تیتر 20- در ادبیات مالی، موفقیت، صرفاً با سودآوری سنجیده نمیشود، بلکه ثبات ساختار مالی و بلوغ سیاستهای مدیریتی نیز سهم ویژهای دارد. بانکهایی که همزمان در میدان ارتقای انضباط مالی و سرمایهگذاریهای هدفمند بازیگران موفقی هستند، تصویر روشنی از آینده اقتصادی ترسیم میکنند. بانک سامان با ثبت رشد ۴۸ درصدی درآمدهای عملیاتی و افزایش ۳۶ درصدی سود ناخالص، تعادل مطلوبی بین رشد و پایداری مالی ایجاد کرده است.
عملکرد بانک سامان در سال گذشته، به جای اتکا به تزریق بیرونی منابع، بر بازنگری درونی جریانهای مالی، کنترل مؤلفههای ریسک و طراحی مجدد نسبتهای کلیدی ترازنامه استوار بوده است. در این میان، نکته مهم، کیفیت تصمیماتی است که به توازن پایدار در ساختار مالی منتهی شدهاند.
ساختار مالی بانک سامان، تنها به تراز دارایی و بدهی محدود نیست، بلکه سیاستهای نقدینگی، ترکیب منابع و مقاومت در برابر نوسانات بازار پول را نیز شامل میشود. این بانک با تکیه بر تحلیلهای دقیق، به جای واکنشهای شتابزده، در طراحی سبد منابع و مصارف خود رفتار سنجیدهای اتخاذ کرده؛ رویکردی که در مقابل تخصیصهای پرریسک رایج در برخی بانکها قرار میگیرد.
انضباط مالی بهمثابه سیاستگذاری
یکی از عوامل مهم در بهبود ساختار مالی بانک سامان، شکلگیری نوعی انضباط مالی هوشمند برخلاف انضباطهای خشک و صرفاً دستوری است. این رویکرد، بیشتر بر تنظیمگری درونی و شناخت موقعیتهای سودآور برای جریان نقدی تکیه دارد.
بانک سامان با بازنگری در شاخصهای سنتی ترازنامه، مانند کفایت سرمایه و نسبت بدهی به داراییهای بهرهور، چارچوب منعطف و قابل سنجش برای مدیریت سرمایه طراحی کرده است. در حالی که حداقل نسبت کفایت سرمایه طبق استانداردهای بینالمللی، 8 درصد است، این بانک، با ثبت نسبت کفایت سرمایه 10.2 درصد، یکی از سطوح بالای پایداری مالی را در شبکه بانکی کشور حفظ کرده است.
نتیجه رویکرد یادشده، تبدیل ساختار مالی بانک سامان از حالت ایستا به سیستم واکنشپذیر است که در برابر تغییرات نرخ بهره یا شوکهای اقتصادی، بدون اتکا به نهادهای بالادستی، خودش را تنظیم میکند.
نمونه این سیاستگذاری در شیوه مدیریت سپردهها و توزیع آنها در مسیرهای کمریسک و پربازده، مشاهده میشود. هرچند سیاست اغلب بانکها مبتنی بر جذب انبوه سپرده و تزریق فوری آن به تسهیلات است، تمرکز بانک سامان بر پویایی جریانهای نقدی و بازدهی سرمایهگذاری در افق میانمدت قرار گرفته است.
بازتاب نتایج این اقدامات را میتوان در عملکرد سال گذشته بانک سامان مشاهده کرد؛ جایی که درآمد عملیاتی بانک با رشد ۴۸ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل، به سطح قابلتوجهی افزایش یافته است. افزایش ۳۶ درصدی سود ناخالص در این دوره نیز بیانگر بهبود همزمان در کیفیت منابع و کنترل هزینههاست و بر استحکام ساختار مالی بانک سامان صحه میگذارد.
تنوع سبدهای سرمایهگذاری
تحول دیگر بانک سامان، در حوزه سیاستگذاری سرمایهگذاری رخ داده است؛ یعنی جایی که این بانک با کنار گذاشتن مدلهای قدیمی و تسهیلاتمحور، سعی کرده سبد سرمایهگذاری متنوع و منطقیتری بسازد. بانک سامان به جای اینکه منابع را فقط صرف وامهای کوتاهمدت با ریسک بالا کند، ترکیبی از اوراق بدهی دولتی، سهام شرکتهایی با سوددهی پایدار و ابزارهای نوین مالی را وارد پرتفوی خود کرده تا هم بازدهی بیشتری کسب کند و هم ریسک سرمایهگذاری را بهتر کنترل نماید.
جهتگیری جدید بانک سامان در حوزه سرمایهگذاری در آمارهای منتشرشده، قابل ردیابی است. رشد ۷۳ درصدی درآمد حاصل از اوراق بدهی و جهش ۱۳۸ درصدی سود ناشی از سرمایهگذاری در سهام، نشان میدهد این سامان با انتخاب ابزارهای مالی متنوع، موفق به کنترل ریسک و نیز افزایش بازدهی سبد داراییها شده است.
این تنوعسازی هوشمندانه در سرمایهگذاری، ضمن محافظت در برابر نوسانات نرخ بهره و تورم، به ایجاد منابع باثبات درآمدی که از تحلیل دادهمحور و ارزیابی ریسک شکل گرفته، کمک کرده است. این سرمایهگذاریها، علاوه بر بازدهی، از منظر میزان ریسک تنظیمشده نسبت به بازده نیز کارکرد دارد.
از سوی دیگر، هرچند بانکها، بهواسطه محدودیتهای قانونی یا ناکارآمدی ابزارهای نظارتی ترجیح میدهند در برخی حوزهها ورود نکنند، اما بانک سامان، با شناخت درست ریسک به این عرصهها ورود کرده و به منابع سودآور بلندمدت دست یافته است. این امر، فراتر از حرکت جسورانه، رویکرد محاسبهگرانه به حوزههایی است که از دید بسیاری، پنهان مانده است.
پرهیز از اقتصاد دلالی
یکی از تفاوتهای کلیدی عملکرد بانک سامان با سایر بازیگران بانکی، نوع نگاه به مفهوم سرمایهگذاری است. علیرغم اینکه سرمایهگذاریهای بانکهای دیگر، معطوف به داراییهای غیرمولد مانند املاک یا بنگاهداری بدون بازده مشخص است، اما این بانک، برای حرکت از سرمایهگذاری ایستا به سرمایهگذاری مولد تلاش کرده است.
مفهوم این حرکت، دوری از اقتصاد دلالی و نزدیکی به بانکداری توسعهای است؛ بدینمعنا که سرمایهگذاری را فقط ابزار درآمدزایی نمیبیند، بلکه آن را محرک ارتقای پایداری مالی میداند. بانک سامان، با مدیریت هوشمندانه ریسکها و استفاده از فرصتهای مولد، سهم خوبی از بازار کسب کرده و علیرغم عدم اطمینان، نوسان و ناکارآمدی بازار ایران، الگویی از بانکداری تحلیلمحور ارائه داده است.
یکپارچگی تصمیمات مالی و سیاستهای سرمایهگذاری
نکته قابلتوجه در عملکرد بانک سامان، نحوه تلفیق تصمیمات مالی و سرمایهگذاری است؛ دو حوزهای که در بسیاری از بانکها، در دو مسیر مجزا و گاه حتی با اهداف متضاد عمل میکنند. بااینحال، در بانک سامان، سرمایهگذاری بهعنوان بخشی از راهبرد کلان مالی تعریف شده و زیرمجموعه تصمیمات مبتنی بر نقدینگی، کنترل ریسک و بازده تعدیلشده با ریسک قرار گرفته است.
این رویکرد یکپارچه موجب شده بانک سامان ضمن حفظ حاشیه سود ناخالص بیش از ۷۵ هزار میلیارد ریالی، تعادل مطلوب بین هزینههای سود سپرده و بازده سرمایهگذاری برقرار کند و ساختار مالی بانک نیز از نظر ترازنامه و استراتژی تخصیص منابع، بهینه و هوشمند شود. نتیجه این رویکرد، انعطاف بالای بانک در شرایط بحرانی و کاهش وابستگی به منابع پرهزینه است.
بانک سامان در سال مالی گذشته با کنار گذاشتن رویکرد درآمدمحور، ساختار مالی و سرمایهگذاری خود را به سمت چندلایه و تحلیلمحور سوق داده تا توانایی تصمیمگیری هوشمندانه در برابر آینده متغیر اقتصاد ایران را کسب کند. این تغییر، حاصل بازنگری درونی قواعد مالی است، نه هیاهوی بیرونی.