جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 22
پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران    *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *    پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران     *     پایگاه خبری تیتر20 ؛ رسانه بنگاه های اقتصادی ایران      
۲۹ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۸
گفت‌گوبا سمانه یوسفی، یک کار آفرین موفق:وقتی نخواستم نفر دوم باشم!

تیتر20 - کافی است از راهروی ورودی تالار «زمرد» و پلکان مرمرین‌اش با آن رنگ نباتی دل‌باز و نقاشی‌هایی که به امضای نقاشان هنرمند سده‌های دور منقش است، بگذرید و در همان راهرو، تصمیم‌تان را برای برپایی جشن نامزدی یا عروسی‌تان در این فضا بگیرید. پلکان دیزاین شده با مجسمه‌های برنزی و سقف بلند سالن همراه با سادگی دلنشینی که در چیدمان میزها و صندلی‌های ملبس شده به تور و حریر وجود دارد، همه برای اطمینان از یک انتخاب درست کفایت می‌کند. اگر سلف‌سرویس ممتاز را به این مجموعه اضافه کنید، وسوسه یک میهمانی شیرین در این تالار در دل‌تان زنده می‌شود. تالار زمرد در قلب شمیران و منطقه خوش‌ آب و هوای خیابان فناخسرو با ورودی ساده و تاثیرگذارش، خوشامدگوی کسانی است که دوست دارند میهمانی‌ها و جشن‌های نامزدی و عروسی خود را در فضای کلاسیک مدرنی که به ذوق هنرمندانه بانویی خوش‌فکر آراسته است، جشن بگیرند.
«سمانه یوسفی»، مدیر جوان و با آتیه تالار در این گفت‌وگو از انگیزه و علاقه خود در راه‌اندازی این تالار و برنامه‌های ویژه‌ای که برای اهالی شمیران دارد حرف زده است. بانویی که الفبای مدیریت هتلداری را به صورت علمی در دانشگاه فرا گرفته و در هتل‌های پرآوازه‌ تهران به صورت عملی و کاربردی مشق کرده و بعد از رونقی که به واسطه توانمندی خود در هتل‌های تهران ایجاد کرده، به این نقطه خوش آب و هوای شمیران آمده و تالار خود را راه‌اندازی کرده است. یوسفی در کارآفرینی علمی و مدرنی که ایجاد کرده، برای ارتقای توان حرفه‌ای و بضاعت علمی کارکنانش نیز می‌کوشد و برنامه‌های وسیعی برای توانمندسازی علمی و عملی کارکنان تالارش دارد. گفت‌وگوی آسیا با این کارآفرین جوان را می‌خوانید. کارآفرینی که با بی‌میلی تمام وارد رشته هتلداری شد اما امروز رونق کسب و کار و موفقیت‌هایش را مدیون این رشته است؛ رشته‌ای که با عشق، علاقه و تدبیر مدیرانه خود به عنوان شغل اول زندگی‌اش انتخاب کرده است.


*اصلاً چه شد هتلداری خواندید؟
با توجه به علاقه زیادی که به رشته پزشکی داشتم در سال1382 موفق به قبولی در رشته طب در دانشگاه دولتی نجف آباد شدم، ولی به‌علت شرایط ادامه تحصیل در شهر دیگر، نتوانستم رشته پزشکی را ادامه دهم و انصراف دادم. در سال 83 رشته مدیریت هتلداری را در دانشگاه علامه طباطبایی -برخلاف میلم- شروع کردم و در ترم‌های آخر بود که تصمیم گرفتم این روند را تغییر دهم و مدیریت بازرگانی بخوانم. از ترم 5 هتلداری، رشته بازرگانی را هم دنبال می‌کردم و در همه جلسات شرکت می‌کردم. در همین زمان بود که در رستوران یکی از هتل‌های 5 ستاره تهران بعنوان ))ویترز(( به‌مدت 6 ماه مشغول به کار شدم و متوجه شدم رشته بسیار سرگرم‌کننده‌ای را انتخاب کرده‌ام. هتلداری رشته جذابی است و الان که وارد بازار کار شده‌ام یکی از علایق من این است که یک هتل داشته باشم! کارورزی تمام شد و یک ترم مانده بود لیسانس بگیرم که فکرم مشغول بود که چه کار کنم. یک روز مدیر دانشگاه مرا دید و می‌دانست هتلداری می‌خوانم. پرسید چرا نمی‌روی وارد بازار کار شوی؟ گفتم کدام کار؟ کار نیست... گفت بازسازی یکی از هتل‌های تهران تمام شده و در حال جذب نیرو است. گفتم استاد من بدنبال رابطه و پارتی نیستم. گفت، دانشجوی علامه‌ بودن کم نیست.


*و به همین سادگی رفتید سر کار؟
بله ولی نه به همین سادگی. روز مصاحبه را یادم نمی‌رود؛ چند تن از مدیران ارشد هتل بودند. بچه‌ها خیلی شاد وارد و با اندوه خارج می‌شدند. خیلی تلاش کردند مرا در قسمت سوپروایزر هاوس‌کیپینگ قرار دهند. گفتم من از خدمت شما می‌روم، اگر شما دنبال این هستید که نیروهایتان طفره‌رفتن اجتماعی را یاد بگیرند و با علاقه سر کار نروند، من این‌طوری نیستم، ترجیح می‌دهم در کاری باشم که علاقه دارم حتی اگر پایین‌ترین قسمت باشد. (یاد دوران گارسونی در رستوان افتادم که با علاقه کار می‌کردم) وقتی به شغل پیشنهادی شما علاقه‌ای ندارم لزومی نمی‌بینم با شما همکاری کنم. یکی از آقایان حاضر در جلسه، گفت با توجه به فن بیانی که دارید به درد روابط‌عمومی می‌خورید. روابط‌عمومی را دوست نداشتم بلکه فروش را دوست داشتم. دوست داشتم محیط کاری‌ام فعال و اکتیو باشد. دوست داشتم در بخش بازاریابی و فروش باشم. با توجه به علاقه و پشتکاری که داشتم توانستم از ابتدای ورود به کار، در دو حوزه روابط‌عمومی و بازاریابی و فروش مشغول به کار شوم. از همان ابتدا عاشق کارم بودم و از ساعت 7 صبح که می‌رفتم سرکار تا 10 شب در هتل بودم. هرگز وقت مدیر ارشد یا مدیر سازمانم را برای حقوق یا اضافه پاداش نگرفتم. از تمام ارتباطاتم استفاده کردم تا هتلی را که بودجه تبلیغات نداشت پر کنم. 4-5 سالی در هتل کارکردم. دو دل بودم که بروم یا بمانم تا اینکه پیشنهاد مدیریت هتل به من داده شد. خیلی برای خودم خوشحال‌کننده بود، در آن زمان هتل مدیر نداشت. دو ماه گذشت و اتفاقی نیفتاد. متوجه شدم که انتصاب من به سمت مدیریت هتل به دلیل جنسیتم اتفاق نمی‌افتد و به دوره بعد موکول می‌شود. توی ذوقم خورد.


*همین باعث شد تا هتل را رها کنید و بروید سراغ کار تالارداری؟
وقتی تصمیم گرفتم از هتل بیرون بیایم، همه گفتند فلانی اشتباه کرد. اما معتقدم نباید از تغییر ترسید. تغییر خیلی شیرین است و کسانی که انعطاف ندارند، این شانس را از دست می‌دهند. انعطاف هم اکتسابی است هم ذاتی. اعتماد به نفس با عزت نفس متفاوت است. اسفند 90 احساس کردم پوسته تخم‌مرغ ترکیده و دیگر نمی‌توانم آن محیط را تحمل کنم. فروردین ماه (بعد از تعطیلات نوروز) حس کردم که هتل برایم کوچک شده و دیگر مرا راضی نمی‌کند. جایی نمانده بود که تجربه نکرده باشم. یک شرکت بسیار معروف به من پیشنهاد کار با درآمد خیلی خوب داد. وسوسه شدم. دوستی قدیمی را دیدم و موضوع را با او درمیان گذاشتم. حرف جالبی زد. گفت می‌خواهی از هتل بیایی بیرون بروی برای کسی دیگر کار کنی!!؟ برو برای خودت کار کن. حتی شده یک روزنامه‌فروشی یا سوپرمارکت باز کنی، برای خودت کار کن. سرمایه‌ داشتم اما نمی‌دانستم چه کار کنم. مدت‌ها فکر کردم تا اینکه خیلی اتفاقی از طریق یکی از دوستان با اینجا (تالار) آشنا شدم. اینجا چند سالی بدون استفاده مانده بود. روزهای اول کارها برایم خیلی سخت بود. در هتل، روزی صد ارباب رجوع داشتم و تعداد زیادی پرسنل، ولی اینجا وارد فضایی شده بودم که تا سه ماه، یک ارباب رجوع هم نداشتم. شرایط سختی بود ولی تصمیم داشتم که از عهده این کار سخت بربیایم. تلاش کردم و ناامید نشدم. تلاش کردم و اینجا را به شکلی درآوردم که الان تبدیل شده به یکی از بهترین تالارهای شمال تهران، هم از لحاظ دیزاین و هم از لحاظ سرویس دهی.


*توضیح ندادید که وقتی تالار را تحویل گرفتید، وضعیت به چه صورت بود؟
زمانی که اینجا را تحویل گرفتم، رنگ دیوارهای تالار قهوه‌ای بود و با همان رنگ‌بندی تیره، عروسی‌هایی برپا می‌شد ولی با مشتریان خیلی کم. اما الان شرایط فرق کرده، مشتریان تالار از دزاشیب و فرمانیه گرفته تا نیاوران، دربند و اهالی شمیران برای برگزاری مراسم خودشان به اینجا مراجعه می‌کنند. چیدمان اینجا را خودم انجام دادم. ابتدا که طراحان آمدند با طرح و رنگی که دادم مخالفت کردند .اما من پافشاری کردم که همان رنگی باشد که خودم می‌خواهم. چون معتقدم کسانی که طالب عروسی در تالار هستند با کسانی که طالب عروسی در هتل‌اند، با هم متفاوتند. طرفداران تالار دوست دارند رنگ‌بندی و فضای تالار نشاط‌آور و زنده‌تر باشد. دیوارکوب‌ها، نقاشی‌ها و لمسه‌کاری‌ها نبود. من اینجا شکست نور، شکست رنگ و رنگ‌های متمایز را نیاز داشتم و برای همین بر روی نظرم پافشاری کردم. خدا را شکر تا امروز مشتری‌ای نبوده که بیاید و تالار را ببیند و نپسندد.


*برتری شما فقط در همین ظاهر است؟
نه، یکی دیگر از ویژگی‌های این تالار، انعطاف ما در کار خدمات است. ما اینجا می‌توانیم از 80 نفر تا 400 نفر ضیافت برگزار‌ کنیم. عمدتاً سلف‌سرویس است اما دیس‌پرس هم داریم. با توجه به شرایط مشتری سرویس ارائه می‌دهیم و همین تنوع است که مشتری‌ها را از اقشار گوناگون راضی می‌کند.


*وضعیت تالار در حال حاضر به چه صورت است؟
به لطف خدا، در وضعیت بسیار خوبی هستیم. هم از نظر دیزاین و امکانات و هم از لحاظ سرویس‌دهی. در این مدت موفق شدم پرسنل خوبی استخدام کنم، تمام پرسنل ما لیسانس یا فوق‌لیسانس هستند. برایشان دوره‌های آموزشی گذاشتیم و خیلی برایم مهم بود که سطح کارکنانم در حد استاندارد هتلداری باشد. الان تیم این تالار خیلی خوب شکل گرفته. همه چیز روی اصول و روال پیش می‌رود. خدا را شکر که پرسنل ما خیلی حرفه‌ای، کارآزموده و مودب هستند.

 

*برای افزایش رضایت مشتریان تالار چه کار‌هایی می‌کنید؟
رضایت‌مندی در کار خدمات، بسیار مشکل است. به‌منظور افزایش رضایت‌مندی مشتریان، از روز اول تصمیم گرفتم از مواد اولیه درجه یک استفاده کنم. بعنوان مثال برنجی که در تالار استفاده می‌شود برنج درجه یک شمال و گوشت و مرغی که برای غذای میهمانان استفاده می‌شود، همگی تازه و درجه یک است. کار دیگری که انجام می‌دهیم این است که وقتی مشتری به تالار برای عقد قرارداد مراجعه می‌کند، ابتدا قراردادی بسته نمی‌شود، او بعنوان میهمان، زمانی که در تالار مراسم برگزار می‌شود، از غذای آن شب میل می‌کند و اگر از غذای ارائه شده و سرویس‌دهی رضایت داشت، آن زمان قرارداد منعقد می‌شود. یعنی ما به نظر میهمان ارزش قائلیم. همچنین پس از پایان هر مراسم، ابتدا بر اساس نظرسنجی صورت گرفته از صاحب مجلس؛ نقاط ضعف و قوت مراسم آن شب را مشخص می‌کنیم. سپس جلسه‌ای را با حضور مسول سالن، سرآشپز و مدیر داخلی برگزار می‌کنیم و در آن جلسه موارد مطرح شده از جانب میهمان را بررسی می‌کنیم و راهکارهای اجرایی به‌منظور جلوگیری از تکرار نقاط ضعف و افزایش نقاط قوت را مشخص و اجرایی می‌کنیم. ما هر هفته بر اساس نظر میهمانان یک نفر از پرسنل را بعنوان کارمند نمونه انتخاب می‌کنیم و همین عامل، باعث انگیزش در میان پرسنل می‌شود.


*خانم یوسفی! راز موفقیت‌تان را در چه می‌دانید؟
از زمانی که وارد بازار کار شدم، همیشه به این موضوع معتقد بودم که سرمایه به‌تنهایی هیچ وقت ایده را به حرکت در نمی‌آورد، بلکه این ایده است که می‌تواند محرک سرمایه باشد. بخاطر همین همیشه ایده‌های خودم را به عمل رساندم و در این راه مصمم بودم و هیچ وقت برای رسیدن به هدف دست از تلاش بر نداشتم. استراتژی‌ام این است؛ در سیستم‌های کاری اگر هوشمندانه پیش نروی،؛ قاعدتا محکوم به حذف هستید. باید هوشمندانه قدم بردارید. یک بار بی‌گدار به آب زدن منجر به این می‌شود که چندین ماه به عقب برگردید و زمان از دست‌دادن یعنی از دست‌دادن یک سرمایه ارزشمند.

 

فکرهای آینده خانم مدیر
تصمیم دارم پس از قبولی در مقطع دکترا ،بطور جدی تدریس در دانشگاه رادنبال کنم .
دلم می‌خواهد با یک برنامه‌ریزی درست، شعبه‌های تالار زمرد را در نقاط مختلف افتتاح کنم.
وآرزوی همیشگی‌ام این است که یک هتل داشته باشم.

------------------------------------------------------

آدرس :میدان تجریش ، خیابان فنا خسرو ، تالار زمرد
تلفن :22702490-92
وب سایت :www.talarzomorrod.ir
اینستاگرام: talarzomorrod

ارسال نظرات
موضوعات روز