زیان بدلیل اتفاقات دوره ای رخ می دهد. عمده زیان ذوب آهن نیز مربوط به سال های 94-95 است که دامپینگ چین و کاهش قیمت جهانی فولاد رخ داد. متاسفانه بدلیل آنکه ذوب آهن از یارانه انرژی بهره نمی برد در این دوره آسیب بیشتری دید. به طور کلی هرچند خصوصی سازی بر کاهش زیان ها اثر دارد اما نباید از اتفاقات در بازار جهانی فولاد غافل ماند.
• امروز بیشتر فولادسازان نگران تامین مواد اولیه هستند، آیا ذوب آهن در حوزه زغالسنگ و سنگ آهن این نگرانی را دارد؟
در بحث زغالسنگ ذوب آهن از حداکثر توان داخل استفاده می کند و در جایی که این نیاز تامین نشود از واردات استفاده می شود. اما متاسفانه در مورد سنگ آهن نیاز ذوب آهن صادر می شود. هرچند معاونت معدنی وزارت صمت در تلاش است تا از صادرات مواد اولیه جلوگیری کند اما متاسفانه به روش های دیگر کشتی کشتی سنگ آهن صادر می شود و همین موضوع برای تامین مواد اولیه ذوب آهن مشکل ایجاد کرده است.
• در کنار تامین مواد اولیه این روزها بازار فولاد نیز آشفته است، عرضه در بورس تا چه اندازه بر کاهش این آشفتگی تاثیر دارد؟
عرضه فولاد در خارج از بورس یعنی بازگشت به 20 سال قبل و ایجاد رانت. 20سال قبل فولاد به صورت حواله ای فروخته می شد و همین حواله 2 برابر قیمت در بازار آزاد به فروش می رسید.
بازار آزاد هوشمند است، هر کالایی که از ارزش پول ملی عقب باشد را خریداری کرده و دپو می کند و همین موضوع منجر به افزایش قیمت می شود.
هر زمانی که وزارت صمت به دنبال آن بود که قیمت ها کمتر از قیمت های جهانی باشد، موفق نشده است. امروز هم زمزمه هایی برای خروج از بورس شنیده می شود اما این کار شدنی نیست.
این آشفتگی پیش آمده باید تعریف شود، اگر ارز آشفته است پس فولاد هم آشفته است. ما نمی توانیم قیمت ها را زیر قیمت جهانی نگه داریم زیرا با این اقدام تقاضای کاذب ایجاد می شود.
متاسفانه قوانین موضعی منجر به رشد قیمت های می شود.
• با این حال تا چه اندازه با محاسبه قیمت مواد اولیه به قیمت جهانی موافق هستید؟
این موضوع درست است و بنده با آن موافق هستم. باید به این نکته اشاره داشت که ما یک صنعت مادر را توسعه می دهیم اگر از یارانه انرژی استفاده نکنیم جلوی این توسعه را گرفته ایم. امروز فولاد مبارکه به عنوان بزرگترین مصرف کننده انرژی یک ریال از پول کشور را خارج نکرده و با تولیدات خود صنایع بالادستی و پایین دستی را توسعه داده است. دراقع اگر امروز صنعت فولاد این یارانه را دریافت می کند در مقابل با ایجاد اشتغال، اجرای مسئولیت های اجتماعی و... منجر به توسعه فرهنگی و اقتصادی می شود.
• برای آخرین سوال بفرمایید بزرگترین مشکل امروز صنعت فولاد چیست؟
شاید کم توجهی به صادرات و قوانین و مقررات محدود کننده این امر از اصلی ترین مشکلات صنعت فولاد کشور باشد. این قوانین به نوعی تیشه به ریشه اقتصاد می زند. هرچند در مجموع سیاست های بالادستی و دولتی حمایتی است اما زیرمجموعه ها گاهی برای کنترل بازار داخلی سیاست هایی اعمال می کنند که منجر به محدود شدن صادرات می شود.