تیتر20 - در حالی که شرکت فولاد ارفع در گزارشهای پیشین با تمرکز بر رشد تولید، افزایش فروش و توسعه داراییها تصویر مثبتی از خود ارائه کرده بود، بررسی دقیقتر عملکرد مالی این شرکت در سال مالی ۱۴۰۳ واقعیت متفاوتی را آشکار میکند.
اگرچه آمار تولید و فروش ارفع در ظاهر روندی افزایشی را نشان میدهد، اما افت محسوس سودآوری شرکت، نگرانیهای جدی را برای سهامداران و تحلیلگران بازار سرمایه ایجاد کرده است.
بر اساس صورتهای مالی منتشر شده، سود فولاد ارفع در سال مالی ۱۴۰۳ نسبت به سال مالی قبل با کاهش قابل توجهی روبهرو شده است.
این افت، در حالی رخ داده که انتظار میرفت با رشد تولید و فروش، سودآوری شرکت نیز در مسیر صعودی قرار گیرد. اما ترکیبی از عوامل همچون افزایش بهای تمامشده تولید، رشد هزینههای انرژی، و کاهش نرخهای جهانی شمش فولاد، سود ناخالص شرکت را به شدت تحت فشار قرار داده است.
به عبارت دقیقتر، رشد درآمدهای عملیاتی به هیچوجه متناسب با رشد هزینههای عملیاتی نبوده و حاشیه سود ناخالص ارفع در مقایسه با سال قبل کاهش یافته است.
برای نمونه، صورت مالی تلفیقی سال 1403 ارفع نشاندهنده رشدِ 1 درصدی درآمدهای عملیاتی، در برابر رشدِ 12 درصدی بهای تمام شده هزینه های عملیاتی است.
این مسئله نشان میدهد که بخش عمدهای از افزایش فروش، صرف پوشش هزینههای سربار و هزینههای تولید شده و در نهایت، سود خالص اندکی برای شرکت باقی مانده است.
اثرات بازاری کاهش سود
همین موضوع موجب شده نسبت P/E (قیمت به سود هر سهم) ارفع که از تقسیم قیمت هر سهم بر درآمد هر سهم (EPS) به دست می آید، پایین باشد (4.2 طبق گزارش دیتابورس و سهام یاب)؛ نشانه ای از اینکه P/E پایین ارفع، به جای اینکه سیگنالی از «ارزشگذاری جذاب» باشد، نشانهای از کاهش انتظارات بازار از توان سودسازی آینده این شرکت است.
از سوی دیگر، هرچند فولاد ارفع سرمایهگذاریهای جدیدی در داراییهای نامشهود و توسعهای انجام داده، اما بازدهی عملی این سرمایهگذاریها در کوتاهمدت مشخص نیست و نمیتواند در شرایط فعلی جایگزین ضعف جریان نقدی ناشی از کاهش سود شود.
بنابراین، سرمایهگذاران باید این واقعیت را در نظر بگیرند که تکیه صرف بر ظرفیتهای فنی و مزایای تولیدی، بدون کنترل هزینهها و مدیریت ریسک بازار، نمیتواند تضمینکننده سودآوری پایدار باشد.
افت سود خالص فولاد ارفع در سال مالی اخیر، زنگ هشداری است که نشان میدهد حتی شرکتهایی با فناوریهای پیشرفته نیز از فشارهای ساختاری بازار و اقتصاد کلان در امان نیستند.
بر این اساس، سود خالص ارفع 41 درصد و سود ناخالص آن 21 درصد در سال 1403 کاهش یافت. همچنین کاهش 28 درصدی در سود عملیاتی دیده می شود.
شکاف نرخ اسمی فروش و مبلغ فروش
یکی از اصلیترین دلایل کاهش سودآوری فولاد ارفع در سال ۱۴۰۳ را باید در شکاف محسوس بین نرخ اسمی فروش و مبلغ فروش تحققیافته محصولات دید؛ موضوعی که ریشه اصلی آن افت نرخ جهانی شمش فولاد است.
بررسی آمار تولید و فروش شرکت نشان میدهد که در بخش آهن اسفنجی با وجود تولید بیش از یک میلیون و ۲۰ هزار تن، تنها حدود ۱۰۸ هزار تن به فروش رسیده که نشانهای از انباشت موجودی یا ضعف تقاضا در این بخش است.
اما در بخش کلیدی شمش فولادی، فولاد ارفع عملکرد خوبی در تولید و فروش تناژی داشته و از حدود ۶۷۸ هزار تن تولید، بیش از ۶۷۱ هزار تن را فروخته است.
با این حال، همین سطح فروش بالا هم نتوانسته اثر افت قیمتها را خنثی کند. محاسبات نشان میدهد نرخ اسمی فروش هر تن شمش فولادی در سال ۱۴۰۳ حدود ۳۷ میلیون تومان بوده، اما میانگین مبلغ فروش محققشده برای هر تن فقط حدود ۲۵ میلیون تومان است.
این اختلاف حدود ۱۲ میلیون تومانی در هر تن، در مقیاس بیش از ۶۷۰ هزار تن، به کاهش قابلتوجهی در درآمد نهایی منجر شده و حدود ۸ هزار میلیارد تومان از ظرفیت فروش را در عمل سوخته است.
دلیل اصلی این وضعیت آن است که قیمت جهانی شمش فولاد، یکی از مولفههای کلیدی تعیین نرخ داخلی است و اغلب فروشهای داخلی فولاد ارفع و سایر تولیدکنندگان ایرانی، بر مبنای نرخ صادراتی CIS یا نرخهای بورس کالا تنظیم میشود.
بنابراین کاهش مستمر قیمت جهانی طی سال ۱۴۰۳ موجب شد: نرخهای پایه داخلی کاهش یابد و در نهایت، حاشیه سود ناخالص فولاد ارفع تحت فشار قرار بگیرد و سود خالص آن کمتر از ظرفیت تولید و فروش واقعی ثبت شود.
وقتی مدیریت هزینه جا میماند
عملکرد مالی فولاد ارفع در سال ۱۴۰۳ بهخوبی نشان داد که صرف رشد تولید و فروش بدون مدیریت موثر هزینهها و ریسکهای بازار جهانی کافی نیست.
افت شدید سود ناخالص و خالص در حالی رخ داد که بخش مهمی از این زیان ناشی از نبود سیاستگذاری دقیق در تعیین نرخهای فروش داخلی و ضعف در مدیریت موجودی و قراردادهای فروش بود.
مدیران فولاد ارفع میتوانستند با اتخاذ استراتژیهای انعطافپذیرتر در فروش، متنوعسازی بازارها و کنترل بهای تمامشده، اثر افت قیمت جهانی شمش فولاد را کاهش دهند.
این تجربه هشداری است که بدون اصلاح تصمیمات مدیریتی، حتی تولید بالا و داراییهای توسعهای هم تضمینی برای سودآوری پایدار نخواهد بود.