تیتر 20- صنعت پخش در ایران، با چالشهای متعددی مواجه است. یکی از دغدغههای مهم زنجیره تامین کالا، تعدد شرکتهای پخش در کشور با ورود تولیدکنندگان به این حوزه است؛ اقدامی که غالبا متفاوت با تجربیات جهانی است. تغییر نقش شرکتهای تولیدی و ورود به عرصه توزیع، تاثیرات گستردهای بر بازار کالا و محصولات دارد. این رویکرد، علیرغم ایجاد برخی فرصتها، آسیبهای فراوانی به صنعت پخش میزند و دود آن به چشم این صنعت خواهد رفت.
از تولید تا پخش: ورود، آزاد یا ممنوع؟
با وجود سهم 9 درصدی صنعت پخش در تولید ناخالص داخلی (GDP)، موازیکاری در این حوزه، از معضلات بزرگ نظام توزیع در ایران است. اکنون بسیاری از شرکتهای تولیدی، فروشگاههای زنجیرهای و حتی برخی دستگاههای وابسته به دولت، با پیروی از مقررات موازی، سیستم توزیع خود را دارند.
این در حالی است که با توسعه کسبوکارها و فروشگاههای اینترنتی، رسیدگی به سفارش مشتریان توسط خود فروشگاه میسر نیست و تحویل آنها، نیازمند برونسپاری از طریق شرکت لجستیکی شخص ثالث (3PL) یا طرف چهارم 4PL) است؛ به این معنا که تولیدکنندگان و تامینکنندگان، برای توزیع محصول، مدیریت و برونسپاری فرایند لجستیک، از یک شرکت بیرونی مانند شرکت پخش استفاده میکنند و این شرکتها، خدمات لجستیکی را به شرکتهای تولیدی ارائه میکنند.
با این وجود، در کشور ما، بسیاری از تولیدکنندگان برای بهبود فرایند توزیع محصولات خود، به سمت ایجاد شرکتهای پخش مستقل رفتهاند. این اقدام ممکن است از نظر تولیدکنندگان، در جهت کاهش هزینهها و بهبود کنترل توزیع تصور شود اما با چالشهایی نظیر تعداد زیاد شرکتهای پخش، کنترل ناقص بر کیفیت توزیع و افزایش هزینههای لجستیک همراه است.
در بسیاری از کشورها، از جمله کشورهای توسعهیافته، مدلهای توزیع محصولات معمولا شامل شرکتهای چندمنظوره 3PL، 4PL و 5PL است که به صورت تخصصی و حرفهای، با کمترین هزینه ممکن، کالاها را توزیع میکنند. این مدلها از ابتدا تا انتهای زنجیره تامین را مدیریت کرده و از نظر بهرهوری و کنترل کیفیت توزیع، عملکرد بهتری دارند.
مزایای ورود
با این حال، تولیدکنندگان برای تغییر مسیر و ورود به صنعت پخش، دلایل خاص خود را دارند. یکی از دلایل آنها نیز کنترل بیشتر بر توزیع است. به اعتقاد تولیدکنندگان، آنها با ایجاد شرکتهای پخش مستقل، توانایی بیشتری در مانیتورینگ توزیع محصولاتشان دارند و این امر میتواند به بهبود کیفیت خدمات به مشتریان و ارتقای نام تجاریشان منجر شود.
دومین دلیل، کاهش هزینههای توزیع است. تولیدکنندگان معتقدند با استقلال از شرکتهای پخش و ورود به فرایند توزیع، قادرند هزینه نهایی تحویل محصول را کاهش دهند و در نتیجه به کاهش قیمت نهایی برای مصرفکنندگان کمک کنند.
سومین دلیل، افزایش توان رقابتی است. به اعتقاد تولیدکنندگان، با ادغام عملیات تولید، پخش و توزیع، شرکتهای تولیدی میتوانند توان رقابتی خود را در بازار تقویت کرده و در مقابل رقبای خارجی و داخلی، قدرتمندتر عمل کنند.
آسیبهای ورود
با این وجود، تعدد شرکتهای پخش و اینکه تولیدکنندگان، اصطلاحا پای خود را در کفش این شرکتها کنند و به این حوزه تخصصی ورود نمایند، آسیبهایی را برای سیستم توزیع به همراه دارد.
آسیب اول، پراکندگی بیشتر شرکتهای پخش است. افزایش تعداد این شرکتها، میتواند به پراکندگی بیشتر در بازار منجر شود و این امر، ممکن است به کاهش کارآیی و بهرهوری در زنجیره تامین بینجامد.
آسیب دوم، چالش سودآوری شرکتهای پخش است. هرچند ورود شرکتهای تولیدی به دامنه توزیع و پخش، موجب افزایش رقابت در بازار میشود اما این رقابت ممکن است به کاهش میزان سودآوری شرکتهای توزیع منجر شود.
آسیب سوم، کاهش تنوع و انتخاب است. شرکتهای تولیدی معمولا به دلیل منافع مالی، بیشتر روی توزیع محصولات خودشان تمرکز میکنند. این امر، میتواند به انتخاب گزینههای محدود در فروشگاه برای مصرفکنندگان منجر شود و عملا با اصول مشتریمداری مبنی بر تنوع کالاها و برندها همخوان نیست.
آسیب چهارم مشکلات مالی و مدیریتی است. شرکتهای تولیدی ممکن است به برخورداری از تواناییها و منابع مدیریتی برای موفقیت در عملیات پخش و توزیع نیاز داشته باشند.
ورود به حوزه پخش، میتواند به چالشهایی مانند مشکلات مالی و چالشهایی در زمینه مدیریت انبار و توزیع و توافق مناسب با عرضهکنندگان و خردهفروشان منجر شود.
راهکارهای ورود
برای بهبود وضعیت زنجیره تامین کالا شامل شبکه فروشندگان، شرکتها و کارکنانی که تولید، ارسال و تحویل محصول به مشتری را مدنظر دارند و نیز به منظور تداوم حیات صنعت پخش در ایران، چاره کار، لزوما ایجاد شرکت پخش توسط تولیدکننده نیست و باید از مدلهای همکاری و تجربیات جهانی سایر کشورها بهره گرفت.
توسعه مدلهای همکاری بین تولیدکنندگان و شرکتهای پخش، یکی از راهکارهای بهبود وضعیت شرکتهای پخش است. بر این اساس، طراحی و ترویج مدلهایی که به صورت همکاری استراتژیک بین طرفین طراحی شوند، به بهبود تعاملات و کاهش هزینهها کمک میکند. در آلمان، این استراتژی، موجب ارتقای کیفیت و کاهش هزینهها شده است.
راهکار دیگر، توسعه شرکتهای چندمنظوره یا شرکتهای لجستیکی 3PL با تاکید بر عملیات روزانه و 4PL با تمرکز بر یکپارچهسازی و بهینهسازی زنجیره تامین است تا به صورت تخصصی و حرفهای به مدیریت و توزیع محصولات بپردازند. این اقدام، تاثیر مثبت بر بهرهوری بالاتر و هزینههای کمتر میگذارد. علاوه بر اینها، توجه به استانداردهای بینالمللی و الگوهای جهانی در زمینه توزیع و لجستیک، به بهبود عملکرد صنعت پخش در ایران کمک میکند. بهکارگیری این فرمولها، متناسب با شرایط اقتصادی و نوسانات بازار ایران، میتواند مدیریت زنجیره تامین را بهبود بخشد.
صنعت پخش در ایران نیازمند بررسی دقیق و اعمال تغییرات موثر در سیاستها و رویههای فعلی است. با توجه به تجربیات جهانی و مدلهای موجود، اصلاح زنجیره تامین و بهبود تعامل بین تولیدکنندگان و توزیعکنندگان میتواند به بهبود عملکرد صنعت پخش در ایران کمک کند و باعث افزایش توان رقابتی کشور، در بازارهای داخلی و جهانی شود.