تیتر۲۰- سال ۲۰۲۳ نیمه راه سفر به اهداف سال ۲۰۳۰ است و هنوز کارهای زیادی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار وجود دارد. چرا که عدمرسیدگی به تغییرات آب و هوایی، رویدادهای شدید اقلیمی، از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم و نابرابریهای اجتماعی در صدر فهرست خطرات جهانی برای سالهای آینده قرار دارند. کشورهای آسیبپذیر در معرض خطر فزایندهای از این چالشهای جهانی هستند و به حمایت بیشتری نیازمند هستند.
از این رو، «گردشگری» بهعنوان یکی از بزرگترین بخشهای اجتماعی-اقتصادی جهان، این پتانسیل را دارد که نیروی قدرتمندی برای مقابله با این چالشها باشد. گردشگری میتواند شغل ایجاد کند، اقتصاد را تقویت کرده، از تلاشهای حفاظتی حمایت کند و به ارتقای درک و مدارا بین فرهنگهای مختلف دست یابد البته اگر مسوولانه مدیریت شوند. بنابراین، همانطور که گردشگری از همهگیری کووید-۱۹ عبور میکند و به سطوح قبل از همهگیری بازمیگردد، بررسی تاثیر گردشگری و تسریع اقدامات به سمت بخش پایدارتر، فراگیرتر و انعطافپذیرتر ضروری است.
بنابراین، «رفاه مشترک» مفهومی حیاتی است که در توسعه گردشگری باید روی آن تمرکز کرد، زیرا هدف آن اطمینان از توزیع گسترده مزایای گردشگری در سراسر جوامع میزبان و کمک به رفاه همه ساکنان است. اطمینان از پیوند کسب و کارهای محلی به زنجیره ارزش گردشگری و در عین حال به حداقل رساندن آسیبها، اولویتبندی سرمایهگذاری در زیرساختهای پایدار و آموزش جوامع در مورد مشاغل در بخش گردشگری، فعالیتهای بالقوهای هستند که میتوانند مزایای مشترک گردشگری را برای جوامع افزایش دهند. سازمان جهانی گردشگری در گزارشی به بررسی ارتباط بین گردشگری، رفاه مشترک و اهداف توسعه پایدار پرداخته است و گردشگری را به عنوان ابزاری برای رشد فراگیر برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار ۲۰۳۰ معرفی میکند.
رفاه مشترک و اهداف توسعه پایدار
براساس این گزارش، «رفاه» هدف اولیه توسعه اقتصادی است و همه اعضای جامعه باید از رشد و توسعه در کشور و منطقه خود بهرهمند شوند. بانک جهانی ابتدا اهداف دوگانه خود را برای کاهش فقر شدید و بهبود رفاه مشترک اقتصادی در سال ۲۰۱۵ تعیین کرد، همان سالی که دستور کار ۲۰۳۰ و اهداف توسعه پایدار توسط همه کشورهای عضو سازمان ملل تصویب شد. بانک جهانی رفاه مشترک اقتصادی را به عنوان «متوسط نرخ رشد سالانه درآمد» تعریف میکند. از جمله عوامل تاثیرگذار در ایجاد رفاه مشترک میتوان به آموزش، مراقبتهای بهداشتی، زیرساختها، شبکههای اجتماعی ایمن، حکمرانی خوب و مشاغل پایدار و شایسته اشاره کرد.
رفاه مشترک ارتباط تنگاتنگی با پیامدهای سودمندی همچون درآمد بالاتر، سلامت بهتر، فرصتهای اجتماعی بیشتر، کاهش نابرابری و بهطور کلی افزایش رفاه دارد. پس از همهگیری کووید-۱۹، اطمینان از اینکه افراد بیشتری میتوانند در رشد اقتصادی شرکت کنند و از آن بهرهمند شوند، مهمتر از همیشه است. این تحقیق نشان میدهد، رفاه مشترک نزدیک به اهداف توسعه پایدار (SDGs) است که یک فراخوان جهانی برای پایان دادن به فقر، محافظت از کره زمین و تضمین صلح و رفاه برای همه مردم تا سال ۲۰۳۰ است. این رفاه مشترک زمانی تحقق مییابد که براساس «هدف اول» توسعه پایدار تا سال ۲۰۳۰ میزان فقر به کمتر از ۴۰درصد برسد و جهان در یک رفاه نسبی قرار بگیرد.
گردشگری و رفاه مشترک
براساس تحقیقات سازمان جهانی گردشگری در سال ۲۰۱۷، گردشگری میتواند برای دستیابی به همه اهداف هفدهگانه توسعه پایدار بهطور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر بگذارد. گردشگری میتواند پیشرفت را به سوی اهداف هفدهگانه توسعه پایدار (SDGs) بهویژه اهداف مرتبط با رفاه مشترک، از طرق مختلف همچون رشد اقتصادی و ایجاد شغل، توسعه فراگیر، حفظ و احیای فرهنگی و حفاظت از محیطزیست افزایش دهد. گردشگری یک «محرک اصلی اقتصادی» است که برای افراد در تمام سطوح زنجیره ارزش گردشگری، از مجریان تور و هتلها گرفته تا رستورانها و صنعتگران محلی، شغل و درآمد ایجاد میکند.
همچنین میتواند به تنوع بخشیدن به اقتصادهای محلی به دور از صنایع استخراجی و کاهش فقر از طریق کارآفرینی کمک کند. گردشگری همچنین، میتواند به گسترش مزایای رشد اقتصادی به همه اعضای یک جامعه، از جمله زنان، جوانان و گروههای حاشیهنشین کمک کند. به عنوان مثال، زنان ۵۴درصد از نیروی کار گردشگری را تشکیل میدهند، این بخش فرصتهایی را برای کارآفرینی برای زنان و جوانان در داخل این بخش و در افراد مرتبط با آن باز میکند. در کنار این موارد، اگر به خوبی مدیریت شود، گردشگری میتواند با ترویج هنرهای سنتی و صنایع دستی، آشپزی و موسیقی به حمایت و احیای فرهنگهای محلی کمک کند. همچنین میتواند به افزایش آگاهی در مورد اهمیت میراث فرهنگی و ارتقای تساهل و تفاهم بین فرهنگهای مختلف کمک کند و در عین حال باعث فراهم شدن، منابع مورد نیاز برای حفاظت از میراث فرهنگی شود.
شیوههای گردشگری پایدار و توسعه محصول نیز میتواند به حفاظت از محیطزیست طبیعی و حفظ تنوع زیستی کمک کند. به عنوان مثال، مشاغل گردشگری میتوانند از منابع انرژی تجدیدپذیر استفاده کنند، زبالهها را کاهش دهند و از تلاشهای محلی برای حفاظت حمایت کنند. گردشگری همچنین مکانیزمی برای حمایت از حیات وحش و پارکهاست. از آنجا که گردشگری به سطوح قبل از همهگیری بازمیگردد، این بخش باید اطمینان حاصل کند که با ترویج شیوههای «پایدار» به پیشرفت رفاه مشترک و اهداف توسعه پایدار ادامه میدهد؛ این امر با اتخاذ سیاستها و مقرراتی امکانپذیر است که از توسعه گردشگری پایدار، سرمایهگذاری در زیرساختهای گردشگری پایدار، و افزایش آگاهی گردشگران در مورد اهمیت سفر مسوولانه حمایت میکند.
همه این موارد برای اطمینان از اینکه گردشگری به طور عادلانه از مزایای توسعه اقتصادی و اجتماعی برخوردار میشود و در عین حال محیطی سالم برای زندگی جوامع ایجاد میکند، ضروری است. آلبانی، برزیل، چین، اندونزی، اردن و روآندا، ۶ کشوری هستند که تجربه موفقی در دستیابی به رفاه مشترک از طریق گردشگری برای رسیدن به توسعه پایدار برجای گذاشتند. در این گزارش به چشمانداز چین برای رفاه مشترک از طریق گردشگری و بهطور خاص به دهکده یوکان پرداخته شده است.
چشمانداز چین برای رفاه
چین که نزدیک به رفاه مشترک اقتصادی است، چشمانداز «رفاه مشترک» را بهعنوان یک سیاست ملی اتخاذ کرد و چشمانداز وسیعتری از توسعه را به سمت سیستمهای اقتصادی و اجتماعی فراگیرتر و عادلانهتر در نظر گرفته است. هدف آن دستیابی به این مهم از طریق مکانیزمهای بازار کارآمدتر، برابری بیشتر از طریق مالیات و نقل و انتقالات مالی، و اخلاق در قالب خیریه و بشردوستی است. چشمانداز چین از رفاه مشترک به توسعه همهجانبه افراد و پیشرفت اجتماعی اشاره دارد که توسط کل جمعیت از طریق سختکوشی و کمکهای متقابل تحقق مییابد، که منجر به رفاه عمومی و فراوانی در معیشت، اعتماد معنوی و خودسازی، محیطهای قابل زندگی و بادوام میشود. «توسعه»، «اشتراکگذاری» و «پایداری» سه عنصر کلیدی چین در رسیدن به مفهوم رفاه مشترک است. نمونه بارز آن را میتوان در «یوکان» (Yucun)، روستایی در استان ژجیانگ دید که گردشگری توانست جایگزینی برای صنایع استخراجی و بهبود وضعیت اقتصادی جوامع محلی باشد.
در گذشته، اقتصاد یوکان بر محور کورههای آهک، کارخانههای آجرپزی و سیمان ساخته شده بود. این اقتصاد مبتنی بر سنگ بیش از نیمی از روستا را بهکار گرفت که در دهه ۱۹۹۰ آن را به «ثروتمندترین روستا» در شهرستان آنجی تبدیل کرد. با این حال، این صنایع استخراجی همچنین باعث تخریب و آلودگی محیطزیست و ایجاد مشکلات بهداشتی در بین مردم محلی شد. چرا که، این راهحلی «پایدار» نبود، بنابراین، در سال ۲۰۰۵ معادن برای همیشه بسته شدند و جامعه را به جست وجوی معیشت جایگزین واداشت.
روستاییان دریافتند که از طریق گردشگری، کشاورزی زیست محیطی و توسعه سبز و حفاظت از محیطزیست میتوانند درآمد و رفاه ایجاد کنند. بنابراین، تمرکز آنها از فروش سنگ به فروش منظره و فرهنگ تغییر کرد. این حرکت به سمت یک اقتصاد مبتنی بر اکولوژی و اتخاذ شیوههای دوستدار محیطزیست منجر به تبدیل شدن آن به یکی از بهترین دهکدههای گردشگری در سال ۲۰۲۱ توسط سازمان جهانی گردشگری شد. بازیگران کلیدی در این تحول، مقامات دولتی محلی، ساکنان محلی، اپراتورهای گردشگری محلی، و همچنین استعدادها و مشاغل جهانی بودند./دنیای اقتصاد