تیتر20 - چندی است که مقالاتی تخصصی در حوزه بازار کتاب، نشر کتاب و نمایشگاههای بینالمللی با امضای محمود آموزگار، رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در مطبوعات (به عنوان مثال مجله بخارا) چاپ میشود. رؤســای سنتی اتحــادیه ناشران از نصراله سبوحی «کتابفروشی مرکزی»، جواد اقبـــال «کتابفروشی اقبال» محمد علی ترقی «کتـــابفروشی خیــام» و ... همه کتابفروش بودند و شهرتی در این زمینه داشتند؛ اما نام محمود آموزگار برای اهالی کتاب، نامی آشنا نیست، رؤسای اتحادیه ناشران گذشته، دست به قلم نداشتند و نویسندگی نمیکردند. فقط، عبدالرحیم جعفری، بنیانگذار انتشارات امیرکبیر، پس از کنار گذاشته شدن از حوزه نشر، خاطرات خود را بهصورت کتاب (در جستجوی صبح) در 4 جلد نوشت که دو جلدش تاکنون منتشر شده است. البته جای شگفتی است ولی هیچکدام، مثل محمود آموزگار، نویسنده و گزارشنویس دنیای کتاب نبودند. بههمین بهانه به دیدارش رفتیم و با او گفتوگو کردیم. مصاحبه را بخوانید.
* محمود آموزگار کیست و چگونه وارد این صنف شده است؟
محمود آموزگار، فارغالتحصیل رشته حقوق قضایی و سالها با عنوان قاضی، مشاور و وکیل دادگستری فعالیت کرده ام. از سال 1363 تا 1370 در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران بهعنوان مشاور حقوقی شرکتها و بهویژه شرکتهای گروه خودرو فعالیت داشته و دعاوی خارجی آن را عهدهدار بوده ام، از سال 1370 نیزبا قطع همکاري با شرکتهاي دولتي ترجیح دادم که بهکار در حوزه کتاب بپردازم.
* آغاز فعاليت شما در حوزه کتاب و کتابفروشی چگونه بود؟
قبل از اینکه وارد حرفه و صنعت کتابفروشی شوم، در چندین نمایشگاه خارجی ازجمله نمایشگاه فرانکفورت شرکت کرده و مذاکراتی درخصوص نمایندگی توزیع کتاب با چندین ناشر انجام دادم و در تهران فروشنده شدم. نزدیک چهارسال به کار کتابفروشی مشغول بودم. اما کتابهایی که وارد میشد بدون استفاده از یارانه بود و این باعث میشد که نتوانیم با نمایشگاههای بینالمللی کتاب رقابت کنیم و همین دلیلی برای تعطیلی کتابفروشی ما شد، بر این اساس بخش اداری را برای فعالیت در حوزه سفارشات مجلات و کتابها تأسیس کردم.
اما مشکل ما چه بود؟ در حقیقت اختصاص یارانه از سوی دولت به نمایشگاههای کتاب، مانع اصلی بر سر راه کتابفروشی برای عرضه کتابهای خارجی بود. بهعبارتی با اختصاص یارانه در نمایشگاه، قیمت کتابها کاهش پیدا میکرد و متقاضیان ترجیح میدادند کتاب را از نمایشگاههای بینالمللی تهیه کنند. از سال 1380 وزارت بهداشت و علوم - که متولی آموزش عالی در حوزه بهداشت و فنی هستند - با ایجاد محدودیتهایی، نمایشگاههای دارای سوبسید را تعطيل کردند و با اعمال محدودیتها، نمایشگاهها را به سمت و سوی کاهش فروش ارزی سوق دادند. یعنی فروش ارزی کاهش پیدا کرد و دامنه آن محدودتر شد در این زمان، فضا برای احداث کتابفروشی بهمنظور فروش کتابهای خارجی مناسب قلمداد شد و من دوباره در همان کتابفروشی قبلی به فعالیت در زمینه فروش کتاب پرداختم.
* آشنايي شما با اتحاديه از چه سالي و چهگونه آغاز شد؟
از سال 1385 عضو اتحادیه ناشران و کتابفروشان شدم و از 1387 پروانه نشر برای من صادر شد. در این مدت، ارتباطات قوی با ناشران بینالمللی و اتحادیههای بینالمللی داشتم. همچنین به بررسی، مطالعه و تحقیقات در حوزه کتاب و مقایسه آن با کشورهای دیگر پرداختم. در نشریات و رسانههای داخلی نیز مطالبی از من به چاپ رسید. در این انجمن به بررسی و مطالعه و تحقیقات حوزه کتاب و مقایسه آن با کشورهای دیگر پرداختم. در نشریات و رسانههای داخلی نیز مطالبی از من به چاپ رسید. در این میان انجمنی با عنوان نمایندگی ناشران بینالملل تشکیل شد که 20 شخصیت حقیقی و حقوقی را در بر میگرفت که اینها، نمایندگان ناشران خارجی را برعهده داشتند و سالهای متمادی عضو هیاتمدیره این انجمن بودم و پستهای مختلفی نیز داشتم. با توجه به پیشینه همکاری با انجمن و مطالعات و تحقیقات در زمینه کتاب، در انتخابات اتحادیه شرکت کردم تا دومین عضو این مجموعه شوم و با عنوان دبیر و سخنگوی اتحادیه مشغول به فعالیت شدم. بهواسطه سردبیری در مجله «صنعت نشر»، موضوعات مرتبط با کتابفروشی - که بهنظر میرسید مورد غفلت قرار گرفته است و باید دوباره به کانون توجه بازگردد - را مطرح کرده و به این ترتیب عضو فعال اتحادیه شدم!
* در آغاز رياست اتحاديه، اقدامات شما در حوزه نشر و کتاب چه بود؟
براساس اینکه کتابفروشی، توجیه اقتصادی نداشت و موجب میشد که کتابفروشان تغییر شغل داده و یا واحد فروش را تعطیل کنند؛ برای برطرف کردن این مسایل چندین موضوع را در دستور کار خود قرار دادیم که یک عمل مؤثر هم در این زمینه انجام گرفت و آن، معافیت مالیاتی کتابفروشان بود. در سال 93 تفاهمنامهای میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان امور مالیاتی صورت گرفت که در حال حاضر کاملاً اجرایی شده است. البته واحدهای شهرستان بهدلیل عدم وجود اتحادیه، مشکلاتی در این زمینه دارند.
در حال حاضر مباحث جدیدی مطرح میشود مبنی بر اینکه حتماً باید اتحادیه استانی و بعد اتحادیه کشوری داشته باشیم. با توجه به مشکلات گزارش شده نتیجه گرفتیم که حضور یک نهاد صنفی فراگیر برای حل این مشکلات ضروری است.
بههمین دلیل ما در تمام طول این مدت، نگاه فرابخشی داشتهایم و با پیگیری بحث معافیت مالیاتی، امیدواریم آثار آن متوجه تمامی کتابفروشیها در سراسر کشور شود. در حال حاضر، همکاران ما در شهرهای دیگر با مشکلات مالیاتی مواجه هستند و در این رابطه مکاتباتی را انجام میدهند و ما جهت حل مشکلات آنها، پیگیریها را در سازمان امور مالیاتی انجام میدهیم. معافیت ناشران برای پرداخت سهم حق بیمه سهم کارفرما تا 5 نفر کارمند که مخصوص واحدهای تولیدی است و نشر را تولیدی تلقی نمیکنند،از این رو تلاش کردیم تا این موضوع شامل حال کتابفروشیها نیز بشود و دیگر این که بتوانیم تعرفههای انرژی کتابفروشیها را بر اساس تعرفههای فرهنگی محاسبه کنیم. در حال حاضر طبق قوانين وزارت نیرو، باشگاههای ورزشی جزو فعالان فرهنگی در وزارت نیرو هستند و کتابفروشیها نمیتوانند از این امکان استفاده کنند. در این مدت تلاش کردیم تا تعریف درستی برای ارتباط و تعامل با دولت داشته باشیم که سازنده باشد. این همکاری در دولت یازدهم جدیتر شد و بهعنوان الگو و نمونه مناسبی در تعریف همکاری دولت و بخش خصوصی قرار گرفت.
* در حال حاضر چه اقداماتي را در دست اجرا داريد؟
کارها و فعالیتهای بسیاری در دولت یازدهم انجام شد که شامل دو بخش است و بخشی از آن در حال اجراست که مربوط به طرحهای فصلی، اداره کردن نمایشگاه و اعمال سیاستها در نمایشگاه بینالمللی تهران بهمنظور بهبود وضعیت واحد نمایشگاهی آن و فاصله گرفتن از جنبه فروشگاهی است.
بخش دیگر، توجه به منافع و خواستههای کتابفروشان است که خوشبختانه ادامه آن منجر شد تا وزارت ارشاد، بخشی از یارانهها را به سمت کتابفروشیها و در قالب طرحهای فصلی سوق دهد که البته اقدام مفید و مؤثری بود.
زمزمههای تعطیلی بسیاری از کتابفروشیها از شهرستانها به گوش میرسید، اما این طرح موجب امیدواری فعالان این بخش شد. از دوره اولی که این طرح اجرا شد، تعداد کتابفروشیهای شرکتکننده به زحمت به 200 نفر رسید و در حال حاضر بیش از 800 نفر در این طرح شرکت میکنند. دلیل اولیه عدم استقبال، دسترسی نداشتن کتابفروشیها بهوسایل زمینهای مانند کامپیوتر و اینترنت بود. بههرحال با وجود تمام کم و کاستیها، این ارتقای سطح انجام شد.
* حمايت دولت از کتابفروشان را چطور ارزيابي میکنید؟
در حال حاضر با توجه به اینکه اقتصاد نحيف و ضعيفي در حوزه نشر داریم و بهویژه پس از انقلاب اسلامی که بسیار به دولت متکی شدهایم و تعداد ناشران، چندین برابر کتابفروشیهاست، همه منتظرند تا دولت، امکان فروشی برای آنها فراهم کند و یارانه در نظر بگیرد.
تمامی این عوامل باعث شده است که صنعت نشر از شکل اولیه خود خارج شود. در این زمینه اغراق نیست اگر بگویم درصورتیکه دولت حمایت خود را قطع کند صنعت نشر زمین خواهد خورد.
* از نظر شما مشکلات صنعت نشر، ناشي از چه رخ دادهايي است؟
تجربه جهانی نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از درآمد جهانی ناشران در عرصه بینالمللی از فروش حقوق ترجمه آثار به زبانهای دیگر بهدست میآید. هزینهای که از این بابت دريافت میشود، جزو درآمد اصلي است؛ متأسفانه این مزیت مورد توجه فعالان این بخش صورت نگرفته است و خود دولت نیز علاقهای به این موضوع نداشته است، اما پیگیریها و تلاشمان باعث شد تا پنجرهای بهسوی فعالیتهای خارج از کشور بگشاییم و وظایف دولت را خاطرنشان کنیم. رویهای که در کشورهای مشابه با کشور ما در حال انجام است بدين شکل است که وزارت متولی این امر، در نمایشگاههای بینالمللی، اقدام به اجاره غرفه کرده وآن را در اختیار نهاد صنفی قرار میدهد. در این زمینه نهاد صنفی براساس داشتههای ناشران و تخصیص غرفه به آنان و نحوه پیشبرد کار - که چطور با ناشران دیگر کشورها تماس و ارتباط برقرار کنند - اقدام به برنامهریزی میکند.
* باتوجه به بازار نامناسب و کاهش فروش کتابفروشیها در خصوص درخواستهای رسيده به اتحاديه براي ما توضيح دهيد.
الگوهای مصرف و عرضه کتاب در حال تغییر است. در حال حاضر و در سطح شهر تهران، شاهد افت فروش اغلب کتابفروشیها بهخصوص در محدوده دانشگاه تهران هستیم؛ اما در سایر مناطق با توجه به سطح معیشتی مردم، افزایش فروش نیز داشتهایم و تقاضاهای فراوانی درخصوص جواز و شروع همکاری دریافت میکنیم. بر این اساس با وجود شرایط حاکم، شاهد تأسیس کتابفروشیهاي جديد هستيم.
* راه برون رفت از اين بازار نامناسب و شرايط حاکم چيست؟
لازم است که چندین اقدام درخصوص بهبود اوضاع بازار کتاب انجام شود که یکی از آنها، تغییر در روند قیمتگذاری است؛ در این راستا بسیاری از ناشران با توجه به کاهش فروش و از ترس به فروش نرفتن آن، قیمت پشت جلد را به نحوی تعیین می کنندکه شاید توجیه اقتصادی نداشته باشد. علاوه بر این سهم کتابفروشیها از قیمت پشت جلد کتاب عموماً 25 درصد است. مقداری از این 25 درصد سهم کتابفروشی به خریدار تعلق میگیرد که اگر هزینههای جاری کتابفروشی، نیز از این 25 درصد کاسته شود؛ بدین نتیجه میرسیم که کتابفروشی شغل با صرفهای نیست و دلیل عدم افزایش آن نیز همین است. بر این اساس امیدواریم سازوکار مرتبط با عرضه کتاب، متناسب با اتفاقات روز جامعه باشد.
* بهنظر شما، مهمترین دليل افت فروش کتاب را در چه عواملی باید جستوجو کرد؟ گرانی کتاب، سانسورهای سلیقهای و یا ماهواره؟
صنعت نشر در دهههای پیش از انقلاب از هیچ کمک مالی دولتی برخوردار نبود و صنعتی متکی به خود بود و رشد طبیعی خود را داشت. بر این اساس، تعداد ناشران نیز از روند معقولی برخوردار بود. بهطور مثال با بررسی کوتاه بر سازمان کتابهای جیبی متوجه خواهیم شد که اغلب کتابها با تیراژ بالا و قیمت پایین در دسترس مردم قرار میگرفت. این روند، موجب افزایش جمعیت کتابخوان شده بود و بر این اساس کتابفروشیها نیز افزایش مییافت و در نتیجه شعبههای متعددی از فعالان این نشر تأسیس میشد. از سال 1367 دولت، پروانه نشر متعددی را به این و آن داد و در حال حاضر 14 هزار و 700 پروانه نشر در کشور صادر شده است. تمامی ناشران، کار کتاب انجام نمیدهند و نزدیک به 5 هزار ناشر، حداقل یک کتاب در سال منتشر کردهاند. در سالهای اخیر، اقدامات ارزشمندی بهمنظور کاهش ناهنجاریها در این حوزه صورت گرفته است. از مشکلات عمده صنعت نشر و حوزه کتاب میتوان به تعداد زیاد ناشران نسبت به کتابفروشان، توفیق ترجمه نسبت به آثار تألیفی و فاصله فعالیت در حوزه نشر در تهران و سایر مناطق کشور اشاره کرد که حجم فعالیت پایتخت سه برابر کل کشور شده است. در حال حاضر هنوز قانون جامع و کافی در زمینه حقوق مؤلف که متناسب با عصر حاضر باشد وجود ندارد و نیاز است که روزآمد شود. در واقع بر این اساس، حقوق مؤلف اثر خارجی به رسمیت شناخته نمیشود و این امر باعث تعلیق در تصمیمگیری شده است.
* توزيع کتاب در سراسر کشور را چطور ارزيابي میکنید؟
با توجه به اینکه حجم فعالیت صنعت نشر در تهران 3 برابر کل کشور است، نتیجه میگیریم که توزیع اصولی و قانونمند در کشور انجام نمیشود. همچنین قیمتگذاری در صنعت نشر علمی نیست و مجموع هزینهها در آن محاسبه نمیشود و این باعث میشود قیمتی برای کتاب در نظر گرفته شود که تهیه آن برای مخاطبان راحت نیست و بر این اساس قیمت کتاب در بعضی حوزهها با قیمت اصلی فاصله دارد و حتی بسیار کم است. بههمین دلیل سهمی که به توزیع و کتابفروش تعلق میگیرد، بسیار ناچیز و لازم است که در این زمینه هم کارهایی دقیق و اصولی و مهندسی شده انجام گیرد.
* براي رفع بحران حاکم بر بازار نشر چه پيشنهادي داريد؟
در حوزه مشترییابی و با توجه به خلاق بودن این حرفه، ناشر باید مخاطب خود را با بررسی شرایط و شناخت استعدادها و فراهم کردن زمینهها، شناسايي کرده و اثر را منتشر کند. از اين رو درصورتیکه شناخت درستی از این پدیده داشته باشیم قاعدتاً درمان صحیحی برای آن خواهیم یافت.
* اتحاديه در خصوص حل اختلافات نويسنده و مؤلف چه خدماتي ارایه میدهد؟
اتحادیه کتابفروشان دارای کمیسیون حل اختلاف است. به تمامی نویسندگان توصیه میکنیم که با استفاده از فرمهای ارایه شده از سوی اتحادیه، اقدام به امضای قرارداد کنند و در این پیشنویسها پیشنهاد دادیم که کمیسیون حل اختلاف، اتحادیه را بهعنوان داور در دعاوی با ناشران تعیین کنند و مطمئن باشند که ما به دقت قضايا را مورد رسیدگی قرار میدهیم و هیچگاه در این زمینه براساس روابط همکاری عمل نمیکنیم و هرجا با عدم رعایت قانون مواجه شویم قطعاً با آن برخورد و مقابله میکنیم.
* کلام آخر:
با توجه به اقتصاد نحيف حاکم بر حوزه نشر و کتاب، حضور نشریات تخصصی در اين حوزه، بیشتر از روي علاقه انجام ميشود و شاهدیم که نشریات زیادی در این حوزه در حال فعالیت نیستند. این نشريات با انعکاس مشکلات و معضلات موجود در راه نشر ميتوانند نقش قابل توجهي در رفع موانع توسعه داشته باشند.
منبع: ماهنامه فرهنگی هنری کتابستان
گفت وگو:مریم باحور