پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران * پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران
استارتاپهایی که دیروز با عنوان ابزار فناورانه برای توسعه صنعت بیمه کشور معرفی شدند، امروز با برخورد قهری بیمه مرکزی ملزم به دریافت مجوز هستند. به باور یکی از کارشناسان صنعت بیمه این تغییر رویکرد نخست، برآمده از برآورده نشدن انتظاراتی است که از این استارتاپها میرفت و دوم به دلیل ورود آنها به حوزههای فعالیت شرکتهای بیمهای.
کد خبر: ۵۰۵۶۵
تیتر20/ ثمن رحیمی راد - واژه "استارتاپ" چند سالی میشود که در ادبیات کسبوکار کشور وارد شده، هر چند به نظر میرسد این پدیده هنوز جایگاه خود را در صنایع گوناگون پیدا نکرده و در حال حاضر یک آشنای نه چندان مانوس برای آنها به شمار میرود، با این حال روشن است که از یک استارتاپ انتظار میرود نوآور و ارائهدهنده راهکارهای کارامد و بادوام باشد و با این راهکارها گره از مشکلات صنایع بگشاید.
در خیل صنایع کشور صنعت بیمه هم از این حالوهوای استارتاپی بینصیب نمانده و شمار استارتاپهای فعال در صنعت بیمه ایران تا امروز به 40 مورد رسیده است، اما آنچه بهتازگی در رابطه بین استارتاپها و صنعت بیمه کشور غریب مینماید، برخورد کموبیش قهرآمیزی است که بیمه مرکزی در مورد این مجموعهها داشته است.
داستان از این قرار است که بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران چندی پیش همه استارتاپهای بیمهای را ملزم به دریافت مجوز رسمی و پروانه فعالیت کرد و حتی همکاری شرکتهای بیمهای را با استارتاپهایی که مجوز یادشده را نداشته باشند، ممنوع اعلام کرد.
هر چند در پی این الزام بانک مرکزی بسیاری از استارتاپها اقدام به دریافت مجوز یادشده کردند، اما اقدام بیمه مرکزی چند ابهام را به ذهن تداعی میکند؛ یکی اینکه اگر این استارتاپها باید با دریافت مجوز فعالیت داشته باشند چرا تاکنون ملزم به اخذ مجوز نشده بودند؟ دومین ابهام در هشدار آمیخته به تهدید و ارعاب بیمه مرکزی است. این نهاد میتوانست با دعوت استارتاپها به دریافت مجوز و آسان کردن فرآیند ارائه آن به صورتی متفاوت از این به تصمیم خود جامه عمل بپوشاند.
موضوع دیگری که در این مجال جای بحث دارد این است که رویکرد کموبیش قهرآمیز بیمه مرکزی با استارتاپها نشانگر واکنش تدافعی این نهاد در برابر مجموعههای نوظهور و توانمند در بهکارگیری فناوریهای نو در صنعت بیمه است و گویا بیمه مرکزی بقای همین روشهای مرسوم و به عبارت دیگر سنتی را میپسندد، در حالی که ناگفته پیداست مقاومت در برابر فناوری های روز سرانجامی جز شکست ندارد و صنعت بیمه ایران نیز نمیتواند در دنیای امروز از ثمرات فناورانه که همین استارتاپها در اختیار شرکتهای بیمهای قرار میدهند، چشم فروبندد.
همچنین این پرسش مطرح است که ایجاد چالش بین شرکتهای بیمهای و استارتاپها به نفع کیست و چه بهرهای میتواند برای شرکتها، بیمهگزار، استارتاپها و یا حتی بیمه مرکزی داشته باشد؟
سیدمحمد مهدی بهشتینژاد کارشناس صنعت بیمه در گفتوگو با تیتر20 به این پرسشها به طور مفصل پاسخ میدهد، به باور او برخورد قهری بیمه مرکزی حاصل عملکرد استارتاپهایی است که هیچ چهارچوبی برای آنها تعریف نشده است.
بهشتی نژاد در توضیح بیشتر در این باره میگوید: «توسعه فناوری پای استارتاپها را به صنعت بیمه باز کرد. در ابتدای ورود هم مدیران ارشد صنعت بیمه کشور از این پدیده فناورانه استقبال گرمی به عمل آوردند؛ به طور مثال در بیستوپنجمین همایش بیمه و توسعه در سال 1397، رونمایی از استارتاپهای فعال در صنعت بیمه، یکی از مراسم کلیدی و محوری همایش بود. با اینحال در ادامه کار حضور این استارتاپها در صنعت بیمه، انتظارات بیمه مرکزی را در جایگاه ناظر و سیاستگذار بازار بیمه برآورده نکرد.
واقعیت این است که همواره در ابتدای ورود فناوریها به صنایع مختلف، در مورد کارکرد آنها اغراق میشود، به نظر میرسد استارتاپهای فعال در حوزه بیمه نیز برای جلب حمایت و همراهی بیمه مرکزی در ابتدای امر در تشریح دستاوردهای خود بزرگنمایی کردهاند، به طور مثال افزایش ضریب نفوذ بیمه، ارتقای خدمات بیمهای به بازار هدف، افزایش دسترسی مردم به خدمات بیمه، عرضه محصولات جدید و مباحثی دیگر از این قبیل موضوعاتی بود که بانیان استارتاپهای بیمهای برای کسب رضایت بیمه مرکزی مطرح کردند، اما فعالیت استارتاپها در چند سال اخیر نه زنجیره تامین و زنجیره ارزش خدمات بیمه را ارتقا داد و نه ضریب نفوذ بیمه را در جامعه ایرانی بالا برد.
محصولات و خدمات بیمهای، محصولات و خدمات پیچیدهای هستند و نمیتوان همه آنها را به طور کامل در فضای آنلاین ارائه کرد. در بسیاری از رشتههای بیمه همانند بیمههای مهندسی، آتشسوزی صنعتی و... ارائه پوششهای صحیح نیاز به فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک، ارائه پوششهای مناسب و مذاکره برای دریافت خدمات باارزش با قیمتی بهینه هست. همچنین ارائه خدمات بیمه مستلزم حضور کارشناس و مشاور به منظور شناسایی نیازهای بیمهگذار و توان پرداخت او برای ارائه پوششهای مقتضی است، ضمن اینکه اصولا بیمهگری، فرآیندی تخصصی است و درجه کارشناسی و تخصص ارائه دهنده خدمات هم بخش مهمی از کیفیت محصول و خدمات به شمار میآید. علاوه بر این با وجود ارتقای درک جامعه ایرانی از بیمه هنوز این گزاره که «بیمه خریده نمیشود بلکه باید با استفاده از راهبردهای بازاریابی اثربخش و کارا فروخته میشود»، وجود دارد و در شرایط اقتصادی و فرهنگی کنونی برای بسیاری از مردم محصولات و خدمات بیمه در اولویت هزینههای زندگی قرار نگرفته و نوعی محصول لوکس و بدون کشش به شمار میآید.
موضوع دیگر «اعتماد» است که در کسبوکارهای بیمهای عنصری ارزشمند محسوب میشود. خرید و فروش بیمه در ایران مبتنی بر ارتباطات بلندمدت و اعتماد ایجاد شده بین شرکتها و جامعه در طول زمان است، در حالی که همین اعتمادسازی یکی از چالشهای استارتاپهاست. معاملات آنلاین هنوز اطمینان کامل جامعه را به دست نیاورده و این نبود اطمینان در مورد محصولات و خدمات بیمهای شدت بیشتری دارد چون در این صنعت یک اشتباه کوچک در ثبت ارقام، صدور بیمه نامه و... میتواند پیامدهای قانونی و حقوقی سنگینی برای بیمهگر و بیمهگزار به دنبال داشته باشد.
افزون بر اینها استارتاپهایی که به صنعت بیمه وارد شدهاند، هر چند دانش، تخصص و ابزار فناورانه چشمگیری دارند، اما از نظر مهارتهای بیمهگری، از توان کارشناس قدرتمندی برخوردار نیستند و به پیچوخمهای فنی و فروش محصول و خدمات در این صنعت تسلط ندارند، بنابراین در مواجهه با شبکه گسترده شرکتها و شبکه نمایندگی و کارگزاری صنعت، تمرکز خود را بر مباحث قیمتی معطوف کردهاند. در واقع این استارتاپها بدون ایجاد ارزش افزوده قابلتوجه در ارائه خدمات بیمهای، صرفا با اهرم قیمت و اعمال تخفیفهای بیمهای و نرخشکنی سعی در توسعه کسبوکار خود داشتهاند.
حاصل این عمکرد، مخدوش شدن فضای رقابت ناسالم در صنعت بیمه و کاهش حاشیه سود عملیاتی در بازار بیمه است. حاشیه سود عملیاتی صنعت بیمه به طور معمول بسیار پایین است و این گونه اقدامات غیرحرفهای میتواند چالشهای پیچیدهای را برای شرکتهای بیمهای به بار آورد و از رقم حاشیه سود نه چندان چشمگیر کنونی بکاهد. اینها همه به این معناست که استارتاپ های بیمهای به مسیری وارد شدهاند که در آن به فروش بیمهنامه آن هم در انواع محدود و در بازار موجود نه بازارهای جدید و نوآورانه اشتغال دارند.
موضوع دیگر تعارض منافع این بازیگران جدید با شبکه فروش سنتی و گسترده کنونی است. تعارضی غیرکارکردی که از یک سو ریشه در فقدان سیاست توسعه فناوری و تحول دیجیتال در صنعت بیمه دارد و از سوی دیگر برآمده از عملکرد استارتاپها در چند سال اخیر است. فروش بیمه در ایران بر شبکه گستردهای از نمایندگان، کارگزاران و شعب شرکتهای بیمه سوار است و بازاری که تا به امروز ایجاد شده حاصل تلاش این شبکه و ارتباط آن با جامعه ایرانی است؛ عملکرد کنونی شرکتهای استارتاپی نوعی ورود غیرمجاز به این بازار تلقی می شود آن هم نه با ابزار رقابتی یا خلق ارزش، بلکه با نرخ شکنی در محصولات و بازار موجود؛ این موضوع شبکه فروش شرکتهای بیمه را ناخرسند کرده و موجبات نگرانی آنها را فراهم آورده است و این تصور را ایجاد کرده که یک پدیده تازه وارد که نه مجوز بیمهگری دارد و نه دانش و تخصص حرفهای، حاصل دستاورد چند دهه گذشته آنها را با روش های غیرحرفهای، مغایر با قواعد فنی و بیمهگری و صرفا با استمداد از ابزارهای فناورانه و راهبردهای بازاریابی مبتنی بر قیمت، تصاحب میکند. نگرانی که به باور من درست و منطقی به نظر میرسد. بسیاری از این استارتاپها مجوز کار بیمهگری ندارند، چهارچوبی برای فعالیت آنها تعریف نشده و از نظارتهای سختگیرانه نهادهای ناظر بر شبکه فروش بازار بیمه نیز مصون بودهاند.
البته این واقعیت را هم نمیتوان انکار کرد که هیچ صنعتی تاکنون نتوانسته در برابر جریانهای فناورانه مقاومت کند و صنعت بیمه هم از این قاعده مستثنا نیست و ورود استارتاپ های بیمهای نیز فضایی جدید را در صنعت بیمه ایجاد و تلنگری به فضای سنتی کسبوکار بیمه وارد کرد تا شرکتهای بیمه متوجه مدلهای تجاری جدید و لزوم بهرهگیری از فناوریهای نو در فروش و خلق محصولات و بازارهای نوظهور بشوند، اما در نبود چارچوب، راهبرد و نقشه راه اندیشیدهشده، اهداف صحیحی برای این استارتاپها تعریف نشد و بنابراین نتیجه مطلوبی از عملکرد آنها به دست نیامد. در این بین نهادهای مرتبط دولتی و خصوصی هم نتوانستند تعریف درستی از جایگاه خود و شرکتهای بیمهای در مواجهه با این پدیده نوظهور داشته باشند.
و در نهایت به باور من بهرهگیری از ظرفیت های فناورانه در صنعت بیمه باید از دل بازیگران کنونی صنعت آغاز شود و شرکتهای بیمه خود، عامل و مجری تحولات فناورانه از نوع دیجیتال و غیر از آن در صنعت باشند و البته ضروری است در این مسیر از توانمندی و بنیه علمی شرکتهای دانشبنیان نیز استفاده کنند.»