تیتر20 - بحث توقف تولید نیسان وانت زامیاد یا همان وانت آبی معروف بحث جدیدی نیست. از سال 95 تا به امروز این مساله به صورت جدی مطرح بوده است. البته در آن مقاطع بحث استاندارد و این گونه مسائل چندان مطرح نبود و موضوعات دیگر مانند اینکه این خودرو مصرف بنزین بالایی دارد، میزان آلودگی بالایی و نقش زیادی در تصادفات دارد ، برای توقف تولید نیسان آبی مطرح می شد.
البته بحث سوخت بسیار جدی تر از سایر عوامل بود. به نحوی که در آبان سال 1395 وزیرنفت وقت بیژن زنگنه در «همایش بررسی الزامات و چالشهای قراردادهای مشارکت و ابزارهای مالی سرمایهگذاری در صنعت نفت» با اشاره به این موضوع تصریح کرد : اگر وزارت نفت پول داشته باشد کل وانت نیسانهای کشور را باید بخرد و تحویل ذوبآهن بدهد و بسوزاند تا در مصرف سوخت صرفهجویی کنیم و حتی سوخت صادر کنیم!»
بعد از توقف تولید پراید نیزاعلام شد که تا پایان سال 1400 تولید نیسان متوقف و محصولی جدید جایگزین خواهد شد.
سال گذشته هم زامیاد برای شماره گذاری حجم زیادی از نیسان های تولید شده با مشکل شدید مواجه شد.
این معضل نیز پس از دیدار مدیرعامل وقت گروه خودروسازی سایپا با رییس دولت سیزدهم برطرف شد. ضمن اینکه زامیاد تلاش کرد تا نیسان را به استانداردهای اجباری مجهز کرده و ازتیررس سازمان استاندارد خارج شود.
ولی در هر حال این خودرو در سال های اخیر همیشه با چالش و مشکل توقف تولید همراه بود.اما نیسان آبی برخلاف ظاهر خشن و تنومندی که دارد هر بار مانند ماهی از دست مسئولان لیزخورد و به خط تولید رسید و زنده ماند.
با این وجود گویا این بار داستان با دفعات قبلی تفاوت دارد و این خودرو برای همیشه باید با خط تولید زامیاد خداحافظی کند.
در عین حال با توجه به نقش مهمی که این محصول در درآمدزایی برای زامیاد داشته است این پرسش مطرح می شود که چرا زودتر به فکر چاره نیفتادند ؟
آنها که می دانستند دیر یا زود این محصول به دلیل ناتوانی در پاس کردن استانداردها باید با خط تولید خداحافطی کند ، اما چرا تا لحظه آخر مقاومت کردند ؟
هر چند طبق دستور دادستان تهران ، زامیاد می توانست تا پایان سال تولید این محصول را ادامه بدهد؛ اما چرا هیچ محصولی جایگزین نشد؟
نقش مدیران عامل این مجموعه در این اتفاقات چیست؟ آیا جسارت ایجاد تحول درتولید و عرضه محصولات را نداشتند ؟ یا اگر وانت آبی باز نگردد مقصر ضربه اقتصادی زامیاد کیست؟
به نظر می رسد برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها نمی توان عامل یا موضوع خاصی را بر دیگر عوامل برتری داد و یا یک علت را به عنوان رکن اصلی قرارداد.
در واقع توقف نیسان و چرایی عدم چاره اندیشی به مولفه های متعددی بستگی دارد.
یعنی شاید همانقدر که مدیران این مجموعه نقش داشته و دارند ، به همان اندازه تحریم ها نقش دارد؟ به همان میزان نیز فقدان محصول جدید و همان میزان عدم ثبات مدیریت موثر است.
ادامه تولید نیسان زامیاد، مانند بسیاری از محصولات قدیمی دیگر دقیقا به وضعیت بازار و دوربودن از سطح روز تکنولوژی دنیا و کارنامه محور بودن مدیران می توان مرتبط دانست.
در همین حال ،عدم وجود رقابت ، نبودن محصول مشابه از نظر قیمت ، استقامت و همچنین استقبالی که از این محصول وجود دارد باعث شده بود که بدون هیچ مشکل و دغدغه ای تولید این محصول ادامه داشته باشد.
هر مدیری هم که سکان هدایت این مجموعه را در دست می گرفت ، با توجه به وضعیتی که بازار خودرو به آن دچار بود ، نه توان تغییر مسیر را داشت و نه می توانست محصول جدیدی معرفی کند.
از یک سو شرایط کشور اجازه نمی داد و از سوی دیگر محصول مشابه جایگزین توان رقابت قیمتی با نیسان آبی را نداشت.
به زبان سادهتر آنها معتقد بودند تا زمانی که این محصول به فروش میرود باید آن را تولید کرد . اخذ مجوزهای ضابطهای نیز باعث شده بود که از این منظر هم دغدغهای احساس نکنند.
ضمن اینکه بازار همیشه گرم و پرتقاضای این محصول نیز به مثابه نشانه ای رضایت مشتری تلقی می شد.از این زاویه هم نیاز به تغییر دیده نمی شد.
البته نمی توان منکر ضربه اقتصادی توقف تولید این خودرو به زامیاد شد. اما آیا واقعا این مساله برای مدیران ارشد خودروسازی دولتی اهمیتی دارد ؟ اگر زامیاد شرکتی دولتی نبود تا به امروز ده ها بار یا محصولی جدید عرضه کرده بود یا ده ها بار بود که خط تولید متوقف شده بود.
بنابراین وقتی نگرانی از بابت ضرر و زیان های مالی وجود نداشته باشد. وقتی که میزان فروش جای کیفیت را می گیرد؛ وقتی بازار رقابتی نباشد و مجوزها به راحتی اخذ شود ، دغدغه ای هم برای مدیران وجود نخواهد داشت.