تیتر۲۰- جشنواره بینالمللی صنایع دستی و هنرهای سنتی فجر در برج آزادی در حال برگزاری است. برگزاری نشستهای تخصصی در حوزه صنایعدستی و هنرهای سنتی از جمله اقدامات صورت گرفته همزمان با برگزاری نمایشگاه است.
بر همین اساس صبح امروز یکشنبه ٢٩ بهمن ماه گفتمانی در زمینه «آینده شهرها و روستاهای صنایع دستی» برگزار شد.
سخنران این بخش پیروز ارجمند ـ عضو هیات علمی دانشگاه تهران ـ بود که درباره وضعیت موجود و مطلوب شهرها و روستاها، ساماندهی و تولید و ارتقاء کسب و کار، اعتباربخشی و آینده توسعه بازاریابی و صادرات و ... سخنرانی کرد.
ارجمند در بخشی از سخنان خود به ایجاد شهر گالری، پارک گالری و لزوم شکلگیری هنرهای محیطی اشاره کرد و گفت: این دسته از آثار در محیط تولید شده و این موضوعی است که حال در هنرهای سنتی نادیده گرفتهایم. بر همین اساس به نظر میرسد که صنایع دستی باید شاخهای با عنوان هنرهای محیطی ایجاد کند.
او با اشاره به اثرگذاری هنرهای محیطی بر کودکان در این زمینه مثالی زد و گفت: میتوان برگها را در طبیعت در اختیار کودکان قرار دهیم و به کودکان بگوییم که میتوانید اثر هنری تولید کنید.
ارجمند ادامه داد: هنرمندی در ژاپن با هر آنچه که در کنار دریا دورریختنی محسوب میشد اثری خلق کرده بود؛ این هنرمند قصد داشت بگوید به هر چیزی که کارکرد زیبا بدهیم زیباست. هنرهای محیطی و رویدادهای مرتبط با آن به شهرها پویایی اضافه میکنند. این در حالی است که شهرهای جهانی صنایع دستی زنده نیستند و باید محیطشان پویایی پیدا کند.
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه استفاده از متریال طبیعی در هنرهای محیطی از نقش قابل توجهی برخوردار است، در این زمینه گفت: تکههای دورریختنی لباس زنان بندرعباس فروخته شده و در هنر موزاییک آرت و پارچه استفاده میشود. پوشاک یکی از منابع درآمد کشورهاست و باید آن را به خدمت گرفت. کمتر پیش آمده که مسافران در خانههای مردم کره ساکن شوند و لباسی نخرند یا اجاره نکنند؛ حالا در هرمز و هنگام هم این کار انجام شده است.
ارجمند با اشاره به لزوم زمینهسازی برای سرمایهگذاران برای حضور در اقتصاد و بازار هنر، گفت: سرمایهگذاران قیمت آثار هنری و سود حاصل از آن را باور نمیکنند و باید در این زمینه اطمینان خاطر پیدا کنند.
او ادامه داد: در شهرهای صنایعدستی باید تغییر پارادایمها را ایجاد کنیم. نکته حائز اهمیت این است که برای پویایی، صنعت فروش در محل عرضه باید حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد باشد و بخش دیگری از محصولات در سایر بخشها ارایه شود. این درحالی است که میبینیم بخش قابل توجهی از محصولات، دپوشده و به مرحله صادرات نیز نرسیده است.
ارجمند با اشاره به مثالی برای فروش صنایع دستی گفت: شرکت ایکیا کل بخش صنایعدستی را به هند داده است. سبدی که من اینجا میخریدم ١٠ هزار تومان در آمازون ۳۰ دلار بود؛ کافی بود کسی این سبدهای دپو شده را خریداری کند و صادر کند. در انبارهای کرمان هزاران قطعه پته وجود دارد که اولا بازار ندارد دوم اینکه طرح آن متناسب با روز نیست. تولیدکننده جوان است و اثر خود را تولید کرده اما بازار را نمیشناسد. فکر میکنم در زمینه طراحی و تولید باید تولیدکنندگان را متقاعد کنیم که وارد طراحی و بازاریابی نشوند و از سویی دیگر طراحان صنعتی و هنرمندان و هنرمند تولیدکننده باید به این حوزه ورود کنند.
او با اشاره به اثرگذاری ورکشاپها بر فروش صنایعدستی گفت: در اصفهان تجربه جالبی داشتیم؛ در مغازههایی که ورکشاپ وجود داشت خرید بیشتری هم انجام میشد.
این عضو هیات علمی دانشگاه اظهار کرد: بازار ما از صنایعدستی اشباع است بر همین اساس توصیه من تاسیس شرکت توسعه صادرات صنایع دستی است.
او با اشاره به برقراری میز صادرات گفت: اعضای پشت این میز صادرکننده نیستند؛ این در حالی است که صادرکننده میداند معضلات کار چیست. توصیه من ایجاد شرکت توسعه صادرات صنایع دستی است که متخصصان در آن فعال باشند.
ارجمند در ارتباط با تاثیر روایت بر فروش آثار هنرهای دستی گفت: ما به توضیح روایتها نیاز داریم؛ در حالی که تورگردانهای ما روایتهای خودساخته ارایه میدهند؛ این در حالی است که ما برای زمینهسازی نیاز به ارایه روایتهای دقیق و جذاب داریم. یکی از کارهایی که باید انجام دهیم این است که تورگردانها را در شهرهای مختلف آموزش دهیم. در تخت فولاد اصفهان، ۷۰ هکتار قبرستان بزرگ که قبرستان بختیاری هاست در اختیار داریم که خود یک سایت بزرگ مردمشناسی است؛ در حالی که بعضی تورگردانهای ما درباره آن چیزی نمیدانستند؛ بر این قبرها مرتبه اجتماعی، شغل و … نشان داده میشد. روایت صنایع دستی نیز مانند این امر نیاز به روایتگری دارد. بسیاری از آثار به نمایش گذاشته شده در زمینه صنایع دستی یا هنرهای سنتی حتی یک روایت ندارد و از یک کیوآر کد برخوردار نیست.
او در زمینه برگزاری حراج صنایع دستی گفت: پیشنهاد دیگر من برگزاری حراج است. زمانی که کریستیز در ایران شعبه زد و آثار ایران را به دبی بردند بازار تجسمی ایران دگرگون شد و حال هنرمندان جوان آرزوی حضور در حراجهای مطرح را دارند. ما گنجینه بسیار ارزشمندی از هنرهای دستی و صنایعدستی در خانه ایرانیها داریم که به نوادگان آنها انتقال پیدا کرده است. معمولا نسل جوان بسیار علاقه دارند این آثار را بفروشند. در هر خانه ایرانی گنجینههای بزرگی داریم، به همین دلیل نهضت برگزاری اینچنین حراجهایی را باید جدی بگیریم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تحریمها و ورود دلار به کشور نیز گفت: در آینده نزدیک نگران فروشمان نخواهیم بود؛ چراکه ارز دیجیتال را خواهیم داشت و میتواند به سوی خوبی برود.
او در پاسخ به پرسش دیگری درباره فروش آثار فاخر صنایعدستی در حراجها و نفعی که خواهد داشت نیز گفت: حراجها چند ویژگی دارند که یکی از آنها واقعی کردن قیمت کالاست. نکته دوم اصالتسنجی و ارزیابی اصالت است. گروه کارشناسان راستیآزمایی میکنند. سومین فایده، رو شدن محصولات و بیرون آمدن از پستوهاست. زمانی که مجموعهداران اثری را نگهداری میکنند قطعا شرایط بهتری را برای آن فراهم میکنند در حالی که بسیاری از آثار فاخر در خانهها را موریانه میزند. حراج، آثار را ارزشگذاری کرده و باعث میشود آدمی قدر اثر را بداند. البته خطراتی هم دارد که اثر فیک وارد شود که این بسته به کارشناسان حراج است.
ارجمند با اشاره به نقش مهم کلکسیون داران نیز گفت: در زمینه چرخه ارزش، کلکسیونداران نیز از نقش مهمی برخوردارند. نباید آنان و حراجها را نادیده بگیریم. آنان سرمایهپذیر بودن را بلدند و ادبیات بیزینس را بلد هستند. در غیر این صورت تغییر پارادایم و هر مانیفست اساسا بی نتیجه میماند. به عقیده من این حراجی است. حراجی نیز درد و نیاز به تغییرات دارد. من فکر میکنم نیاز به پارادایم شیفت نزدیک به جراحی نیاز داریم. گذر ویلا یک روزی گذر ویلا بود که ارزش صنایع دستی را تعیین میکرد. حال اما باید برای تعیین این ارزش مدل سازی کنیم. صنایع دستی هنوز وارد چرخه صنعتی نشده است. من مدل مالزی، اسپانیا و ایتالیا را بنچ مارک و بررسی کردم.
او در پاسخ به سوالی درباره اهمیت بازاریابی شبکهای در زمینه فروش صنایع دستی گفت: اگر متخصص بازاریابی صنایع دستی وجود داشته باشد این کار نیز جواب می دهد.
او درباره اینکه آیا بازاریابی شبکهای در صنایع دستی کار درستی است یا خیر؟ گفت: حتما کار درستی است؛ البته نه به معنی فعالیت هرمی. این فعالیت به معنی ارایه ووچر و بونوس به مشتری است. باید باشگاههای مشتریان شکل داده و به مشتری امتیاز دهیم. اینچنین مشتری فکر میکند که خرید صنایعدستی دارای امتیاز است. در روزهای خاص باید امتیاز خاص داد و شبکه مشتریان ارایه کرد. در بازاریابی شبکهای و هرمی امتیاز هر فرد منوط به امتیاز دیگری است اما در زمینه صنایعدستی باید به شیوه دیگری پیش رفت. پکیج دیگری تحت عنوان باشگاه مشتریان صنایع دستی باید ارایه شود. بازاریابی به آن شکل هرمی باعث تخریب میشود. این شبکهها باید حرفهای فعالیت کنند./ایسنا