تیتر 20- صورتهای مالی هفتماهه بانک پاسارگاد منتهی به مهرماه ۱۴۰۴، تصویری از ثبات ظاهری در درآمدزایی و انضباط مالی ارائه میدهد، اما در لایههای زیرین خود، نشانههایی از فشارهای ساختاری و تنگنای سودآوری را پنهان کرده است.
گزارش کدال نشان میدهد طی بازه زمانی یادشده، بانک پاسارگاد با تحقق ۱۰۶ هزار میلیارد تومان درآمد تسهیلات و ۸۷ هزار میلیارد تومان سود سپردهها، به تراز مثبت حدود ۲۰ هزار میلیارد تومانی دست یافته، اما پرسش اساسی اینجاست: آیا این تراز مثبت، پایدار و حاصل کارآیی واقعی داراییهاست یا نتیجه بازی اعداد در بازار پول و اوراق؟
وابستگی سنگین به درآمدهای مرابحه
نگاهی دقیقتر به ترکیب درآمدی بانک پاسارگاد نشان میدهد ۷۳ درصدِ کل درآمد تسهیلات، یعنی حدود 77 همت ناشی از اوراق مرابحه بوده است. این تمرکز بالا بر ابزارهای شبهریالی، اگرچه در کوتاهمدت سودآور است، اما در بلندمدت، ریسک نقدشوندگی و تمرکز دارایی را افزایش میدهد.
تکیه بر مرابحه، بهعنوان موتور اصلی درآمد، بانک را در برابر نوسانات نرخ سود بینبانکی و سیاستهای انقباضی بانک مرکزی آسیبپذیر میکند. در واقع، بخش قابلتوجه سود شناساییشده، از جنس سود حسابداری اوراق با سررسید بلندمدت است، نه جریان نقدی واقعی.
رشد درآمد بدون تنوع
ترکیب منابع درآمدی بانک پاسارگاد، از تمرکز بالا حکایت میکند. درآمد ناشی از سپردهگذاری (۷۱ میلیارد تومان)، اوراق بدهی (۶۳۲ میلیارد تومان) و کارمزدها (۵ همت) نسبت به حجم کل دارایی بانک، سهم اندکی دارند. این ضعف در تنوعبخشی به سبد درآمدی، یکی از چالشهای اساسی بانکهای بزرگ خصوصی در ایران است.
هرچند پاسارگاد از منظر مقیاس، در جمع بازیگران نخست بازار پول قرار دارد، اما مدل کسبوکار آن هنوز در چارچوب بانکداری کلاسیک با محوریت تسهیلات باقی مانده است. در شرایطی که بانکهای توسعهیافته به سمت درآمدهای کارمزدی و خدمات دیجیتال رفتهاند، تداوم اتکا به تسهیلات سنتی، به معنای وابستگی بیشتر به نرخهای مصوب و فشارهای نظارتی است.
تراز مثبت اما شکننده
هرچند تراز مثبت ۲۰ همتی، ظاهراً نشانه سودآوری بانک است، اما با توجه به روند رشد نرخ سود سپردهها در ماههای اخیر، این فاصله ممکن است در نیمه دوم سال کاهش یابد.
رشد حدود 13 هزار میلیارد تومانی سود سپردهها در مهرماه امسال نشان میدهد هزینه تجهیز منابع در حال افزایش است و اگر سیاستهای کنترلی بانک مرکزی برای کاهش نرخ سود در بازار بینبانکی تداوم نیابد، حاشیه سود بانک بهشدت فشرده خواهد شد. بنابراین، تراز مثبت، بیش از آنکه حاصل کارآیی عملیاتی باشد، محصول اختلال موقت بین درآمد تسهیلات و هزینه منابع است.
کیفیت داراییها و فشار مقرراتی
هرچند اطلاعات دقیقی از طبقهبندی داراییهای پرریسک ارائه نشده، اما برآوردها نشان میدهد نسبت مطالبات غیرجاری بانک در حال افزایش است. فشارهای ناشی از محدودیتهای بخشنامهای در تمدید تسهیلات بزرگ و الزام به افشای تسهیلات کلان، میتواند بخشی از درآمد شناساییشده را در دورههای بعدی تهدید کند.
ضمناً افزایش سهم ذخیره نزد بانک مرکزی در پی سیاستهای انقباضی، بخشی از منابع نقد بانک را بلوکه و توان تسهیلاتدهی را محدود میکند. از این منظر، تراز مثبت هفتماهه، ممکن است با ریسک افت درآمد عملیاتی مواجه شود.
عملکرد اجتماعی و چالش بازدهی
یکی از نکات قابلتوجه در عملکرد بانک، موفقیت در پرداخت تسهیلات ازدواج و فرزندآوری است؛ حوزهای که بانک پاسارگاد در آن، با تحقق ۱۴۲ درصدی سهمیه ازدواج و ۹۲ درصدی سهمیه فرزندآوری، عملکردی فراتر از انتظار داشته است. بااینحال، این بخش بهدلیل ماهیت قرضالحسنه، برای بانک درآمد ایجاد نمیکند و حتی بخشی از منابع را از جریان سودآور خارج میکند.
هرچند این اقدام، از منظر مسئولیت اجتماعی و انطباق با سیاستهای جمعیتی ارزشمند است، اما از دید تحلیلی، فشار مضاعفی بر بازده داراییها و نسبت کفایت سرمایه وارد میکند. به بیان دیگر، بانک پاسارگاد در تلاقی مأموریت اجتماعی و الزامات سودآوری، گرفتار نوعی دوگانگی است.
چالش مدیریت هزینه منابع
افزایش محسوس سود سپردههای پرداختی به حدود 87 هزار میلیارد تومان در هفتماه نخست، بیانگر رقابت فشرده میان بانکها برای جذب منابع است. با توجه به کندی رشد سپردههای نقدی و تمایل مشتریان به سپردههای بلندمدت با نرخهای بالاتر، هزینه تأمین مالی بانک، رو به افزایش است.
این وضعیت در کنار سیاستهای کنترل ترازنامهای بانک مرکزی، مانع مانور آزاد بانک در سمت داراییها میشود. بنابراین اگر نرخ رشد سپردهها از نرخ رشد تسهیلات پیشی بگیرد، ریسک فشردگی ترازنامه در ماههای آینده، دور از انتظار نخواهد بود.
بازده سرمایه و نسبتهای کلیدی
طبق دادههای عملکردی، نسبت درآمد تسهیلات به سود سپرده، حدود ۱٫۲ برابر است. این رقم در مقایسه با میانگین صنعت بانکی، عدد بالایی نیست و حاکی از کاهش فاصله میان نرخ مؤثر سود تسهیلات و نرخ پرداختی به سپردهگذاران است. در این شرایط، حفظ بازده سرمایه و کنترل هزینههای عملیاتی، اهمیت دوچندان مییابد.
با توجه به رشد هزینههای جاری بانکها، احتمال کاهش حاشیه سود خالص در پایان سال مالی وجود دارد، مگر آنکه بانک از مسیر افزایش درآمدهای غیرمشاع و کارمزدی، این فشار را جبران کند.
اگرچه عملکرد هفتماهه بانک پاسارگاد، از منظر تراز مالی و تحقق درآمد تسهیلات مناسب است، اما در لایههای تحلیلیتر، نشانههای شکنندگی در ساختار درآمد، تمرکز بالا بر اوراق مرابحه، افزایش هزینه منابع و محدودیت تنوع درآمدی، مشاهده میشود. به تعبیر دیگر، تراز مثبت، بیشتر ناشی از کندی شناسایی هزینههای واقعی و رشد اسمی درآمدهاست. ضمناً بانک باید بین ادامه مسیر سنتی در کسب درآمدهای مشاع و حرکت به سوی بانکداری مدرن و کارمزدمحور تصمیم بگیرد.
ارسال نظرات
موضوعات روز